فردریک چارلز ریچاردز، سیاح و نقاش چیرهدست انگلیس، سفرنامهای جذاب درباره ایران دارد. تعریفهای سرپرسی لورن از زیبایی شهرهایی چون اصفهان و شیراز وی را برانگیخت به ایران سفر کند. دستاورد این سیاحت، سفرنامهای به همراه 48 نقاشی زیبا از ایران بود. او که در زمان پهلوی اول به ایران آمد، پس از سفر به اصفهان، در سفرنامهاش درباره محله جلفا نوشت. او در نوشتههایش شاه عباس یکم صفوی را به دلیل دوراندیشیاش ستایش کرده است «شاه عباس دوراندیش اتباع جدید خود را زیر نظر خویش، یعنی در حومه پایتخت مستقر ساخت، به آنها اجازه داد که برای خود کدخدایی تعیین کنند و شهر خود را "جلفا" بنامند. او مقداری پول بدون ربح، به آنها وام داد و آنها را از اسارت معاف داشت. با این طرز رفتار این شهر روز به روز آبادتر شد و جمعیت آن فزونی یافت».
این جهانگرد انگلیسی توضیحاتی سودمند درباره این شهر میدهد. او به ویژه درباره مشکلات ارمنیان نیز اشارههایی دارد «ارامنه از موقعی که به یاد دارند همیشه وضع ایجاب میکرده که خود آنها مراقبت و مواظبت خویش را عهدهدار شوند و شهر را در مقابل دزدان و وقایع ناگوار حفظ و حراست نمایند. شب هنگام نگهبانان به دستههای هفت نفری تقسیم میشدند و در شهر راه میافتادند. هنگامیکه نگهبانان با دستهای از دزدان مصادف میشدند این فریاد در شهر به گوش میرسید: "بیدار باشید." این جمله علامتی بود که به پدران و پسرهای بزرگتر میفهمانید که باید مسلح شوند و با شتاب خود را به محل صدور اخطار برسانند».
فردریک ریچاردز به معماری ساختمانها و دلیل آن نیز توجه کرده ، چنین مینویسد «جلفا مملو از آثار و یادگارهای گذشته است. خیابانهای جلفا، پرپیچ و خم و دارای دوراهیهای پیچاپیچ است. این نوع کوچهها در مقابل حملات قبایل، مانعی محسوب میگردید. در بعضی خانهها درهای ورودی نیز به قدری کوتاه است که برای دخول یا باید سر را خم کرد یا زانوها را. تقریبا در تمام این درها سوراخی تعبیه شده که ساکنان خانه میتوانند ببینند که میهمان ایشان دوست است یا دشمنی خطرناک». او سپس به نمای بیرون دروازه شهر و نیز درون شهر پرداخته است «داخل شهر از حیث منظره بیشباهت به دهکدههای هلند نیست.این شهر به داشتن کلیسایی بزرگ، که تحت حمایت شاه عباس بنا شده مباهات میکند. این ساختمان دارای تزییناتی نیز هست و داخل آن با نقاشیهایی به سبک نقاشیهای کلیساهای اروپا زینت یافته. میگویند این تزیینات توسط مسافری از اهالی فلورانس تهیه شده است. موضوع این تابلوها مایه افسردگی و تاثر است. با در نظر گرفتن این موضوع که نمایش پیکر انسان در مذهب اسلام ممنوع است، نمونه کارهای این نقاشی بر دیوارهای کلیسای جلفا بیشک موجب اضطراب و حیرت مردم اصفهان شده است». ریچاردز اشارهای نیز به آیینها و آداب ازدواج و خاکسپاری ارمنیان جلفا کرده است. روایتهای او مشخص میکند این رسوم از دوره صفوی تا زمان پهلوی اول در میان آنها پابرجا بوده است «هنوز به معدودی از آداب و رسوم ارامنه قدیم در جلفا برمیخوریم. جشنهای عروسی رسومی پیچیده و طولانی و خستهکننده شده است. در مراسم تشییع اموات زنان رنگپریده و گریان با جامههای ملی خود شدت تاثر خویش را با مویهها و نالههای گوشخراشی نشان میدهند».