موضوع حذف چند صفر از واحد پول كشور سالهاست كه مطرح و هرازگاهي درباره آن بحث و سپس به بايگاني سپرده ميشود. ولي اينبار به صورت جدي لايحهاي از سوي دولت به مجلس ارايه شده است كه واحد پول كشور را از ريال به تومان تغيير دهند. در واقع در صورت تصویب نهایی این لایحه فقط يك صفر از روي اسكناسها و نيز صورتهاي مالي برداشته میشود. هر چند براي مردم تفاوت چنداني نميكند؛ زيرا مردم مدتهاست كه از ريال استفاده نميكنند و به همان تومان پناه بردهاند. حتي مردم خودشان صفرها را هم برداشتهاند؛ براي مثال وقتي ميخواهند قيمت يك خودروي 25 ميليون توماني (و نه ريالي!) را بگويند، آن را 25هزار تومان ميگويند كه درواقع به معناي برداشتن هفت صفر از جلوي واحد پول يا همان ريال است! در گذشته هم واحدهاي پولي مثل شاهي يا دينار بودند كه عملاً حذف شدند. افرادي كه بالاي 50 و 60سال دارند، سكههاي طلايي 10 شاهی و يا چند ديناري را به خوبي به ياد دارند؛ همچنين سكههاي يك ريالي و دو ريالي كه فراوان كاربرد داشت. ولي به مرور به دليل فاقد كاربردبودن آنها از عرصه اقتصاد و پول خارج شدند. از اين منظر هم ترديدي نيست كه براي ريال بايد فكري كرد؛ زيرا براي افرادي كه حتي تحصيلكرده رياضي و مهندسي هم هستند و به قول معروف عدد و رقم را ميفهمند، برخي از ارقام قابل تصور و درک نيست.
ولي اين هدف با حذف ريال و جانشيني تومان محقق نميشود؛ زيرا اين فقط حذف يك صفر آن هم در امور اداري و حسابداري است و براي مردم سالب به انتفاي موضوع است؛ زیرا مردم از ريال استفاده نميكنند. ولي مهمتر از اين نكته كه ميتواند محل بحث باشد، تغيير واحد پول و حتي تعويض اسكناس و مسائلي از اين قبيل بيش از هر کار ديگري با همه آحاد مردم ارتباط دارد. بنابراين شايسته است كه پيش از هر اقدام رسمي آن را در عرصه عمومي طرح كرد. اين اقدام دولت ادامه كارهاي دولت گذشته است كه بدون هيچ زمينهاي و به يكباره خبر ارايه يك لايحه به اين مهمي منتشر ميشود و طبيعي است كه افكار عمومي و مردم نيز از آن بياطلاع هستند و درباره نقاط مثبت و منفي آن بحث نشده است. چه ايرادي داشت كه لايحه پيشنهادي ابتدا از سوي بانك مركزي یا وزارت اقتصاد و دارايي به افكار عمومي ارايه ميشد؟ و چند روز يا هفته را براي آن در نظر ميگرفتند تا همه كارشناسان و افراد مطلع درباره آن اظهارنظر كنند و سپس از اين بررسی آرای بیان شده، جمعبندي ميكردند و لايحه را يا كنار ميگذاشتند و يا به همان شكل و يا با اصلاحات در دولت تصويب ميكردند. اين نحوه رفتار در چنين موضوعي كه فراگيري گسترده دارد، نتيجهبخش نیست جز اينكه احساس بياطلاعي و بيقدرتي را نزد مردم يا مخاطبان چيره ميكند. وقتي كه يك كارشناس با آن مخالف باشد، متأثر ميشود كه چرا پيش از ارايه لايحه، او نتوانسته است نظرات خود را منعكس كند. چنين فردي نسبت به مدیریت دولت دچار احساس منفي ميشود؛ در حالي كه اگر پيش از نهاييشدن لايحه، نظرات ديگران خواسته ميشد، حتي اگر او هم نظرش را نميداد، از اينكه بهطور عملی مورد سوال واقع شده است، احساس رضايت و خشنودي ميكرد.
مسأله اصلي ما نه تبديل ريال به تومان است و نه حذف 3 يا 4 صفر از واحد پول كشور؛ مسأله اصلي ايجاد حس اعتماد و قدرت و اعتبار داشتن نزد مردم و كارشناسان است. حتي اگر بهترين تصميم سياسي و اقتصادي بدون مشورت و نظر و مشاركت ديگران اتخاذ شود، درنهايت و در مرحله اجرا نيز دچار مشكل خواهد شد. ضمن آنكه حسي از بيقدرتي را نزد مردم ايجاد ميكند. هنر دولتها اتخاذ تصميمات درست و بينقص نيست، هنر اصلي آنها اين بايد باشد كه اين تصميمات را با مشاركت آحاد مردم يا كارشناسان اتخاذ كنند؛ به طوري كه همه آنان خود را در اتخاذ آن تصميم شريك بدانند و آن را تصميم خودشان تلقي كنند و تنها در اين صورت است كه هنگام اجرای آن تصمیم با كمال ميل با آن همراهي و همدلي ميكنند. نگاه از بالا و اينكه تصميمات بايد از بالا گرفته و به اجرا درآيد، ممكن است در برخي از جوامع توسعهنيافته پاسخ دهد؛ زيرا عرصه عمومي در حدي نيست كه بتواند در اين موارد مشاركت كند ولي چنين سياستي در ايران پاسخ نميدهد. بهويژه در اين فضاي دوقطبي سياسي كه در داخل کشور وجود دارد، هر تصميمي كه از بالا اتخاذ شود، ممكن است كه با مخالفت حتي غيرمنطقي بخش مقابل دولت در كنار انفعال بخش موافق، مواجه شود. حتي اگر اين تصميم در ذات خود درست و قابل دفاع هم باشد، در عمل به نتيجهاي نخواهد رسيد.
نكته ديگري كه بسيار مهم است ارايه يك طرح توجيهي و مطالعاتي به ضميمه اين لايحه است. بهطور قطع هر لايحهاي بايد براساس يك مطالعه اوليه شامل عناوين گوناگوني تهيه و تصويب شود. اينكه مشكل چيست؟ چرا اين كار بايد انجام شود؟ منافع و هزينههاي آن چيست؟ مشكلات اجرايي آن چيست؟ چه راهكارهاي بديلي وجود دارد؟ تصويب و اجراي چنين لايحهاي كه صدها ميليارد تومان (و نه ريال!) هزينه دارد، بايد همراه با يك مطالعه جدي و مهم باشد. اگر چنين مطالعهاي وجود دارد، آن را منتشر كنند و اگر نه، بهتر است که لايحه از همين لحظه پس گرفته شود. ايرادي كه بر عملكرد دولت پيش وجود داشت همين بود كه كارهاي مهم را بدون مطالعهاي كه مستند و قوي باشد، انجام ميداد؛ نمونهاش مسكن مهر و پرداخت يارانهها كه يك مطالعه چندصفحهاي نداشت. طبعاً بايد حل اين مشكل را مقدم بر حذف يك يا چند صفر از پول ملي دانست.