علی عطشانی کارگردان
ما برای زنده نگهداشتن «دفاع مقدس»، این مقطع تاریخی مهم از حیات کشورمان هم نیاز به فیلمهایی داریم که به خود واقعه جنگ و آن چیزی که در این 8 سال اتفاق افتاد، بپردازد و هم نیاز به آثاری داریم که با نگاهی به روزتر و در قالب امروزی به تبعات جنگ بپردازد. ما باید به هر دوگونه این آثار نگاه ویژه داشته باشیم، خصوصا برای جوانان امروز که جنگ را تجربه نکردهاند. درواقع ما باید بتوانیم این باور را در آنان ایجاد کنیم که اگر جنگ اتفاق نمیافتاد چه سرنوشتی در انتظار مملکت ما بود. اما مشکلی که درحال حاضر گریبان تولید فیلمهای دفاع مقدس را گرفته، مشکلاتی است که بر سر راه تولید این فیلمها وجود دارد. به همین دلیل است که شاهد هستیم که تولید فیلمهای دفاع مقدسی بسیار کم شده و شاید اگر به همین شکل ادامه دهیم هر سال تعداد آن کمتر از سال قبل شود. برگزاری جشنواره دفاعمقدس و مقاومت فینفسه خوب است ولی وقتی بهتر میشود که به همان اندازه که به جشنوارههایی با این موضوعات اهمیت میدهیم، به تولید فیلمها در این زمینه هم اهمیت دهیم. آیا ما برای فیلمسازان و تهیهکنندگان شرایط ویژهای ترتیب دادهایم که بخواهند در حیطه دفاع مقدس کار کنند؟ یا اینکه نهتنها شرایط ویژه را در نظر نگرفتهایم بلکه مشکلات بیشتری هم برای تولید فیلمهایی در این زمینه نسبت به فیلمهایی با موضوعات دیگر اضافه کردهایم! چون فیلم دفاع مقدسی نیاز به پروداکشن بزرگتری دارد و بهطبع هزینهها و سختیهایش هم بیشتر است. مثلا شما در نظر بگیرید ما درحال حاضر یک شهرک سینمایی دفاع مقدس داریم که شما هر زمانی بخواهی از آن برای تولید یک فیلم دفاع مقدس استفاده کنی، اول از همه باید هزینه استفاده از آن را پرداخت کنی تا به شما اجازه دهند برای تولید فیلمتان در آنجا فیلمبرداری انجام دهید. به نظرم این به نوعی نقض غرض (خلاف هدف ما) است یعنی از طرفی ما هیچ ترتیبی اتخاذ نمیکنیم که هنرمندان علاقهمند به زنده نگهداشتن این خاطرهها شوند و از طرف دیگر مدام شعار میدهیم که ما میخواهیم دفاعمقدس را زنده نگهداریم. مطمئن باشید هیچکس منکر رشادتها و دلاوریهای رزمندگان و شهدای جنگ نیست، همه ما میدانیم آنها هم جوانانی مثل ما بودند که جانشان را کف دستشان گذاشتند و رفتند جنگیدند تا ما امروز بتوانیم درباره این موضوعات حرف بزنیم. اما چرا وقتی به مرحله عمل میرسیم هیچ حمایتی از ساخت این نوع فیلمها نمیکنیم؟
به هر حال یکسری آدم رفتند، جنگیدند که آنها هم مثل من و شما هزاران آرزو داشتند، اما آنها دیدند که مملکتشان در خطر افتاده برای همین رفتند، ایستادند و از مملکتشان دفاع کردند. حالا ما برای اینکه یاد آنها را زنده نگهداریم، مشکلی نداریم. مطمئنم همه فیلمسازان دلشان میخواهد این کار را انجام دهند، اما چقدر این بستر برایشان فراهم هست. حتی من میگویم درحال حاضر بستر ساخت فیلم دختر و پسری خیلی بیشتر از فیلم دفاع مقدسی فراهم هست. چون سرمایهگذار راحتتر ترغیب به ساخت آن میشود. این نکته را هم باید اضافه کنم، همیشه نیاز نیست این حمایتی که قرار است صورت بگیرد لزوما حمایت مالی باشد. اتفاقات ویژه در این مقوله مثل فیلم«چ» که فارابی خود تهیه میکند را از موضوع صحبت من جدا کنید، چون آنها موارد استثنایی است که اتفاق میافتد. بهنظرم مسئولان در سیاستگذاری میتوانند کاری کنند که با حمایتهای غیرمستقیم فیلمسازان را ترغیب به ساخت فیلم دفاعمقدسی کنند. مثلا در پخش یا تبلیغات به این فیلمها کمک کنند، تلویزیون بیشتر این فیلمها را تبلیغ کند یا شهرداری حمایت ویژهای از این فیلمها داشته باشد. کدام یک از این کارها تا به حال انجام شده است؟
من این روزها به دنبال سرمایهگذار برای فیلم سینمایی جدیدم هستم، مطمئن باشید اگر یک درصد احتمال میدادم به همین اندازه که برای این کار دارم انرژی میگذارم برای یک کار دفاع مقدسی هم انرژی بگذارم، سرمایهگذار میآید حتما یک فیلم دفاع مقدس دیگر میساختم. ولی میدانم با توجه به شرایطی که برای ساخت فیلم دفاع مقدس فراهم نیست، سرمایهگذاری جلو نمیآید. به همین دلیل نمیتوانم به این سمت بروم، والا این آرزوی من است که روزی بتوانم یک فیلم دیگر همانند «دموکراسی توی روز روشن» بسازم. چون آن فیلم را خیلی دوست دارم، به این دلیل که فیلمی کاملا دینی است و نگاه متفاوتی به مقوله جنگ دارد. البته من بعد از «دموکراسی توی روز روشن»، یک فیلم دیگر بهنام «فرمانده» در همین ژانر برای شبکه دو ساختم که بابت آن فیلم خیلی جایزه گرفتم و فکر میکنم هر سال در روز عاشورا تلویزیون آن را بازپخش میکند.
