محمدمهدی اقبالی خبرنگار داوطلب
آنها را که میبینم، امید در روح و جانم جوانه میزند. اینکه هنوز آدمهایی هستند چشمشان را روی نامهربانی و سختیها و مشکلات میبندند و جانشان را درمشت و دستانشان میگیرند و ایثار را مشق میکنند. کاش کسی اسم آتشنشانها را به جانفشان تغییر میداد.
بهت، حیرت و اندوه تمامی ندارد. آتشنشانانی که نوبت کاریشان تمام، یکییکی میرسند و با سروصورتی پر از دود و غبار سیاه آتش، یکییکی مینشینند روی زمین تا گروهی تازهنفس، کار را پی بگیرد. دلها اما همه نگران آنهایی است که قبل از فرو ریختن ساختمان، داخل آن مانده بودند تا آتش را مهار کنند.
به راستی که شهادت اصلیترین پل رسیدن به معبود است و جانفشانی در راه حفظ جان هم نوع دلی بزرگ میخواهد و عزمی استوار و به حقیقت که این شهدای گرانقدر با عبور از این گذرگاه درخشان برای همیشه جاودانه شدند. این از جانگذشتگی تصویری دیگر از عزت و سربلندی را برای ملت شریف ایران اسلامی به جای گذاشت و به همگان آموخت که راه شجاعت، فداکاری و انسانیت همچنان ادامه دارد.
بعد از آنکه شوک فاجعه پلاسکو فرو نشست، روی دیگر سکه باعث دلگرمی خانوادههای قربانیان و همه ایرانیها شد. ایستگاههای آتشنشانی درسراسر کشور شاهد مردم سوگواری بود که به جای نشانهرفتن دوربین به قلب فاجعه، شمع به دست به ایستگاههای آتشنشانی مراجعه کردند و با اهداکردن گل به آتشنشانها، درغم از دستدادن همکارانشان با آنها همدردی کردند.
مردم ما در اینگونه حوادث به میدان میآیند؛ چراکه این ملت ایران، ملتی عاطفی، مهربان و صمیمی و نسبت به مصایب انسانی حساس هستند و عکسالعمل نشان میدهند.
حادثه پلاسکو هرچه آسیب و ضرر داشت، اما یک وجهه دیگر هم داشت و آن هم نمایش یکی دیگر از لایههای ناشناخته جامعه ایرانی و آن حس همدلی و همدردی عجیبی که یکدفعه و درمواردی خاص و نادر بیرون میزند و بروز مییابد. همدلی، همدردی و همکاری یک سرمایه اجتماعی است که ما باید قدردان آن باشیم، کمااینکه این سرمایه اجتماعی درجاهای دیگر وجود ندارد.
درکشور ایران وقتی این حادثه اتفاق افتاد، قلب همه مردم جریحهدار شد و این وحدت و همدلی و حضور مردم سرمایهای اجتماعی است. مردم به محض شنیدن این خبر صفهای طولانی برای اهدای خون داشتند که این خود یک سرمایه اجتماعی است و ما باید قدردان این سرمایه اجتماعی باشیم. درفرهنگ دینی داریم که انسانهای مؤمن یدواحده هستند، اگر یک عضوی از اعضای این بدن به درد بیاید، همه اعضای بدن احساس درد میکنند. این فرهنگ باید زنده بماند. فرهنگ پیوند اجتماعی انسانها با یکدیگر بسیار ارزشمند است. این آتشنشانهایی که فداکاری و ایثار و گذشت کردند، امتحان سختی را سپری کردند در نزد خدای متعال مقامی بس رفیع است.
حتی زنان داوطلب که با درستکردن نان و پنیر و... همدلی و همدردی سهم خود را دراین حرکتهای خودجوش مردمی نشان دادند، اینها همه نشان از مهربانی مردم خوب ما دارد.
تصاویر نشان میدهد حتی میبینیم همه و همه حتی درصحنه حادثه مشغول خواندن قرآن و دست به دعا برای این فداکاران هستند. هرکس به طریقی مهربانی خود را نشان میدهد.
حتی درجایی خواندم که دختران شینآبادی که خود دچار سوختگی شده بودند، درپیام تسلیت و همدردی گفتهاند: اشک میریزیم تا آتش پلاسکو خاموش شود. این نشان میدهد همدردی و مهربانی در تکتک همه مردم وجود دارد و قلب همه از کوچک و بزرگ به درد آمده است.
به همین مناسبت، غنچههای هلالاحمر، اعضای کانونهای دانشآموزی، آزاد و دانشجویی جمعیت هلالاحمر شهرستان یزد با حضور درجمع آتشنشانان فداکار لحظاتی را به تسکین آلام ایشان پرداختند.
اعضای جوانان هلالاحمر استان یزد (کانونهای دانشآموزی جوانان، دانشجویی و حتی غنچههای هلال) نیز همصدا با سایر هموطنان ایرانی با حضور در ایستگاههای آتشنشانی سراسر استان با اهدای گل، روشنکردن شمع ابراز همدردی کرده و برای سلامتی آتشنشانان حادثهدیده درپلاسکو تهران دست به دعا شدند.
امدادگران راه حق هرگز نمیمیرند. این نخستین و آخرین حادثه نیست. بیاییم از هماکنون به فکر آمادگی و پیشگیری و آموزشهای لازم باشیم.
این حادثه با تمام تلخیها، صحنه خلق حماسه و از خودگذشتگی آتشنشانانی شد که جان شیرین خود را در راه خدمت به جامعه و مردم تقدیم کردند، قهرمانانی که با شجاعتی وصفناشدنی برای نجات جان همنوعان خود رهسپار میدان حادثه شدند و خود را در دود و آتش و آوار گرفتار کردند تا همگان بدانند روح ایثار و حماسه توأم با احساس مسئولیت درنهاد و ضمیر مردم این مرزوبوم ریشهای بس کهن داشته است.