شماره ۱۰۰۵ | ۱۳۹۵ يکشنبه ۱۴ آذر
صفحه را ببند
تمرین فروتنی!

مهدی مالمیر روزنامه نگار

«محسن پورسید‌‌آقایی» احتمالاً بی‌آنکه خود بخواهد یا بداند، نامش را در تاریخ بروکراسی ایران جاودانه کرد. مدیرعامل راه‌آهن ایران پس از حادثه دردبار تصادم قطار در مسیر سمنان‌-مشهد، در سرزمینی داوطلبانه از صندلی ریاست کنار کشید که اعتراف به اشتباه و دلجویی از آسیب‌دیدگان از طریق ترک خودخواسته دفتر و دستک مدیریت، حکایت «النادر کالمعدوم» است. حسن ظن غریبی که برخی از ما به خود داریم، سبب شده تا عذرخواهی و استعفا در سرزمین ما هیچ دست کمی از اقرار به زبونی و خواری نداشته باشد! در حالی‌که در کشورهای پیشرو در امر مدیریت جامعه، مدیران‌ ای بسا برای کمتر از اینها نیز بی‌درنگ در رسانه‌ها حاضر می‌شوند و با صدایی که در آن تحریر اندوه و اضطراب کاملا شنیدنی است، به احترام افکار عمومی و به نشانه این‌که سیستم مدیریت کشور عزم استواری برای جبران مافات دارد، جای خود را به مدیر دیگری می‌سپرند. با این همه اما گویا تا جا افتادن سنت حسنه اعتراف به خطا و استعفا راه دور و درازی در پیش داریم. گواه آن هم مصاحبه اخیر رئیس محترم محیط‌زیست کشور است که اقدام مدیرعامل راه‌آهن را اقدامی پوپولیستی خوانده‌اند! ایشان در توضیح نظر خود به مجری برنامه تلویزیونی گفته‌اند که تنها مسئولینی مجاز به استعفا هستند که در رقم‌خوردن حوادث خسارت‌بار مسئولیت مستقیم داشته باشند. به دو دلیل توضیحات دکتر ابتکار در این فقره پذیرفتنی نیست. نخست این‌که پوپولیست به سیاست‌پیشگانی گفته می‌شود که برای رسیدن به قدرت از نمایش و سر دادن شعارهای دهان پرکن و بازی با احساسات مردم و... روی‌گردان نیستند. 8‌ سال دولت مهرورزان کلاس درس مناسبی است برای به کار بردنِ به‌جای واژه پوپولیسم و شناخت سیاستمداران مردم فریب. استعفا وعذرخواهی یک مدیر میانی که با تعریف رایج در ردیف فعالان سیاسی شناخته شده نیز جای نمی‌گیرد، بیشتر عملی نجیبانه به نظر می‌رسد تا عملی پوپولیستی! دو دیگر آن‌که اگر مسئولاني در پیش آمدن حادثه ناگواری مسئولیت مستقیم و مشهود داشته باشد، اصلاً نیازی به استعفا نیست؛ چرا که در یک نظام مدیریتی سالم، بی‌معطلی مسئول کذا بازخواست و از سمت خود کنار گذاشته می‌شود!... باری، از هر گوشه که به این ماجرا بنگریم، عمل شجاعانه مدیرعامل راه‌آهن، راهی را کوبیده است که در نظام بروکراسی کشور ما ناشناخته و متروک مانده بود. استعفای یک مدیر افزون بر این‌که احترامی است به بازماندگان و آسیب‌دیدگان حوادث ناگوار، اعتراف دلیرانه‌ای است بر این‌که انسان در همه حال و در هر پست و مقامی که باشد، آزاد از خطا و ندانم کاری نیست... دموکراسی اساساً بر بنیان ناقص‌بودن انسان استوار شده است و هر استعفا و عذرخواهی مسئولان تأکیدی است بر این پایه فلسفی دموکراسی. هم از این رو است که در نظام‌هایی که به صورت دموکراتیک اداره می‌شوند، استعفا و واگذار کردن میز ریاست امری کاملا مرسوم است. دموکراسی را فروتنان پدید می‌آورند و اداره می‌کنند. کسانی که با آگاهی از نقصان‌های خود از اعتراف به خطاکاری پروایی ندارند؛ به تعبیر از یادنرفتنی آلبرکامو، نویسنده فرانسوی دموکراسی چیزی جز «تمرین فروتنی» نیست!


تعداد بازدید :  485