جالب اینجاست که فیلمهای دفاع مقدسی مخاطب خودش را هم دارد. من این موضوع را به عین در بازخوردهایی که از مخاطبان آن فیلم در شبکههای اجتماعی میگرفتم، دیدم. ولی به نظرم آنقدر که باید و شاید دوستانمان به این سینمای دفاعمقدس کمک نکردند و ساخت فیلم دفاعمقدس فقط در حد یک شعار، برگزاری برنامههای روتین و در حد حرف باقی مانده است. حالا شما همین را به فیلمنامهنویسان ما تعمیم بدهید، آنها چه دلیلی دارند که به سراغ نوشتن فیلمنامه در زمینه دفاعمقدس بروند، وقتی بستر تولیدش فراهم نیست. دلیل اصلی اینکه بعد از فیلم«دموکراسی توی روز روشن» نتوانستم فیلم دیگری در این زمینه کار کنم، نبود فیلمنامه دفاع مقدسی است که مرا جذب کند. واقعا اگر یک فیلمنامه خوب مثل «دموکراسی توی روز روشن» پیدا کنم که استانداردهای لازم را برای یک فیلمسینمایی داشته باشد و من هم بتوانم تواناییهایم را در ساخت آن نشان دهم، مطمئن باشید روی هوا آن فیلمنامه را میقاپم و حتی سعی میکنم با وجود شرایط سخت تولید، خودم مقدمات تولیدش را فراهم کنم ولی فیلمنامه خوب در زمینه دفاع مقدس وجود ندارد. من همینجا اعلام میکنم هر کسی که فیلمنامه خوب با استانداردهای لازم در زمینه دفاع مقدس داشته باشد، من شخصا از او آن را خواهم خرید و تولیدش میکنم ولی درحال حاضر دچار کمبود هستیم، هر هفته حدودا 20 فیلمنامه به دست من میرسد یا برای دفترم ارسال میکنند که به صورت میانگین شاید یک یا دوتا از این فیلمنامهها با موضوع دفاع مقدس باشند. اما این فیلمنامهها پتانسیل فیلمسینمایی شدن را ندارند.
شاید بخشی از این ماجرا به ادبیات دفاع مقدس ما بازگردد، اینکه این ادبیات به درستی مدیریت نشده است و بخش دیگری از این کمبود به دلیل دوری فیلمنامهنویسان ما از بازماندگان جنگ باشد. چون بسیاری از فیلمنامه نویسهای حرفهای امروز ما از نسل جوانی هستند که جبهه و جنگ را تجربه نکردند و طبیعی است که آنها برای نوشتن و ایجاد جرقه در ذهنشان نیاز به نزدیکی و همفکری با کسانی دارند که جبهه و جنگ را تجربه کردند و این تعامل وجود ندارد. فیلمنامهنویسان خوب امروز ما نزدیک به 35 تا 40 سال دارند پس معلوم میشود که جنگ را تجربه نکردهاند یا در زمان جنگ سنوسال کمی داشتهاند، بنابراین چطور ما میتوانیم از آنان توقع داشته باشیم که درباره جنگ فیلمنامه بنویسند؟ ایجاد برنامهای برای معاشرت این دو گروه، یعنی فیلمنامهنویسان و بازماندگان از جنگ یکی از آن سیاستگذاریهایی است که میتواند صورت بگیرد و هزینهای هم ندارد. واقعا دفاعمقدس ما سرشار از ایده و طرحهای خوب است اما شاید خیلی از فیلمنامهنویسان خوب ما که امکان نوشتن از روی آن ایدهها را دارند این ایدهها را نمیدانند. باید خاطرات بازماندگان از جنگ که همچون گنجی گرانبها با آنها حمل میشود به فیلمنامهنویسان منتقل شود یا در جایی درست ثبت و ضبط شود تا بشود از روی خاطرات آنها فیلمهای خوبی ساخت. اگر با همین فرمولی که درحال حاضر داریم جلو میرویم، پیش برویم همزمان با تمام شدن بازماندگان جنگ همچون اسیران، جانبازان، مادران شهدا و... که خاطرات جنگ را با خودشان دارند، فیلمهای خوب و شاخص در حیطه دفاعمقدس هم تمام میشود.