مهدی افروزمنش روزنامه نگار
اوایل دهه هفتاد گزارش یک قتل در اکباتان به دست پلیس محلی رسید. مقتول، جوان حدود 30 سالهای بود که به تنهایی زندگی میکرد و تمام همسایگانش به نیکی از او یاد میکردند. جوانی فارغالتحصیل یکی از کشورهای اسکاندیناوی که زندگی متوسطی داشت و البته آرام. پرونده قتل او خیلی سریع از دایره جنایی اداره آگاهی به دایره مواد مخدر انتقال یافت چراکه پلیس ماهها این جوان به ظاهر آرام را زیر نظر داشت. او یکی از مهمترین سازندگان مخدر تازه واردی به ایران بود که به نام کراک ایرانی مشهور شده بود.
در واقع از این جوان فارغالتحصیل شیمی بهعنوان پدر کراک ایرانی یاد میشود و پلیس حدس میزد که این قتل بر اثر درگیریهای بین باندهای مواد اتفاق افتاده است. یک قتل سازمانیافته و هدفدار. نمونهای که اگر چه آن سالها به گفته مسئولین وقت، «استثنا» و «انگشتشمار» بود اما این روزها کاملا نگرانکننده است. درواقع در ماههای اخیر هر روز از گوشه و کنار کشور خبری به گوش میرسد که درنهایت تماما از شیوع جرایم سازمانیافته در کشور پرده برمیدارند.
بنا به موقعیت جغرافیایی و سابقه تاریخی و حجم در گردش پول این سازمانیافتگی نیز بیشتر در حوزه قاچاق مواد مخدر مشاهده میشود و این نگرانی بزرگی است که بایستی مورد توجه قرار بگیرد. اوج این نگرانی هم در خبر روز گذشته رسانهها مستتر است. فردی به نام «شاه حسین» کلاشنیکفش را در دست میگیرد و در اطراف بزرگراه رسالت رقیبش را به گلوله میبندد. این میتوانست یک قتل ساده باشد اما با توضیحات پلیس و قاضی کاملا روشن میشود که قتل درواقع ناشی از رقابت دو باند فروش مواد و بهدلیل تجاوز به حریم بوده است. زد و خوردهای بین باندهای مواد مخدری در ایران بیسابقه نبوده است اما کمتر اتفاق افتاده است که این درگیریها تا سطح خردهفروشی و بر سر محل فروش اتفاق بیفتد. یادآوری این موضوع حتی به حافظه نیاز ندارد که اسناد مکتوب بسیاری از گفته فرماندهان پلیس یا متخصصان ستاد مبارزه با مواد مخدر وجود دارد که همواره اعلام کردهاند نظام خردهفروشی در ایران همانند کشورهای دیگر مانند آمریکا و اروپا سیستماتیک و نظاممند نبوده و نیست. مشهورترین این گزارش را نماینده ایران در مجمع جهانی مبارزه با مواد ارایه میکند. این نماینده که درحال تشریح پرونده «نیکوزیا» که یکی از موفقترین عملیاتهای پلیسی جهان علیه یک باند قاچاق مواد مورد تقدیر قرار گرفت رسما گفت: « در ایران گروه توزیع سازمانیافته وجود ندارد و پلیس بیشتر با افرادی مواجه است که با گردآوری یک سرمایه کوچک و حتی برای تأمین مصرف خود موادفروشی میکنند.» او درنهایت نتیجه گرفت که بنابراین مبارزاتی از جنس پرونده نیکوزیا بیشتر از اینکه به کار ایران بیاید به نفع جهان غرب است و به همین دلیل غرب میبایست از ایران حمایت کند.
در واقع بازداشتهای پلیس نیز تا به امروز موید همین نکته بوده است و این روشن است که فروشنده بیسازمان بر سر محل توزیع قتل نمیکند، جغرافیای محدودی دارد و بیشتر مغلوب یا غالب بر فرد دیگری میشود نه گروه دیگری. اما به نظر میرسد که باید نقطهای به منظور پایان این روند گذاشت و خبر از عصری داد که در آن توزیع مخدر نیز در ایران سازمانیافته و تشکیلاتی شده است. تشکیلاتی درست به همان معنایی که سازمانهای بینالمللی از جرایم سازمانیافته و باندهای مافیایی تعبیر و تعریف کردهاند. گروههایی که نفر و پول دارند و بنا بر قدرت خود، حوزه نفوذ را تعیین میکنند.
این موضوع بهشدت نگرانکننده است حتی اگر بارها و بارها اعلام شود اوضاع تحت کنترل است. درواقع این روند نشانگر تکمیل چرخه جرم برنامهریزی شده در ایران است. باید توجه داشت که ایران سالها پیش از یک مسیر صرف ترانزیتی به تولیدکننده مخدر تبدیل و به سرعت صاحب سبک شد و توانست در مبارزه با مافیای روسیه کشورهایی چون مالزی و سنگاپور را به حوزه نفوذ خود تبدیل کند. این روند برای قاچاقچیان به قدری موفق بود که محمولههای قاچاق از موادی نظیر تریاک و هرویین به کوکایین و پیشسازها که سود بیشتری داشتند تغییر کرد و کمتر ماهی است که در خبرها کشف محمولهای پیشساز اطلاعرسانی نشود. قاچاقچیان ایرانی در اوایل دهه نود، گام دیگری برداشتند که به «صادرات متخصص» معروف شد و این روزها چندین خبر درگیری مسلحانه که میتوان معروفترین آن را همین مورد اخیر دانست. هیچکدام از این موارد را نمیتوان ناشی از ضعف یا کمکاری پلیس قلمداد کرد اما میتوان به وضوح آن را ناشی از جا ماندن ایران از مبارزه با جرایم سازمانیافته تعبیر کرد. باید توجه داشت که این نوع جرایم تنها تا مرحلهای قابل کنترل و انهدام قرار دارند و بعد از آن چنان ریشه خواهند دوانید که مبارزه با آن عملا غیرممکن است.
زمانی کارگروه پولشویی قوه قضائیه ایران در گزارشی از فعالیت صرافی 12 متری کوچکی در استان سیستان پرده برداشت که حجم مبادلات آن یکمیلیارد دلار در سال بود و آن را بهعنوان مبدا مبارزه با پولشویی در کشور اعلام کرد و اکنون به نظر میرسد که پلیس باید «شاه حسین» را به صورت نمادین مبدا شکلگیری توزیع سازمانیافته مواد مخدر در سطح مصرف فردی در کشور اعلام و مبارزه جدی با آن را شروع کند.