شماره ۳۹۹ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۷ مهر
صفحه را ببند
درنگي با خانم دكتر اكرم اماني، دانشمند، مخترع و نويسنده كتاب مبارزه با ديو اعتياد
ما همه گم شده‌ایم
جستاری تأملی بر تقاضای ویرانگر اعتیاد در جامعه

|    فاطمه رحمدل  |  

درنگ شهروند| اعتیاد چیست؟ خط تولید و رشد مصرف آن تابع چه عواملی است؟ آیا در جهان امروز اعتیاد یک سلاح سرد برای نابودی نیروی کار و نسل جوان به حساب می‌آید؟ آیا اعتیاد مد است؟ آیا کسانی که به اعتیاد روی می‌آورند جانی لبریز از غم و تمنای مهربانی و مهروزی دیگران نسبت به خود دارند؟ آیا اعتیاد بیماری است؟
 اعتیاد مسیری لغزان و گول‌زننده دارد. مسافران اين مسير به بوي معتاد شدن گام همراهي را بر نمي‌دارند؛ گول نمي‌خورند اما از اعتمادبه‌نفس بيش از حد خود در مقابل اين غول خاموش حظ وافر مي‌برند. درحقيقت اعتمادبه‌نفس بيش از حد و اندازه به خود، عدم كاركرد وجدان اجتماعي در مقوله‌هاي اخلاق عمومي و بسياري ضعف‌هاي ديگر، ورود به حلقه اعتياد را تسهيل مي‌كنند. اعتياد را به جاده‌ای در برهوت و بیابان بی‌آب و علف تشبيه كرده‌اند، که هرم سراب، افق پیش‌رو را دریایی مواج و زیبا جلوه می‌دهد. اعتیاد در فرهنگ و ادبیات قدیم ما به دیو سیاه تشبیه شده است. دیوی که تاریکی می‌آفریند و ریشه تاریکی‌ها را تا اعماق جان شهروندان یک جامعه   می‌گستراند.
امروزه اعتیاد شکل و شمایل متنوعی پیدا کرده است. فراگیر‌ترین نوع اعتیاد که در طبقات مختلف اجتماعی و تمام گروه‌های سنی به‌عنوان عضوی از خانواده جاخوش کرده، رسانه‌هایی انفرادی و تک نفره است: موبایل، رایانه و...
خانم دكتر اكرم اماني از دانشمندان و مخترعان ايران معاصر است كه بي‌هياهو گوشه‌اي نشسته و كار   مي‌كند. بسياري از اختراعات اين شير زن بختياري تحسين جهانيان را برانگيخته است اما در مسير پرخار و خطر زيستن در روزگار فتنه‌هاي رنگارنگ عبث پويي و حسادت خويي، اسير ماندن و هم‌قفسي با موجوداتي كه از مجموعه حواس انساني تنها به پروردن و پروار ساختن خوهاي غريزي بسنده مي‌كنند رياضتي روح سوز و طاقت شكن دارد. چندي است اما اكرم اماني با قبول تمام اين خم و چم‌هاي زندگي در وطن، كتابي درباره اعتياد نوشته كه نشان از حساسيت او  بر شيادي‌هاي ديو تاريكي است. هر چند كه افتخارات اين دانشمند ايراني در گنجينه خاموش افتخارات ملي به يادگار مي‌ماند اما كاش و اي‌كاش، جامعه ما به فرهنگي برسد كه با فرزانگان خود آن كند كه شايسته است  به اميد روزهايي روشن براي دانشمند هموطنمان، درنگ شناخت ديو تاريكي اعتياد را  مرور مي‌كنيم. با ما باشيد: 

تصور عوام اين است كه خلاقان و دانشمندان متعلق به سرزمين موبورها و چشم آبي‌ها هستند. و ايران ما، دانشمندي ندارد و همه اسير ساز و كار و روزگاري هستند كه مي‌بينيم. اما واقعيت اين نيست. اگر به حقيقت دنبال اين باشيم كه قدري از دانشمندان خود را بشناسيم بايد كه دستي بالا بزنيم و قدري از اين تكبر ويژه ايراني كنار بكشيم و با فروتني مسير شناخت دانش و دانشمندان ايراني را طي كنيم.
