محبوبه قوام| مراسم رونمایی از ترجمه گرجی رمان «کلنل» با حضور ایرانشناسان، استادان دانشگاه، دانشجویان و علاقهمندان به ادبیات فارسی و فرهنگ مشرقزمین در دانشگاه دولتی تفلیس «باشگاه شرقی» که انجمن مبلغ فرهنگ مشرقزمین است، برگزار شد. این اتفاق در حالی میافتد که هنوز هم وضع «کلنل» در ایران مشخص نیست. البته وعدههایی در آغاز کار وزارت ارشاد دولت یازدهم هم عنوان شد اما آنها هم نقش بر آب بودند. بعد هم کار به جایی رسید که نسخهای از آن به شکل افست و غیر قانونی همه جا پخش شد که نویسنده را مجبور به واکنش کرد. دولتآبادی وجود چنین نسخهای را تکذیب کرد و گفت کتابی که تحت عنوان «کلنل» در بازار غیر رسمی پخششده جعلی است. در چنین اوضاع و احوالی باز هم دستاندرکاران وزارت ارشاد دست نگه داشتهاند و به آن مجوز نمیدهند. حتی بعد از ترجمه آن به زبان آلماني. حتی بعد از نامزدي آن در جايزه بينالمللي ادبيات خانه فرهنگ برلين. حتی بعد از نامزدي این رمان در جايزه بوكر آسيا. حتی بعد از ترجمه آن به زبان انگليسي. حتی بعد از نامزدي آن در جايزه رمان ترجمه آمريكا. حتی بعد از انتشار آن به زبان فرانسوي و ايتاليايي و حتی بعد از اعطاي جايزه يان ميخالسكي.
ماجرای 78
این رمان سال 78 براي ارسال به اداره كتاب به نشر چشمه تحویل داده شد. دولتآبادي همزمان رمان را به ناشر سوييسي هم داده بود. احتمال میرفت «كلنل» چند ماهي در اداره كتاب بماند و بعد از بررسی و اخذ مجوز، در ايران منتشر شود. اما رمان چند ماهي در اتاقهاي اداره دستبهدست شد و سرآخر با 43 اصلاحيه به دست نویسنده برگشت. نويسنده هم بنا به قاعده اصلاحيات را اعمال كرد و ناشر كتاب را دوباره فرستاد به ارشاد اما اتفاق عجیبتری این بار رقم خورد؛ كتاب برای بار دوم با 21 مورد اصلاحيه تازهتر برگشت! در هر حال كه اين رفتوبرگشتها يك سال و اندي زمان برد و ناشر، طبق قرارداد، براي چاپ آن در آلمان اقدام كرد. دولتآبادي گفته بود كه دوست دارد رمانش اول در ايران منتشر شود اما این اتفاق نیفتاد و رمان در سال 88 به زبان آلماني در آلمان منتشر شد.
همه جا غیر از ایران
نخستين ترجمه رمان «کلنل» برمیگردد به ترجمه آلمانی و انتشار آن از سوی ناشر سويیسی. این رمان در سال 88 (2009) با حمايت مالي نهادي فرهنگي در آلمان و به همت ناشر سوييسي (یونیونزفرلاگ) به چاپ رسيد و همان سال به فهرست نهايي نامزدهاي جايزه بينالمللي ادبيات خانه فرهنگ برلين راه يافت؛ همزمان در ایران هنوز خبری نبود. در عین حال «کلنل» به فهرست نامزدهای جایزه بوکر هم راه پیدا کرد؛ سال 90 (2011). مدیر فرهنگی وقت هم بهمن درّی بود و در اظهارنظری عجیب عنوان کرد: «رمان «زوال کلنل» در خارج از ایران چاپ شده و ضرورتی ندارد در ایران منتشر شود». سال بعد، سال 91 (2012)، با تلاش «تام پَتردِيل» این رمان از فارسي به انگليسي ترجمه و از سوي نشر «هاوس پابليشينگ» منتشر شد. در اين ميانه، در آستانه انتشار ترجمه انگليسي اثر، رمان به زبانهاي فرانسه و ايتاليايي نيز ترجمه شد. حالا ديگر «كلنل» پرشتابتر از پيش، مرزهاي زباني را ميپيمود و در همان سال (2012)، نامزد جايزه بهترين كتاب ترجمه در آمريكا شد. در فهرست نامزدها، نام رماني از هِرتا مولر، نويسنده شهير آلماني (برنده جايزه نوبل ادبي 2009) و همچنين نويسنده سرشناس روس، ميخائيل شيشكين نيز به چشم ميخورد. اين جايزه از برنامههاي شركت «آمازون» است و اگر به سايت آن مراجعه كنيد، عنوان «بزرگترين نويسنده ايراني» را كنار «كلنلِ» محمود دولتآبادي ميبينيد. رمان در سال 92 (2013) برنده جایزه «يان ميخالسكيِ» سوييس هم شد. با این حال همچنان از انتشار آن در ایران خبری نیست.
