| نیره توکلی | جامعهشناس|
اینکه قوانین رعایت نمیشود و نظارت بر قوانین بسیار کمرنگ است درواقع نقض قانون است و نقض قانون به معنای این است که همه در برابر قانون برابر نیستند! و این نقض سبب میشود ما بزرگترین حقوق شهروندی را که برابری در مقابل قانون است، نداشته باشیم و خدشهدار شود. درواقع نخستین موضوع این است که حقوق شهروندی، حقوق یکطرفهای نیست، یعنی شهروند نسبت به مسئولیتهای خود در قبال جامعه آگاه باشد و جامعه هم به نسبت مسئولیتهایی که شهروند پذیرفته و قانون آنها را مشخص کرده است، حقوق شهروند را رعایت کند. البته در جامعه ما هر دو بخش مغفول مانده است، یعنی ما شهروندانی داریم که عادت کردهاند به دلیل اینکه فکر میکنند قوانین ضمانت اجرایی ندارد کوچکترین مسئولیت و وجدان شهروندی نداشته باشند و از طرفی هم قوانینی داریم که خوبند اما در اجرا ضعیف هستند. ازجمله قوانین شهروندی میتوان به آلودگی هوا و یخبندان که این روزها با آن درگیر هستیم، اشاره کرد؛ بهعنوان مثال من در اوج آلودگی هوا با موتورهای گازوییلسوز شهرکهایی که در شمال شهر 24ساعته درحال فعالیت هستند، مواجه بودم. در آن شرایط ما طرح زوج و فرد و تعطیلی مدارس را داشتیم اما این موتورها همچنان کار میکردند! همین آلودگی هوا حقوق شهروندی را زیرپا گذاشت؛ حقوق شهروندانی که دچار بیماری میشوند یا بر اثر آلودگی هوا بیماریشان تشدید میشود و... جای تاسف اینجاست که شهروندان با حقوق خود آشنا نبودند و در مقابل دولتها نیز بهعنوان مجری اجرای این حقوق کوتاهیهایی داشتهاند. ناآگاهی مردم از حقوقشان در حدواندازهای است که اگر کسی طالب این حقوق باشد، تصور میکنند که شهروند ایرانی نبوده یا سالها در خارج از کشور زندگی میکرده و با قوانین آشنا نیست! حقوقی در اندازههای بستن کمربند صندلی عقب، عدمتوقف در وسط خیابان یا خط عابرپیاده و ... در جامعهای که هنجارها و راههای رسیدن به هدفها تناسبی با آن هدفها ندارد و به راههای غیرقانونی کشیده میشود، ما نقض حقوق را به شکل دوطرفه شاهدیم، یعنی مسئولیت شهروندان در قبال نهادهای مدنی و حقوق آنها که از طرف دیگر ضایع میشود. جا افتادن این تفکر که هیچ چیزی به نتیجه نمیرسد، خطرناکترین مسألهای که ممکن است در جامعهای به شکل هنجار دیده شود. ما در قوانین مشکلی نداریم و مشکل اساسیمان در اجراییشدن و نظارت بر اجرای این قوانین است. ما در قوانین اسلام و شرعی خود نیز حقوق شهروندی را داریم، رعایت حق همسایه نمونهای از این حقوق است -زمان فروش ابتدا به همسایه پیشنهاد بدهید یا این حق وجود ندارد که منزل شما به همسایه اشراف داشته باشد- حقوقی که بعد از حق خانواده در اولویت و اهمیت قرار دارد و متاسفانه عدمرعایت در آن نیز مشهود است. به اعتقاد من مجلس و قانونگذار میتوانند در این زمینه راهگشا باشند. مجلس و قانونگذار میتوانند طرح جامع شهر تهران را تدوین کنند یا بهعنوان نمونه میتوانند برخی واگذاریهای شهرداری را که حقوق شهروندی را زیرپا میگذارد، غیرقانونی اعلام کنند. شمال شهر تهران ریه شهر است، منطقه جغرافیایی زیبا و سرسبز که باغات آن با علمشدن مجتمعها در کوچههای باریک از بین میروند. سیاستگذاران اقتصادی و شهری ما نیز میتوانند به نوبه خود در احقاق حقوق شهروندی مثمرثمر باشند. نظارت بر قانون اهمیت بالایی دارد، چون میتواند وجدان شهروندی را نهادینه کند. بیدارکردن وجدان شهروندی نیازمند این است که شهروند آگاه باشد که با عدم رعایت قوانین و حقوق دیگران بیشک در مقابل قانون و سختگیریهای آن قرار میگیرد. در زمینه نظارت بر قوانین باید تا جایی پیش رفت که شهروندان به شکل خودکار آن را رعایت کنند و بدون اعمال سلیقه اجرایی شوند.