زشتترين راستگويى، تعريف انسان از خودش است.امام علی(ع)
شراب وصل
جانا، نظری، که دل فگار است
بخشای، که خسته نیک زار است
بشتاب، که جان به لب رسیده است
دریاب کنون، که وقت کار است
رحم آر، که بیتو زندگانی
از مرگ بترهزار بار است
دیری است که بر در قبول است
بیچاره دلم، که نیک خوار است
نومید چگونه باز گردد
از درگهت، آن کامیدوار است
ناخورده دلم شراب وصلت
از دردی هجر در خمار است
مگذار به کام دشمن،ای دوست
بیچاره مرا، که دوستدار است
رسواش مکن به کام دشمن
کو خود ز رخ تو شرمسار است
خرم دل آن کسی، که او را
اندوه و غم تو غمگسار است
یادیش از این و آن نیاید
آن را که، چو تو نگار، یار است
کار آن دارد، که بر در تو
هر لحظه و هر دمیش بار است
نی آنکه همیشه چون عراقی
بر خاک درت چو خاک خوار است
عراقی