آرمین منتظری دبیر گروه سیاسی
سخنان محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه، در شورای روابط خارجی این روزها دستمایه برخی مخالفان دولت شده است. آنها از سخنان ظریف با لفظ «ظریف گیت» یاد میکنند و همین مسأله را دستمایه انتقاد تند و صریح به دولت کردهاند. ظریف اما در شورای روابط خارجی چه گفت؟ ظریف در پاسخ به سوالی درخصوص تاثیرات شکست احتمالی بر سیاست خارجی و تحولات داخلی ایران گفت: «مسلما تاثیرگذار خواهد بود. چراکه ایران روندی را آغاز کرده است و براساس این روند، هدف ما تغییر فضای سیاست خارجی دولت ایران بوده است. اما اگر امروز، بهرغم تمام تلاشهای ما برای توافق، ما در دستیابی به توافق هستهای شکست بخوریم، مردم ایران فرصت دارند تا در انتخابات مجلس که 16 ماه بعد برگزار میشود، پاسخ شکست ما در مذاکرات را بدهند. آخرین باری که ما برای توافق با غرب بر سر برنامه هستهایمان تلاش کردیم_ منظورم سالهای 2004 و 2005 است_ روی گشاده ما از سوی اتحادیه اروپا رد شد. چراکه اتحادیه اروپا به تنهایی با ما مذاکره نمیکرد و فردی در کاخ سفید و فردی دیگر در وزارت امورخارجه آمریکا نشسته بود و از توافق ممانعت بهعمل آورد. درست مثل برخی که امروز، فارغ از اینکه توافق چه پارامترهایی داشته باشد، آن را نمیخواهند. در آن زمان وقتی مذاکرات شکست خورد، مردم ایران پاداش شکست ما در مذاکرات را در انتخابات با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که 8سال در مسند ماند و مرا زودتر از موعد بازنشسته کرد. حالا من دوباره زنده شدهام فکر میکنم خیلی اهمیت دارد مراقب این باشیم که جامعه جهانی و بهخصوص غرب، درحال ارسال چه پیامی به ایران است. آیا به دنبال توافق با ایران است. آیا روی گشاده ایران و نگاه رو به جلوی ایران پاسخ مثبت را دریافت خواهد کرد یا اینکه این روی گشاده بار دیگر رد خواهد شد. و من فکر میکنم که مردم ایران به این پیام جامعه جهانی بر سر صندوقهای رای پاسخ خواهند داد.»
نکتهای که نمیخواهم در این مقال زیاد به آن بپردازم، تحریف سخنان ظریف از سوی برخی رسانههای مخالف دولت است. این رسانهها که بر شیپور «ظریف گیت» دمیدند چنین نوشتهاند: آقای ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا موضع تاسفآوری گرفته و گفته: «در صورت شکست مذاکرات ایران و 1+5 دوستان ما در انتخابات مجلس آینده شکست میخورند و جریان غربستیز در ایران، مجلس را در اختیار خواهند گرفت.»
پس از آن، سرمقاله نویس یکی از روزنامههای منتقد دولت نوشته است: «آیا دغدغههای حزبی باید با دشمنان بیرونی در میان گذاشته شود؟ و آیا این اظهارنظر- خداینخواسته- میداندادن به دشمن برای تصمیمسازی در مسائل داخلی کشور نیست؟ حضور در شورای روابط خارجی آمریکا و همصحبتی با همکاران جرج سوروس که جای خود دارد.» برای پاسخ به این سوال و تفاوت نوع نگاه مخالفان دولت با آنچه که ظریف به واقع گفته است تنها کافی است به اصل سخنان ظریف که بالاتر آمده، مراجعه کنید یا اگر زبان انگلیسی میدانید به سایت www. cfr. org مراجعه کرده و متن سخنان ظریف را بخوانید.
از اینها که بگذریم سوال این است که ظریف چرا چنین سخنانی را دریکی از مهمترین مراکز تضارب افکار آمریکا بر زبان آورد. مرکزی مهم و اثرگذار در سیاستگذاریهای دولت آمریکا که رئیسش در بازهای از زمان مشاور وزارت امورخارجه آمریکا بوده است. واقعیتی که باید بپذیریم این است که تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در وزارت امورخارجه «رئالیست» است. پارامترهایی که در سیاستها و تاکتیکهای مذاکرهای این تیم مورد توجه قرار میگیرد، مجموعهای از «واقعیتها» است در کنار در نظر گرفتن منافع ملی کشور. بر این اساس تیم مذاکرهکننده از انواع و اقسام ابزارها برای اعمال فشار بر طرف مذاکرهکننده غربی در مذاکرات هستهای و امتیاز گرفتن بر سر میز مذاکرات استفاده میکند. تیم مذاکرهکننده هستهای تلاش میکند تصویری مبتنی بر واقعیت از توان و قدرت دیپلماسی کشور داشته باشد و این تصویر واقعگرایانه را در چارچوب مجموعهای از تاکتیکها و تکنیکهای مذاکره با مدنظر قرار دادن خطوط قرمز ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، به کار گیرد.
