| حجتالاسلام غلامرضا صدیقاورعی | جامعهشناس|
ضعف اجتماع در انتقال عقاید خود به نسلهای بعدی یکی از دلایلی است که باعث شده امروزه جوامع شاهد بزهکاریها باشند. همین عدمانتقال عقاید سبب شده جوامع کجرویها را داشته باشند و در کنترل آن نتوانند به خوبی ظاهر شوند و آسیبها و ناهنجاریها را در سطوح مختلف بهخصوص در میان نوجوانان داشته باشند، البته ناتوان ظاهر شدن در حیطه اجتماعی شدن نیز به این مسأله دامن زده است. درواقع جوامع انسانی نتوانستهاند مقولههای فکری، اندیشهها، باورها، سنتها و ارزشهای اخلاقی خود را در میان اعضایشان نهادینه کنند و در کنار آن در تبدیل فرد غیراجتماعی به عضوی جامعهپذیر کوتاهیهایی داشتهاند.
جامعهپذیری افراد یکی از اولویتها و در قشر نوجوانان و جوانان یکی از ضرورتهایی است که باید مورد توجه قرار گیرد، ضرورتی که تفاوت انتظارات، مطالبات و توقعات نسلها باید دیده شود. به میزان کوتاهی یا ضعفی که جوامع در انتقال بایدها و نبایدهای خود به نسلهای جدید داشتهاند، جامعه در معرض تنشها قرار گرفته و در موارد حاد، بحران هویتی به وجود آمده سبب آسیبهای جدی نوجوانان و جوانان میشود.
اجتماعیشدن اعضای جامعه دو بُعد فردی و اجتماعی دارد؛ دو بُعدی که در تکمیل یکدیگر جامعهپذیری فرد را ایجاد میکنند. در بُعد فردی، افراد میآموزند چطور در جمع زندگی کنند و در بُعد اجتماعی این جامعه است که به اعضای خود میآموزد چطور بین امور اجتماعی و زندگی اجتماعی خود نظم ایجاد کنند. نکته قابلتامل در این زمینه مراقبت از آن است.
افراد که تشکیلدهنده جوامع هستند در وهله نخست در خانواده مهارتهایی را میآموزند و برخی آموختهها را نیز در ادامه در اجتماع کوچک مدرسه میآموزند؛ مهارتهایی که به افراد یاد میدهند چگونه در چارچوبهای جامعه رفتار کنند، البته این یادگیری نباید به اجبار و تکلیف باشد، بلکه رویه در پیش گرفته در آن باید بهگونهای باشد که چارچوبها در فرد نهادینه شود، در چنین حالتی شخص بهطور طبیعی قانع میشود هنجارهای جامعهای را که در آن زیست میکند، رعایت کند. یکی از ویژگیهای جهان امروز گستردگی و سهولت ارتباطات است که وسایل ارتباط جمعی هر روز آن را سهلتر از گذشته در اختیار افراد قرار میدهند و همین عامل سبب شده جوامع در سطوح مختلف و با شدت و ضعف از دوگانگی فرهنگی رنج ببرند؛ دوگانگی که در کنار آشنایی با هنجارها و ناهنجاریهای جوامع دیگر، دوگانگی اجتماعی را درپی دارد، البته برخی جوامع از این دوگانگی عبور کرده و چندگانگی را به نظاره نشستهاند و دلیل آن به نبود دستورالعملی برمیگردد که باید درونیشده و به شکل هنجار درآمده باشد، مسألهای که در اکثر جوامع دیده نمیشود. وظیفهای که باید در خانواده به نحواحسن انجام شود -پدر و مادری که به وظایف مستمر خود به خوبی عمل نمیکنند، نمیتوانند فرد همنوایی تربیت کنند و محصول تربیت آنان فردی کجرو است- در حال حاضر بزهکاری در میان نوجوانان در تمام جوامع مشترک است و برای همین گفتوگوی همگانی راهحل پیشروی آنهاست؛ گفتوگویی که باید به بازآفرینی فرهنگی منجر شود. یکی از راههای رسیدن به گفتوگوی همگانی، رسانهها هستند تا با به بحث کشیدن مسائل اجتماعی و زیرمجموعههای آن زمینهساز ترک بزهکاریها در جامعه باشند.