| مهدی تقوی | اقتصاددان|
درحال حاضر برخی ازجوامع، ازمنابع خورشیدی و بادی بهره میبرند، البته باید اذعان کرد که به میزان نفت و گاز موثر نیستند، البته این به آن معنا نیست که مزیتهای چنین انرژیهایی را کتمان کنیم، بلکه باید با بهرهگرفتن از فناوریهای نوین ما نیز از چنین منابعی سود بجوییم.
در اینکه منابع فسیلی روزی به پایان خواهند رسید، شکی نیست ولی اینکه بخواهیم مدت زمانی را برای اتمام این منابع پیشبینی کنیم، کمی واقعبینانه نیست؛ در علم آمار پیشبینی همیشه با واقعیت انحراف دارد. بهعنوان مثال، در آمار گفته میشود با 95درصد اطمینان، ما از بروز فلان اتفاق مطمئن هستیم، درحقیقت 5درصد برای احتمال خطا درنظر گرفته میشود.
اینکه پیشبینی میشود تا 135سال دیگر نفت ایران به پایان میرسد، کمی دور از ذهن است؛ چون این پیشبینی قرار است در سالهای دور اتفاق بیفتد! یکی از مسائلی که باید درنظر بگیریم، این است که طی همین 135سال دربخش تکنولوژی و فناوری و علم حتما اتفاقات و رویدادهایی را بشر شاهد خواهد بود، اتفاقات و رویدادهایی که شاید توانایی این را داشته باشند که جایگزینی برای نفت یا گاز بیابند. البته این احتمال نیز به سالهای دور برمیگردد و بهترین راهحل این است که ما با وجود داشتن منابع فسیلی به فکر جایگزینهای مناسب باشیم. به دو دلیل یکی اینکه اقتصاد را از این تکمحصولیبودن نجات بدهیم و هم اینکه هزینههای انرژیهای تجدیدناپذیر را کاهش بدهیم. البته پرداختن به منابع تجدیدپذیر میتواند درتوسعه و شکوفایی اقتصاد و رسیدن به توسعه پایدار راهگشا باشد، چون دراین شرایط بقیه ظرفیتها و پتانسیلها نیز به شکل بهینهتری وارد چرخه اقتصاد میشوند.
صادرات یکی از پتانسیلهایی است که میتوان ازطریق آن به درآمدهای ارزی دست یافت؛ پتانسیلی که حمایت از تولید داخل راه رسیدن به آن است. تولید داخلی که شرکتهای دانشبنیان به آن پرداختهاند و حمایتها کمک میکند تا درکنار تلاش مضاعف، فرصتسازی، نوآوری، خلاقیت و بهرهبردن از ظرفیتها هم نیاز داخل را برطرف کرد و هم درعرصه صادرات قوی ظاهر شد. یکی دیگر از ظرفیتهای داخلی برای رهایی از درآمدهای ارزی نفت گردشگری است؛ ظرفیتی که سرمایهگذاری بلندمدتی است و میتواند در اشتغالزایی و کارآفرینی نیز نقشهای مهمی را ایفا کند، البته درجهان امروز گردشگری یک صنعت محسوب میشود و میتوان از چنین ظرفیتی به درآمدهای ارزی اندیشید، البته باید درنظر داشت بهرهبرداری از چنین ظرفیتی نیازمند مهیاکردن زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است.
زیرساختهایی که بیشک درکنار سرمایهگذاریها میتواند موثرتر ظاهر شود. اگرچه کمشدن منابع آبی نیز یکی از معضلات دنیای امروز است، اما کشاورزی نیز در حد و اندازههای خود میتواند موثر باشد. تولید محصولات ارگانیک با سیستم کشاورزی نوین، هم در بخش آب بهصرفه باشد و هم درکنار تأمین نیاز داخل به صادرات به همسایهها بتواند سهمی درچرخه اقتصاد داشته باشد. کشور ایران جدا از اینکه درمنابع نفتی و گازی حرفهایی برای گفتن دارد، خوشبختانه از منابع زیرزمینی دیگری نیز بهرهمند است که توجه به آنها میتواند ارزآوری داشته باشد، شاید ارزآوری این بخش به اندازه نفت و سایر گزینهها نباشد اما فرآوری محصولات معدنی و فروش آنها میتواند بازارهایی بیرون از مرزها برای خود دستوپا کند.
در واقع معادن یکی از توانمندیهایی است که میتواند به سهم خود ما را از اقتصاد تکمحصولی نجات دهد. نیروی انسانی نیز در هرجامعهای میتواند ارزآوری داشته باشد. داشتن نیروی متخصص درتمام زمینهها میتواند راهگشای صادرات تولیدات و حتی خدمات به بیرون از مرزها باشد.
خوشبختانه یکی از ظرفیتهای بالای ما نیروی انسانی نخبه و خلاق است که با فرصتدادن و سرمایهگذاری میتوان از این بخش صادرات ارزآور بلندمدتی را
به وجود آورد.