در مذاکرات هستهای که در حال حاضر در جریان است یک مسأله از اهمیت بسیاری برخوردار است و آن این است تیم مذاکرهکننده هستهای به طرف غربی بفهماند چارهای جز توافق با ایران ندارد. درواقع ایران باید به غرب بقبولاند که آنها به توافق با ایران «نیاز» دارند. برای تزریق این درک و فهم به طرف مقابل، ابزارهایی مورد نیاز است و به نظر میرسد در 10روز اخیر در نیویورک، تیم مذاکرهکننده هستهای و همچنین حسن روحانی، رئیسجمهوری، در راستای این هدف تلاشهای گستردهای صورت دادهاند. وقتی رئیسجمهوری در نیویورک به صراحت میگوید: «به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای گام نخست برای همکاریهای آینده میان ایران و غرب در زمینههای مختلف است و ابتدا باید این مانع از سر راه برداشته شود»، منظور چیست؟ حسن روحانی با این سخن چند پیام را برای غرب ارسال کرده است. نخست اینکه در مرحله نخست اعتماد ایران باید به غرب درخصوص همکاریهای آینده جلب شود و رفتار عقلانی غرب در قبال برنامه هستهای شرط اعتماد ایران به غرب است. در مرحله بعد روحانی این پیام را به غرب ارسال کرد: شما که به همکاری ایران در رفع و رجوع مسائل و بحرانهای خاورمیانه نظیر خطر داعش نیاز دارید، ابتدا باید مانع مناقشه هستهای را از سر راه بردارید و تا این مسأله حل نشود، روی گشاده ایران به روی شما تبدیل به اخم میشود.» اینها همه ابزارهای فشار ایران در مذاکرات هستهای است. مقامهای ایران تأکید کردهاند که ایران درخصوص مبارزه با داعش با آمریکا و غرب همکاری نخواهد کرد اما آیا ایران نمیتواند از همین سیاست راهبردی برای اعمال فشار بر غرب و امتیاز گرفتن در میز مذاکرات هستهای استفاده کند؟ به نظر میرسد پاسخ این سوال منفی نباشد.
سخنان ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. اگر غرب به توافق هستهای با ایران بهعنوان دریچهای به سوی همکاریهای آینده و استفاده از ظرفیتهای ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای، نیاز داشته باشد، امروز بهترین فرصت برای این امر است. این خلاصه پیامی بود که ظریف به غرب ارسال کرد. ظریف اعلام کرد: اگر روی خوش ایران را میخواهید امروز و در این دولت بهترین فرصت به شما رو کرده است چراکه ایران میتواند روی دیگری نیز داشته باشد. آن روی دیگر ایران، «نه» گفتن و عدماعتماد است. عدماعتمادی که ریشه در بیصداقتی غرب دارد. ظریف به درستی از توانایی ایران برای تغییر سیاستهایش در قبال غرب بهعنوان اهرم فشار استفاده کرد. ظریف اعلام کرد: اگر غرب در قبال سیاستمداران واقعگرای ایرانی که امروز بر سرکارند با زبان منطق و عقلانیت سخن نگوید، در آینده این سیاستمداران واقعگرا جای خود را به آرمانگرایانی خواهند داد که تنها آرمانهایشان برایشان اهمیت دارد و این آرمانها لزوما با مقتضیات و منافع غرب در یک راستا قرار نمیگیرند.
کوتاه سخن اینکه مذاکرات هستهای و ادامه آن مورد تأیید مقام معظم رهبری است. آنچه در این میان اهمیت دارد دستیابی به نتیجه مطلوب است. نتیجهای که منافع کشور را تأمین کرده و خطوط قرمز کشور در بحث هستهای محترم بماند. برای دستیابی به این نتیجه ابزارهایی مورد استفاده قرار میگیرد. ابزارهایی که لزوما میتوانند هستهای نباشند. استفاده از این ابزارها البته بر سر میز مذاکرات هستهای امکانپذیر نیست چراکه مذاکرات هستهای مذاکراتی فنی و تکنیکال است اما این ابزارها آنجا که قرار است «تصمیمی سیاسی» اتخاذ شود، مورد استفاده بسیار مهم دارد. غرب باید درک کند که فرصت بهدست آمده در مذاکرات هستهای، حقیقتا شاید آخرین فرصتی باشد که به او رو میکند و این «دانستن» محقق نمیشود مگر با هشدار و انذار.