شماره ۱۰۰۵ | يکشنبه 14 آذر 1395
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت

معاشرت و رفت‌و‌آمد با خويشاوندان حساب روز قيامت را بر انسان آسان می‌كند.
امام صادق(ع)
بانگ جرس
از عمر بسی نماند ما را
در سر هوسی نماند ما را
رفتیم ز دل غبار اغیار
جز دوست کسی نماند ما را
رفتیم به آشیانه خویش
رنج قفسی نماند ما را
از بس که نفس زدیم بی‌جا
جای نفسی نماند ما را
یاران رفتند رفته رفته
دم‌ساز کسی نماند ما را
گرمی بردند و روشنایی
ز ایشان قبسی نماند ما را
گل‌ها رفتند زین گلستان
جز خار و خسی نماند ما را
دل‌واپسی دگر نداریم
در دهر کسی نماند ما را
کو خضر رهی در این بیابان
بانگ جرسی نماند ما را
جز ناله که مونس دل ماست
فریاد‌رسی نماند ما را
بستیم چو فیض لب ز گفتار
چون همنفسی نماند ما را
فیض کاشانی

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  324