شماره ۱۰۲۹ | ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۳ دي
صفحه را ببند
تروریست‌های خوش‌سلیقه!

سوشیانس شجاعی‌فرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ معاون گروه شهرونگ [email protected]

تروریسم هر روز چهره خود را بزکی تازه می‌کند و دیگر از آن چهره مرموز کارلوس و چهره جهادی بن‌لادن، تغییر شکل داده و داعش همزمان با آتش بازی‌های آغاز‌ سال نو، به شیوه خودش آتش‌بازی کرده است! قبلا نیروهای امنیتی اروپایی تا یک چهره خاور‌میانه‌ای می‌دیدند به او مشکوک می‌شدند یا وقتی یک ماشین می‌دیدند به راحتی حدس می‌زدند‌ این پر بمبه، ولی الان غبار همه جا را گرفته و تشخیص سخت شده! بنابراین ما که ید طولایی در دیدن سریال‌های پلیسی و ضد تروریستی داریم، برای کمک به نیروهای امنیتی کشورهای دیگر سناریوهای احتمالی تروریست‌ها را افشا می‌کنیم:
نیویورک: کافه سنترال پرک در ناف نیویورک میعادگاه عاشقان سریال فرندز است! دافی‌های شمال نیویورک و پافی‌های جنوب نیویورک در کافه مشغول صحبت راجع به جملات شکسپیر و نیچه هستند که ناگهان در باز می‌شود و چند لر وارد کافه می‌شود. گانتر کافه‌چی می‌گوید: «چند لر؟ تو این‌جا چیکار می‌کنی؟ من منتظر ریچل بودم! ازش خبر نداری؟!» بر و بچز تا اسم چند لر را می‌شنوند جیغ‌کشان به طرف او می‌روند که ناگهان... می‌فهمیم این چند لر نبوده، رئوف عبدالبغدادی بود!
لس‌آنجلس: مراسم سالیانه خیریه گالا درحال برگزاری است، از لباس‌هایی که شرکت‌کنندگان در این مراسم پوشیده‌اند این‌طور برمی‌آید که این خیریه برای صرفه‌جویی در مصرف پارچه و همدردی با بی‌لباس‌هاست! درحالی‌که همه توجه‌ها به بیانسه و سرکار خانم لوپز است، ناگهان بانو کارداشیان طوری وارد می‌شود که اگر کل آمریکا و کانادا و برزیل را خشکسالی بردارد رواست! مع‌الاسف همه شیفتگان و علاقه‌مندان او برای دیدن لباس پادشاه به طرف او می‌روند که ناگهان... متاسفانه متوجه می‌شویم او در واقع کیم کارداشیان نبوده، بلکه جابر عبدالموصلی بوده!
لندن: برنامه رونمایی از کتاب «بازگشت هری پاتر» در این شهر درحال برگزاری است. هزاران نفر از علاقه‌مندان هری پاتر و جادو و جنبل در این مراسم حاضر شده‌اند. حتی عصی فالگیر و ملیحه دعانویس - که در تهران برو و بیایی داشتند و آمده‌اند این‌جا اسمشان را به الیزابت و ملانی تغییر داده‌اند و توی بفرمایید شام از هر 10 تا کلمه 8 تاش رو انگلیسی می‌گویند و هی ام و ام می‌کنند - هم در این مراسم حضور دارند! بعضی افراد هم شکل و شمایلشان را به هری پاتر شبیه کرده‌اند! ناگهان یکی با شمایل لرد ولدمورت وارد جمعیت می‌شود، همه دافی‌های عاشق جادوی سیاه و بدجنسی گریبان پاره کرده و به سوی اون می‌شتابند که ناگهان.... او لرد ولدمورت نبود، مختار عبدالبصره‌ای بود!
پکن: در سینما چینگ هون وو افتتاحیه کارتون باب اسفنجی است! هزاران نفر از شیفتگان وی در صف خرید بلیت هستند. نیروهای امنیتی همه چیز را زیر نظر دارند. یک نفر از طرف سین مونگ جو صاحب سینما لباس باب اسفنجی را پوشیده تا مطمئن بشوند مثل موارد بالا کسی با شبیه‌سازی افراد معروف قصد انتحار ندارد. همه مشغول عکس گرفتن با باب اسفنجی هستند که ناگهان... سین مونگ جویی وجود نداشت! او درواقع سهیم عبدالقصر بود! خدا را شکر، در ایران امکان وقوع چنین حوادثی وجود ندارد. چون اصولا تجمع بیشتر از یک نفر ممنوع است و اصولا از بس برای برخورد با قلیان می‌ریزند قهوه‌خانه‌ها و برای کنترل لباس‌ها جلوی برج میلاد و پاساژها حضور پیدا می‌کنند که اصلا کسی حتی سراغ فکر کردن به اینگونه حملات نمی‌رود! حالا شماها هی غر بزنید که فلان نداریم ولی امنیت داریم! هی غر بزنید! هی غر بزنید!

 


تعداد بازدید :  603