آب اساسیترین عناصر زندگی به شمار میآید. برخورداري از آب سالم از نخستین نيازهاي تمدن انساني بوده است. ايران از گذشتههای دور سرزميني كمآب بود، از همینرو دسترسي به آب در گذر تاريخ این سرزمین اهميتی فراوان داشته است. ايرانيان براي دسترسي به آب براي كشاورزي و شرب، به روشهایی خلاقانه و ابداعی روی آوردند که مهمترین آنها ایجاد شبکهای گسترده از قناتها بوده است. مردمان این سرزمین بدینترتیب ميتوانستند در دورههای دراز خشکی، به آب مورد نیاز برای نوشیدن و کشاورزی دسترسي داشته باشند. نظام آبرسانی تهران که در روزگار قاجار به پايتختي ایران برگزیده شد، برپایه قناتها استوار شده بود. شهر با گذر زمان، از میانههای دوره قاجار با گستردگي عرصه و افزايش جمعيت، با مسایلی در زمینه تامين آب روبهرو شد. شاهان قاجار توجهی ویژه به حفر قنات در تهران داشتند. اهميت اين مساله در فرهنگ اجتماعي تهران بسيار نمایان بود بود، چنانچه ضربالمثلهايي در اين زمینه ساخته شد كه امروزه نيز همچنان در فرهنگ روزمره كاربرد دارند؛ از جمله ضربالمثل معروف «براي حاجي آب نداره، براي تو كه نون داره.» كه بر اساس يك رخداد تاريخي در زمینه ایجاد قنات شكل گرفته است. بر اساس روایتی که عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» آورده است، حاجي ميرزا آقاسي صدراعظم محمد شاه قاجار به حفر چاه و قنات بسیار علاقه داشت. او همچنین کوشید آب رودخانه كرج را با حفر قناتهاي و کانالهای گوناگون به تهران برساند. او برای آگاهی از پیشرفت کار، گاه به دیدن چاهکنها میرفت و راه و روش حفر بهتر قنات را به آنها میآموخت. وی در یکی از روزها که برای بازدید از یک چاه به بیابان رفته بود تا اوضاع آن را بررسی کند، با واکنش مقنی روبهرو شد که توضیح میداد کوششی زیاد برای رسیدن به آب انجام داده است اما امیدی به آن چاه ندارد. میرزا آقاسی به او میگوید ناامید نشوید و به تلاشتان ادامه دهید. صدراعظم پس از مدتی باز به بیابان میرود تا از نزدیک پیشرفت كار را ببیند. او زمانی که به چاه نزدیک میشود، از مقنی میپرسد آیا به آب رسیده است. مقنی باز هم پاسخ میدهد که حفر این چاه بیفایده است و اطمینان دارد به آب دست نمیرسد. این دیدار و گفتوگو چند روز دیگر باز رخ میدهد. چاهکن دوباره پاسخ میدهد که شما نمیخواهید بپذیرید کندن این چاه بیفایده است و ما فقط وقتمان را هدر میدهیم! صدراعظم از سخنان مرد مقنی بسیار عصبانی شده، با صدای بلند میگوید «ای نادان؛ تو چکار به این داری که این چاه برای ما آب دارد یا نه؟ اگر برای من آب ندارد برای تو نان که دارد!». كاري كه حاجي ميرزا آقاسي آغاز كرده بود، به هرروی بعدها تكميل شد و امروز هم آبي كه در بلوار كشاورز جريان دارد، همان آب كرج است.