دكتر اكرم اماني پرورش‌يافته در مهد غيرت‌خيز بختياري است. بي‌شك تاريخ بختياري به وجود  چنين بانويي افتخار مي‌كند.
متاسفانه تلاش ما براي گرفتن يك گفت‌وگو متناسب با انتشار كتاب بي‌نظير ايشان در شناخت ديو اعتياد به نتيجه نرسيد. فرزندان اين بانوي ايراني كه هركدام خود از نخبگان ايران امروز هستند ما را كمك كردند تا به مجموعه‌اي از گفت‌وگوهاي انجام شده با ايشان دست پيدا كنيم. لاله ميراسكندري در يك گفت‌وگوي كوتاه با دكتر اماني صحبت كرده‌اند. گفت‌وگويي ديگر نيز توسط تلويزيون انجام شده. يك گفت‌وگو نيز توسط سايت دانشجويان و سايت‌هاي خبري انجام شده است. اين دانشمند ايراني گوشه‌نشيني و كار خود كردن را بر هياهو ترجيح مي‌دهد. آن چه كه در زير تقديم شما مي‌شود برگزيده‌اي از مجموعه گفتارها و نوشتارهاي پیرامون شخصیت دكتر اكرم اماني است كه سبب ساز و افتخار‌آفرين براي تمام ايرانيان  و جهانیان است.
 در خانواده‌اي بختياري، در دامنه كوه‌هاي نجيب و زيباي بختياري، در دامان پر مهر خانواده‌اي خوشنام و وطن دوست قدم به عرصه وجود گذاشت.
 در جوانی براي تحصیل راهی خارج از كشور شد. تحصيلاتش  را در كشورهاي انگلستان، اسپانيا، سوئد، هند و البته دانشگاه علوم‌پزشكي ايران گذراند.
 تخصص بيهوشي و فوق‌تخصص در علوم دارويي مربوط به بيهوشي دارد.
 سال‌هايي از زندگي با بركتش را در سرزمين رازها و اعجازها يعني هند گذرانده است.
 دكتر اكرم اماني چندين   طرح و تحقیق کاربردی در حوزه‌هاي علوم پزشكي و شيمي دارویی را به انجام رسانده و از موسسات و مراكز آموزش عالي جهان جوايز و تشويقنامه‌هايي دريافت داشته است.
 از جمله انسان‌هايي است كه هيچ كدام از مسئوليت‌ها و وظايف انساني خود را فداي ديگري نمي‌كند. هر چيز جاي خويش نيكوست: نظم، ادب، اخلاق انساني و حريم‌شناسي حرمت انساني از ويژگي‌هاي نادر و ناياب اين بانوي انديشمند است.
 مانند تمام مادران واقعي، لحظه لحظه مادر بودن را تجربه كرده، برای فرزندانش بیدار خوابي متحمل شده و زجر كشيده است.
 در زمان جنگ، پابه‌پاي مردان جنگ، در دفاع از وطن، روحيه بختياري‌اش را در تجربه‌اي مادرانه به يادگار گذاشته و در مناطق جنگي (شادگان، اهواز و بیمارستان افشار دزفول)  نيز خدمت كرده است.
 بي‌توجهي، نامردي و نامرادي‌هاي بسياري را ديده اما، برخلاف آن‌چه كه مي‌پندارند، دل به نازكدلي نسپرده و آينده نگري‌اش سبب شده تا دل در گرو مهر وطن داشته باشد و خدمت به ميهن عزيزمان را بر همه چيز ترجيح داده است.
 او حاصل زندگي در ستيز رنج‌ها، بيم‌ها و اميدها را يك چيز بيشتر نمي‌نامد: اميد به خدا.
در زندگي آدم زخم‌هايي هست كه ...
