| بهروز کارخانه | مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان همدان |
نگاه ما درجمعیت هلالاحمر باید نگاه مردمی باشد. دستهبندی مردم جامعه نیز متفاوت است؛ به این معنی که برخی عضو جامعه بازیگران، تعداد دیگری عضو جامعه ورزشکاران، موسیقیدانها، پزشکان و غیره هستند. هرکدام از این گروههای مرجع تواناییهای خاص خودشان را دارند. هدف غایی جمعیت هلالاحمر بشردوستی، مهرورزی، کاهش آلام بشری است. بنابراین در این راستا میبایست که از تمامی ظرفیتها و گروههای مختلف جامعه در فعالیتهای داوطلبانه این سازمان استفاده کرد. به همین خاطر باید دو نکته را درنظر داشت، یکی اینکه میتوان کارهایی را انجام داد که هم جامعه هنری سود ببرند و هم جمعیت هلالاحمر، دوم اینکه جامعه هنری سودی نبرد و تنها جمعیت هلالاحمر درجهت اهدافش به سود برسد. در دسته اول میتوانیم از هنرمندان بخواهیم هنری که دارند را با رنگولعاب صلح و بشردوستی به اجرا بگذارند. مثلا اهالی موسیقی ترانهها یا آلبومهایی را با این هدف به بازار عرضه کنند و بخشی از درآمد آن را به جمعیت هلالاحمر اختصاص دهند تا این مبالغ درجهت تسکین آلام بشری صرف کمک به نیازمندان و محرومان شود. در دسته دوم یک هنرمند میتواند با فعالیتهای داوطلبانهاش و حضور درمناطق محروم و به اجراگذاشتن هنرش درجهت فرهنگسازی و بالابردن سطح آگاهی مردم الگوی مناسبی باشد. پیام صلح و دوستی میتواند در قالب تئاتر، موسیقی، نقاشی و بسیاری از هنرهای دیگر برای مردم برگزار شود. موسیقی و ورزش وسیلهای برای جذب نیرو و ارایه خدمات بشردوستانه شناخته میشوند. من معتقدم جهان مبتنی بر هنر و موسیقی است و اگر حرکت نباشد، سکون میشد. اگر صدایی نباشد، ساکت میشود؛ ساکت و سکون نیز برابر با مرگ بشریت درجهان است. هنرمندان میتوانند به صورت مشارکتی و تأثیرگذار کار کنند، فیلمهای کوتاه بسازند و در شبکههای اجتماعی منتشر کنند. این کلیپها و حتی نوشتهها وقتی حاوی پیام باشند، قطعا تأثیرگذار است و باعث میشود روحیه کمککردن و احساس مسئولیت مردم جامعه نسبت به محرومان بیشتر شود. با همه اینها نباید جامعه خیران را تنها به افراد مشهور و هنرمند منتهی کرد، بلکه همه افراد جامعه بهخصوص هنرمندان گمنام و ناشناس میتوانند تواناییهایشان را به منصه ظهور بگذارند. به این معنی که خود اینها در سراسر کشور فینفسه یک جمعیت باشند. دمیدن این روحیه بسیار مهم است، به همین خاطر جمعیت هلالاحمر میتواند در این گروهها همبستگی ایجاد کند و برایشان برنامهای جامع و کلی طراحی شود. بنابراین نمیبایست تنها به هنرمندان مطرح توجه نشان دهیم بلکه گاهی یک نقاش چیرهدست که نامش خیلی مطرح نباشد، میتواند بهعنوان یک داوطلب در مناطق محروم به کودکانی که به نقاشی علاقهمند هستند، نقاشی آموزش دهد یا مثلا یک خواننده میتواند با سفر به مناطق محروم هنرش را برای اهالی به اجرا بگذارد تا اگر جوانانی در آن منطقه رویای خوانندگی و استعداد دارند، بتوانند از ظرفیتهایشان استفاده کنند. با همه این تفاسیر برعکس این نگاه هم وجود دارد؛ یعنی دربرنامه جمعیت هلالاحمر هرگز نباید از نام هنرمندان مشهور استفاده ابزاری کرد. در واقع ماهیت هلالاحمر و صلیبسرخ جهانی این است که معنویت اصول اولیه اعضای فعال در این سازمان باشد. افرادی که برای کمک به بشریت دغدغه دارند و بدون چشمداشت مالی به صورت خودجوش برنامهها و اهدافشان را دنبال کنند.
درنهایت باید گفت، بودجه هلالاحمر محدود است اما میتوان با طراحی ایدهها و طرحهایی منسجم و هدفمند برنامههایی را برای گروههای مرجع که شامل بازیگران، اهالی موسیقی، خوانندگان و ورزشکاران میشود، طراحی کرد تا در آینده نزدیک بتوانیم تأثیر چشمگیری از لحاظ فرهنگی و معیشتی درمناطق محروم و کمتر توسعهیافته داشته باشیم.