هميشه اين احتمال وجود دارد هنگامي كه با يك پديده در دنياي جديد آشنا ميشويم، ظاهر آن را ميبينيم ولي از ماهيت و كاركرد واقعي آن غفلت میكنيم. يك نمونه بسيار روشن و مهم آن صنعت بيمه است. سادهترين برداشت از بيمه، جبران خسارت است. اگر هواپيمايي سقوط كرد يا خودرويي تصادف كرد و كسي كشته شد يا ساختماني آتش گرفت و... بيمه اقدام به جبران خسارت ذینفعان ميكند يا بيمه سلامت و درمان و بازنشستگي نيز معطوف به تأمین اهداف به نسبت مشابهي هستند، ولي اين يكي از اهداف بيمه است.
بيمه هدف مهم ديگري دارد كه به آن توجه نميكنيم. بيمه مسئوليتآور است. شهروند را در رفتارش مسئول ميكند. در واقع اگر دريك جامعه پيشرفته حدي از رفتار مسئولانه را ميبينيم، به اين دليل است كه درموارد زیادی مقررات بيمهاي او را مسئول بار ميآورند. براي درك بهتر ماجرا، از بيمه شخص ثالث و بيمه خودرو مثال ميزنيم.
درجامعه ما خودرو را بيمه ميكنند و كاري به راننده ندارند. دراين وضعيت هزینه بيمه شخص ثالث انواع خودروها، تقريبا نزديك به يكديگر است. حتي تفاوتهاي ميان آنها نيز ربطي به كيفيت خودرو ندارد و ممكن است برعكس نيز باشد.
براي مثال بيمه پرايد كه خودروي بسيار ضعيفي است و درصورت تصادف افراد بيشتري از آن كشته و مصدوم ميشوند، كمتر از بيمه سمند است كه خودروي محكمتري است و... دراين ساختار بيمهاي، راننده محتاط و راننده بياحتياط وضعيت مشابهي دارند و هر دو به يك ميزان بيمه ميدهند، ولي واقعيت اين است كه دراین چارچوب راننده محتاط ضرر ميكند. زيرا او با پرداخت هزينه بيشتر براي بيمه، خسارتهاي راننده غيرمحتاط را پرداخت ميكند.
درچنين ساختاري رفتار قانونمدارانه و رانندگيِ امن، هيچ ترجيحي بر بيقانوني و رانندگي ناامن ندارد. راننده امن، تشويق نميشود. راننده ناامن، نيز مجازات نميگردد. كسي كه مست رانندگي كند، با كسي كه هوشيار رانندگي كند، در برابر قانون فرقي ندارند و حداكثر اينكه راننده مست، مجازات شرب خمر را جداگانه تحمل كند كه ربطي به رانندگي او نداشته است.
درمقابل دريك نظام بيمهاي پيشرفته، هر دوعنصر راننده و خودرو بيمه ميشوند. خودرو هرچه قديميتر و ناامنتر باشد، بيمه بيشتري بايد بپردازد، درنتيجه نگهداري خودروهاي فرسوده و ناامن از نظر اقتصادي بهصرفه نيست و بايد آن را از رده خارج كرد و خودروي جديد و امن خريد. اين مسأله براي عوارض خودرو نيز وجود دارد. خودروهاي قديمي كه سوخت و آلودگي بيشتري مصرف و توليد ميكنند، بايد عوارض بيشتري بپردازند تا نگهداري آنها بهصرفه نشود. ازسوي ديگر عامل اصلي دربيمه رانندگی، فرد است.
برحسب اينكه سن، شغل، ميزان رانندگي و كيفيت رانندگي و سابقه يك فرد چگونه است، درميزان و مبلغ و شرایط بيمه او تأثير تعيينكننده دارد. برگهاي جريمه و احيانا اثبات رانندگي درحالت مستي چنان ارقام بيمه را افزايش ميدهد كه تا سالها عوارض آن باقي ميماند.
آنان كه گمان ميكنند مردم دركشورهاي پيشرفته دروغ نميگويند، كافي است به پاسخهاي آنان هنگام رانندگي به پرسش پليس درباره صرف مشروب توجه كنند كه تا چه حد خلاف واقع ميگويند، زيرا راستگويي دراين مورد چنان هزينه گزافي دارد كه دروغگويي را صدبار به آن ترجيح ميدهند. شاید بتوان گفت که رانندگان دراين كشورها به ميزاني كه از بيمه ميترسند، از پليس نميترسند! حتي حاضر هستند تصادفات كوچك و متوسط را ناديده بگيرند و به بيمه نروند، چراكه اعتبارشان نزد بيمه از ميان نرود.
با اين ملاحظات متوجه ميشويم كه صنعت بيمه نقش بسيار مهمي درنظم اجتماعي و شکلدادن به رفتار مسئولانه دارد. درمورد ساختمانهاي شهري نيز همين گزاره صادق است. حق بيمه ساختماني كه ضوابط ايمني در برابر آتش يا در برابر تخريب را ندارد، آنقدر بالا ميرود كه صاحب ساختمان چارهاي جز رعايت آن ضوابط يا حتي تخريب ساختمان نخواهد داشت. اگر يك ساختمان تأييديه آتشنشاني را ندارد، بيمه حاضر به حمايت بيمهاي از آن نيست.
اگر تأييديه با فساد و رشوه صادر شود، صنعت بيمه ميتواند سازمان تأييدكننده را به دادگاه بكشاند و ادعاي خسارت كند. به همين دليل است كه يكي از پليسهاي پنهان نظم درجامعه پيشرفته، صنعت بيمه است. همه رفتارهاي مسئولانه و غيرمسئولانه دراين صنعت تبديل به كميت و پول ميشود و صورتحساب هزينه رفتار غيرمسئولانه براي عامل رفتار صادر و دريافت ميشود. حادثه آتشسوزی در ساختمان پلاسکو دلایل گوناگونی دارد، ولی نقش مهم و ضعف ساختاری و حقوقی صنعت بیمه را هم نباید فراموش کرد.