در زندگي زخم‌ها و دردهايي هست كه مثل خوره روح آدم را مي‌خورد و... اين ورودي يك داستان ايراني است به نام بوف‌كور. اما همه اين واقعيت‌ها اين نيست. واقعيت مانند كوه يخ،   جايي و جايگاهي ديگر نيز دارد. مثل اين‌جا... معلوم نيست دانشمندان در زمان اختراع خود، به چه مي‌انديشند؟ معلوم نيست كه در زمينه دانش‌ها و علوم انساني اختراعات چه دامنه‌اي دارند؟ معلوم نيست كه مبتكران و مخترعان در زمينه علوم‌انساني چگونه مي‌توانند بهترين دستاوردهاي خود را در اختيار ديگران بگذارند اما آن‌چه مسلم است اين‌كه در حوزه علوم‌انساني، اتفاقاتي مي‌تواند بيفتد كه هركدامش مي‌تواند يك حادثه باشد. مانند اين حادثه: ساختن مواد اولیه دارویی مناسب نظیر بوپرینورفین، متادون و ... برای کنترل اعتیاد و پیشگیری از  بیماری‌های مسری نظیر ایدز و هپاتیت که معتادان یک جامعه بیشتر در معرض آسیب هستند. بوپرینورفین که ما چند سال است روی آن کار می‌کنیم کاربردهای متنوعی دارد: برای تسکین دردهای مزمن نظیر میگرن، عمل جراحی مانوروماژور اطفال، دردهای سرطانی، ایدز و  از همه مهم‌تر در درمان و کنترل معتادان.  
 دكتر اكرم اماني معتقد است كه ايران دانشمندان بسياري دارد كه مي‌توانند در استقلال كشور مفيد واقع شوند. به همين خاطر مي‌پرسد كه چرا بايد همه چيز را از خارج وارد كنيم؟ چرا زندگي‌مان به واردات بسته است؟ ما قادر هستيم خودمان بهترين چيزها را بسازيم.
  آکادمی روسیه فرمول ما را تأیید کرده است. آلمان که حرف اول را در شیمی می‌زند با وجود این‌که متادون ۶۰‌سال پیش ساخته شده، مقاله متادون مرا چاپ می‌کند.  روش ما برایشان جالب و جدید است. براي استقلال راه‌ميانبر وجود ندارد: تنها و تنها بايد قدرت حمايت از خود را پيدا كنيم. حمايت از توليدات داخلي‌و... همين.
 پژوهش وقت و فراغ خاطر مي‌خواهد. تصدي پست‌ها و مسئوليت‌هاي مختلف كار پژوهش و تحقيق را به بيراهه مي‌كشاند.
 مدیران باید ایجاد انگیزه کنند نه این‌که صاحبان انگیزه را دلسرد کنند. مگر اروپا و آمریکا چطور به تمدن دست یافتند؟ کشورشان پر است از دانشمندان ایرانی، هندی و ژاپنی.
 مسأله مهم در پژوهش صبر است. اگر پژوهش بخواهد زود رنج باشد نمی‌تواند به کارش ادامه دهد، چون شاید وسط کار خیلی‌ها بیایند حرف‌های دلسرد‌کننده بزنند و مانع تراشي كنند اما محقق باید روی تصمیمش ایستادگی کند.
 پژوهشگر نباید به این فکر کند که فلان چیز را بسازم تا صاحب فلان دارایی شوم، روحیه پژوهشگر باید شهودي و مبتني‌بر شناخت اعلي باشد. باید اهل عمل باشد نه حرف. محقق باید اول با خود و پس از آن با مردم كشورش راستگو و رو راست باشد و پشتکار و توکل داشته باشد.
