| نسرین دودانگی | فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان|
والدین باید مراقب سلامت خود باشند تا فرزندان سالمی را تربیت کنند. والدین نباید از نیازهای خود بهطور کامل بگذرند چرا که مشکلاتی پیدا میکنند که سلامت فرزندان را نیز تحتالشعاع قرار میدهد.
5سال اول زندگی کودک بسیار مهم است هرچه این محیط امن و با محرکهای گوناگون باشد به تکامل کودک کمک میکند، بنابراین وظیفه والدین این است که محیط امن و سازندهای را برای کودک خود فراهم کنند.
در این مقطع پیوستگی مادر و کودک اهمیت دارد. باید دلبستگی امنی در کودک شکل گیرد اما اگر این دلبستگی ایجاد نشود میتواند زمینهساز اختلالات اضطرابی، هیجانی و رفتاری در آینده کودک شود.
هدف از رشد کودک تقویت و ارتقای مهارتهای ارتباطی است تا بتواند در صورت لزوم از دیگران کمک بخواهد.
بازیهای جمعی، یادگیری درک احساسات دیگران و اینکه کودک بداند چگونه احساسات او بر دیگران اثر میگذارد در این دوره اهمیت زیادی دارد همچنین کودک باید بیاموزد احساسات خود را بدون پرخاشگری بیان کند، او باید قوانین را رعایت کند چراکه افراد بهنجار میتوانند قوانین را پذیرفته و به آن احترام بگذارند.
استقلال پیدا کردن و اینکه کودک مسئولیت اعمال خود را بپذیرد دیگر مهارتی است که باید در جهت ارتقای سلامت روان از سوی والدین به کودک آموزش داده شود.
یادگیری مهارتهایی مانند مذاکره، حل مسأله و تصمیمگیری در سنین دبستان و بعد از آن باید در کودک و نوجوان ایجاد شود. برای برقراری رابطه مناسب، والدین با کودک باید ارتباط مؤثری داشته باشند. بهتر است والدین زمانهایی هرچند کوتاه را در نظر بگیرند و در اختیار فرزند خود قرار دهند. این رفتار موجب افزایش اعتماد بهنفس کودک شده و مهارتهای کلامی و اجتماعی او را ارتقا میدهد.
والدین در ابراز احساسات خود باید حدتعادل را رعایت و افراط و تفریط نکنند همچنین استفاده مناسب از روشهای تشویق و تنبیه کمک میکند تا رفتارهای منفی حذف و رفتارهای مثبت ایجاد و تداوم پیدا کند.
در دوره نوجوانی با توجه به ویژگیهای خاصی که دارد نوجوان دوست دارد هر چیزی را تجربه کند. این دوران، دوران مستقل شدن است چنانچه با این قضیه برخورد مناسب نشود میتواند زمینهساز شکلگیری رفتارهای پرخطر مانند سوءمصرف موادمخدر، خشونتهای خیابانی و بزهکاری در نوجوان شود.
والدین باید ویژگیهای نوجوانی طبیعی را بدانند. این ویژگیها شامل حفظ استقلالطلبی و به عهدهگرفتن اداره امور زندگی است. این ویژگیها در عین حال که کمککننده هستند میتوانند خطرناک نیز باشند این ویژگیهای تکاملی باید با نظارت والدین باشد تا نوجوان به بزرگسالی بهنجار تبدیل شود.
یکی از اشتباهات و باورهای نادرست که والدین در مورد کودک دارند این است که برخی کودک را بزرگسال کوچک میدانند در حالی که کودک توانایی درک برخی موضوعات را ندارد، بنابراین باید انتظارات منطقی از فرزند خود داشته باشیم.همه رفتارهای ما چند عاملی هستند، بنابراین نباید رفتار کودک را به یک عامل مانند محیط نسبت دهیم.
والدین در برخی امور باید با کودکان و نوجوانان خود مشورت کنند مثلاً تا قبل از 12سالگی قانونگذاری اقتدارگرایانه است ولی در دوره نوجوانی با حفظ اقتدار میتواند توافقیتر باشد مثلاً در مورد ساعت خواب نوجوان ممکن است والدین ساعت 10شب را مناسب بدانند و نوجوان بخواهد ساعت 12شب بخوابد در این مورد میتوان توافقی عمل کرد و حدوسط را رعایت کرد.