لزوم احترام به ملت ایران ازجمله مواردی است که دولت در سیاست خارجی خود همواره به کشورهای دیگر گوشزد کرده است. این موضع منطقی دولت به این معناست که در هر شکل از مراوده و گفتوگو دو طرف باید از موضع برابر با یکدیگر برخورد کنند و به یکدیگر احترام بگذارند. البته عملکرد تیم سیاست خارجی دولت آقای روحانی در طی مدت فعالیت خود توانسته است تا حد زیادی در عرصه جهانی همگان را متوجه ضرورت این مسأله کند. اما جایی که شاید کمتر موردتوجه مسئولان بوده، سفارتخانههای خارجی در تهران و نحوه برخورد آنها با شهروندان ایرانی است. متاسفانه در بسیاری از این سفارتخانهها، نحوه ارایه خدمات در شأن ملت ایران نیست. مشاهده میدانی وضع پاسخگویی و نحوه ارایه خدمات کنسولی سفارتهای خارجی در تهران نشان میدهد که اصل احترام چندان در ارایه خدمات موردتوجه نیست. آنچه دیده میشود، صفهای طولانی افرادی است که در گرمای مرداد ماه یا سرمای بهمنماه در کنار پیادهرو ساعتهای زیادی میایستند تا بلکه بتوانند راهی به درون بیابند. درواقع نحوه ارایه خدمات به شکلی است که افراد مجبورند ساعتها پشت درهای بسته انتظار بکشند و همین امر منظره تاسفباری از نحوه برخورد با شهروندان ایرانی بهوجود میآورد. در این بلاتکلیفی و کلافگی همواره احتمال تنش و درگیری بین مراجعین و ازدحام بیجهت در جلوی سفارت وجود دارد. معمولاً این خستگی و تنش ناشی از انتظار طولانی وارد رابطه مراجعهکننده با کارمند سفارت هم میشود. کارمندان سفارت هم که عموماً شاکی از ازدحام و بینظمی موجودند، خودبهخود رفتاری نامناسب با مراجعین دارند. لذا از ابتدا تا انتهای مراجعه یک فرد به بسیاری از سفارتهای خارجی، تجربهای ناخوشایند از بدرفتاری و بداخلاقی است. بسیاری در این میان پای «فرهنگ» را به میان کشیده و مراجعهکنندگان را مقصر عدمرعایت نظم و درنتیجه به وجود آمدن ازدحام و تنش میدانند. اما باید پذیرفت این وضعیت، بیشتر محصول شرایط نابسامان ارایه خدمات کنسولی است که بهدنبال خود بینظمی، تنش و درگیری و البته بیاحترامی و تحقیر را می آورد. البته حل این مسأله و اصلاح روند مراجعه به سفارتها چندان دشوار نیست؛ در همین گذشته نزدیک، بانکها و بسیاری دیگر از مراکز خدمات دولتی کشور، محل همین صفها، بینظمیها و تنشها بود. اما راهاندازی دستگاههای نوبتدهی، افزایش تعداد باجههای پاسخگویی و همچنین گسترش خدمات اینترنتی باعث شده است تا امروز مثلاً در بانکها کمتر نشانی از صف و درگیری و تنش باشد. درواقع اصلاح سازوکار مراجعه و دریافت خدمات سبب شد تا بسیاری از آنچه بیفرهنگی مراجعین خوانده میشد، به یکباره از میان برود. بعید است که سفارتخانههای خارجی از شیوههای فنی پایان دادن به این وضع تأسفبار بیاطلاع باشند؛ همین نکته این شائبه را ایجاد میکند که بسیاری از آنها تعمداً مراجعین خود را ساعتها در خیابان منتظر نگه میدارند. وزارت خارجه باید همانطور که در خارج از مرزها به دنبال تأمین منافع ایرانیان است، در داخل خاک ایران نیز به این وضع تحقیرآمیز ارایه خدمات کنسولی به شهروندان ایرانی پایان دهد. ممکن است بسیاری از ما، هجوم شهروندان ایرانی به سفارتهای خارجی برای خروج از ایران را رفتار مناسبی ندانیم اما این مسأله امری داخلی است که باید در مورد چرایی آن صحبت کنیم. لیکن آنچه اتفاق میافتد نحوه برخورد یک سفارت خارجی با یک شهروند ایرانی است و دولت وظیفه دارد در این مورد برای احقاق حقوق وی اقدام عملی انجام دهد. یک سفارت خارجی حق دارد که به شهروندان ایرانی ویزا ندهد یا فرایند اداری دشواری برای دریافت ویزا ایجاد کند، اما حق ندارد توهین و تحقیر را نیز چاشنی دشواری مراحل دریافت ویزا کند. دولت میتواند الزام دولتهای خارجی به احترام به ملت ایران را از پیادهروهای جلوی سفارتخانههای آنها در تهران شروع کند.