محمدعلی سبحانی سفیر سابق ایران در لبنان
اصلیترین خبری که این روزها از خاورمیانه شنیده میشود و به نوعی مهمترین اتفاق هم در این منطقه است، مسأله افراطیگری است که تمام کشورهای منطقه را با خود درگیر کرده است. این درگیری بدون استثنا در همه کشورها وجود دارد و در هر کشور به نوعی و با درجات مختلف شکل گرفته و تلاشها برای اینکه بتوان از شر چنین پدیده شومی خلاص شد تا به امروز راه به جایی نبرده است. اما اینکه چرا افراطیگری در خاورمیانه شکل گرفت و چرا وضع را تا به این حد در منطقه بغرنج کرد شاید بتوان سه دلیل اصلی را برای آن برشمرد. اولین دلیل دیکتاتوری حاکم بر کشورهای منطقه است. جوانانی که خواهان دموکراسی و توسعه در چنین کشورهایی بودند با بیرحمی به رگبار بسته شدند درحالیکه آنها برای آزادی و توسعه به خیابانها آمدند اما خود را مقابل مشتی آهنین دیدند. همین افراطیگری آنها را سرخورده کرد و باعث شد تا جوانها هم برای گرفتن حق خود سلاح بر دارند. همانهایی که روزی در میدان التحریر قاهره تجمع میکردند و خیلی مسالمتآمیز در پی بهدست آوردن حقوق خود بودند، پس از درگیریهای شدیدی که رخ داد، شعارهای مسالمتجویانه خود را کنار گذاشتند و به دنبال تغییر سراغ سلاح رفتند و حالا همانها مطالبات خود را با سلاح میخواهند. نتیجهای که پیش آمد چیزی جز شکلگیری افراطیگری در منطقه نبود. دومین مسألهای که باعث شد افراطیگری تا این اندازه در خاورمیانه ریشه پیدا کند جهل جوامع است. به این معنا که خرافهگری و بیاطلاع بودن جوامع از واقعیتهای موجود باعث شد، جهل در جوامع سایه بیندازد. سایهای که گاهی لباس مقدس تن میکرد و گاهی یک شرایط ابهامآمیز را به نفع خود تغییر میداد. همین خرافهها و اندیشههای غیرعملی و غیرمنطقی مورد استفاده دیکتاتورها قرار گرفت و آنها را به تندروی واداشت. اختلافات طایفهای و مذهبی هم که نوع دیگری از جهل در لباس تقدس بود، باعث سوءاستفاده قدرتها از مذهب و اعتقادات دینی شد. به بهانه اعتقادات دینی و مذهب خیلی چیزها تغییر کرد و افراطگری روزبهروز شدت بیشتری گرفت. سومین مسأله نیز به ضعف فرهنگ سیاسی بهخصوص در تحولات جهان عرب مربوط میشود. کشورهای عرب در همه زمینههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با ضعف تحلیل روبهرو هستند و نمیتوانند با ایجاد اجماع در سطح اجتماعی به یک تعهد برسند. همین هم باعث شده تا همانهایی که با شعارهای آزادی و برابری خواهان سرنگونی دیکتاتوری کشورشان بودند امروز خود تبدیل به دیکتاتورهایی شدند که با سلاح حرفشان را به کرسی مینشانند. نمونه بارز آن هم اتفاقاتی است که در لیبی رخ داده و مطالبات آزادیخواهانه مدتهاست که جای خود را به مطالبات قدرتطلبانه داده است و همین باعث سوءاستفاده بینالمللی و دیکتاتورهایی شده است که سقوط نکردند تا روز به روز بر ظلمی که از قبل انجام میدادند پافشاری کنند. در نتیجه مسألهای که امروز خاورمیانه با آن روبهرو است یک
هرج و مرج کلی نیست بلکه یک علت واحد دارد که نام آن افراطیگری است و باید هر چه زودتر جلوی پیشرفت این پدیده شوم گرفته شود.