«کلیدر» و بیت رهبر
نوشتنِ دومين رمانِ حجيمِ جهان، «کلیدر» 15سال زمان برد. دو سال هم وقت برد براي رفتوآمد و گفتوگو و نشستوبرخاست با مديران فرهنگيِ آن روز. نويسنده گفته بود «اگر مجوز ندهيد تا بيت امام هم ميروم». بنابراين جلسهاي دهدوازدهنفره تشكيل شد و مجوز انتشار «كليدر» با امضاي رئیس دولت اصلاحات که آن زمان وزير فرهنگوارشاد بود، صادر شد. دولتآبادي «كلنل» را حلقه واسطي ميداند بينِ رمانهاي «كليدر» و «روزگار سپريشده مردم سالخورده»؛ يعني «كليدر» را كه بخواني به «كلنل» خواهي رسيد و پس از آن ميتواني ايده و انديشه نويسنده را در «روزگار سپريشده....» دنبال كني. به لحاظ زمانبندي هم اين موضوع قابل تحقيق است؛ چراكه رمان «كلنل» در سالهاي 62 تا 64 نوشته شده است. شايد اگر آن سالها چاپ ميشد، حالا امروز درگير اين گير و گرفتها نبود.
کلنل یا زوال کلنل؟
عنوان اصلی رمان به فارسی «زوال کلنل» بود که در نخستين ترجمه با عنوان «کلنل» منتشر شد و همین نام بین مخاطبان ایرانی هم ماند. این رمان ماجراي افسری است در آستانه انقلاب اسلامي. او پنج فرزند دارد كه هر يك از آنها در آن روزهاي پرهياهو، راه به گروههاي سياسي مختلف ميبرند و بهايي سنگين به جان ميخرند. تقدير شوم اين كهنهسرباز و سرنوشت اسفبار فرزندانش ماجراي اين رمان است؛ داستاني كه تنها در يك شبانهروز ميگذرد اما نويسنده در بازگشتهايي به گذشته، راه رفته را بازميخواند و خاطرات پيشين را پيش چشم ميراند. با این مضمون و در این شرایط به نظر میرسد عنوان ذاتی این رمان همان «زوال کلنل» بوده؛ چون با روی کارآمدن دولت جدید هم احتمالا در ایران منتشر نخواهد شد.
رونمایی در گرجستان
ترجمه این رمان حالا در شرایطی در کشور گرجستان رونمایی میشود که همچنان از انتشار آن در ایران خبری نیست. سخنرانان مراسم، تامار لبانیدزه، ناشر کتاب و مدیر نشر «دیوگهنه» بودهاند. همچنین تئا شورجایا، مترجم رمان هم در این مراسم از محمود دولتآبادی و رمانش گفت. در بخش پایانی نیز چند نفر از استادان حاضر درباره رمان «کلنل» و مترجم کتاب سخن گفتند. نماینده مرکز ملی کتاب گرجستان وابسته به وزارت فرهنگ هم در جلسه حضور داشته است. ترجمه گرجی «کلنل» در نمایشگاه کتاب تفلیس که به مناسبت فرارسیدن سال نوي میلادی در کتابخانه ملی گرجستان برپا شده، عرضه
شده است.