 دو چیز روی من خیلی تأثیر داشت. یکی  جبهه و ديگري، زندگي و تحصیل در هند. ما در مجتمع مسکونی متعلق به استادان موسسه تاتای هند یک خانه کوچک داشتیم، سبک زندگی این استادها خیلی روی من تأثیر گذاشت. شاید باور نکنید، آنها درنهایت سادگی زندگی می‌کردند. یک روز من، همسرم و فرزندانم میهمان پروفسوری صاحب‌نام بودیم. دیدیم آنها از ما پذیرایی می‌کنند اما خودشان چیزی نمی‌خورند. وقتی علت را پرسیدیم گفتند که ما همین ۴ فنجان را داریم! بعد از شما برای خودمان سرو می‌کنیم! می‌گفتند پول کشورمان را چرا برای چیزهای اضافه باید خرج کنیم؟!
 آنها چون ۲۰۰‌سال طعم استثمار تلخ انگلیس را چشیده‌اند الان قدر استقلال‌شان را می‌دانند. وقتی گاندی پيام استقلال را داد همه  با همدلي به آن پيام  عمل کردند و شروع کردند به نخ‌ریسی با دست و لباس ساری را ساختند که از آن زمان به‌عنوان لباس استقلال استفاده مي‌شود. به همين سادگي و البته با پشتكار و قدرت اراده خودشان را از وابستگی به انگلیس نجات دادند.
 متاسفانه ما فقط حرف می‌زنیم. تا زمانی که ما به دنبال مادیات هستیم غیرممکن است که به کمال و استقلال برسیم.
 دو موضوعی که به نظر من همه رشته‌ها باید با دقت به آن دل بسپارند و دنبالش كنند، مدیریت و ادبیات است.
  ادبیات زير بنا و هسته مركزي فرهنگ ما است. ما باید بتوانیم از شعر فارسي و نكته‌سنجي‌هاي دقيق و زيباي شاعران فارسي زبان بهره معنوي ببريم. براي من كه كار و حرفه اصلي‌ام پژوهش و تحقيقات است هيچ چيز جز غذاهاي معنوي روح نمي‌تواند قدرت بخش باشد. اين غذاها را ادبيات به‌من مي‌دهد.
 پدرم همیشه می‌گفت بعد از تمام شدن درس و تحصیلات‌تان به کشور برگردید و به مردم هموطن خودتان خدمت كنيد. مي‌گفت ما به این مردم مدیونیم و باید به این مردم خدمت کنیم.
  نام وي در كتاب بانك اطلاعات محققان و متخصصان كشور به‌عنوان يك محقق سازنده داروي بوپرنورفين به ثبت رسيده است. وي موفق شده است نشان طلاي نخستين جشنواره مردمي نجات را به عنوان بهترین  طرح ترك اعتياد خود به دست آورد.
 ايشان گواهينامه ثبت اختراع خود را براي سنتز داروي بوپرنورفين به ملت و كشور عزيزمان ايران تقديم كرده است.
 دكتر اكرم اماني بر اين عقيده است كه اگر همه ما به جاي غيبت و چشم و هم‌چشمي كمي به فكر مملكت خود بوديم، وضعمان خيلي خوب مي‌شد. زن‌هاي آلماني پس از جنگ جهاني دوم، طلاهاي خود را از خانه‌ها بيرون آورده و به رئيس جمهوریشان گفتند: «بيا و سرزمين ما را بساز» كدام يك از ما چنين كاري مي‌كنيم؟
 ما وقتي مي‌خواهيم جنس بخريم اول مي‌پرسيم: «ايراني است يا خارجي؟ اگر خارجي نيست نمي‌خريم! اين چيزهاست كه مرا نگران مي‌كند.
  در ۱۶ سالگي كتاب شعري منتشر كردم به نام «شقايق وحشي»، خودم هم در تعجبم در آن سال‌ها که به هيچ وجه فكر نمي‌كردم روزي  سرنوشت علمی من با این گیاه عجین شود هميشه روياي نويسندگي و شاعري در ذهنم بود.
 كاري كه من انجام دادم وظيفه هر مرد و زن محقق ايراني است.
 مشكل ما ايراني‌ها اين است كه فرهنگ و توانايي‌هاي غني ايراني را فراموش كرده‌ايم. همه گم شده‌ايم و بايد خودمان را پيدا كنيم.


تعداد بازدید :  227