علیرضا معتمدی فیلمنامهنویس
من با این موضوع که ابراهیم حاتمیکیا یا عباس کیارستمی چه موضع سیاسی دارند، کاری ندارم و به دنبال ربط این ماجرا به مسائل حاشیهای نیستم. اما با اصل اتفاقاتی که افتاده و اظهارنظرات اخیر آقای حاتمیکیا مشکل دارم. به نظرم موضوعی که آقای حاتمیکیا در اختتامیه جشنواره مقاومت مطرح کرد بیشتر یک اختلافنظر فکری است و نباید به آن شکل در جلسهای که همه سرداران سپاه و رزمندگان سابق در آن حضور دارند و همگی آنها به حاتمیکیا علاقهمند هستند، مطرح میشد. این یارکشی آقای حاتمیکیا و تحریک دیگران برای موضعگیری علیه عباس کیارستمی جالب نیست. من بیشتر با این اتفاق مشکل داشتم وگرنه به نظرم آقای حاتمیکیا در سالهای اخیر همیشه موضعگیریهای عجیب و غریب زیادی داشته. همین چند روز پیش بود که او درباره فیلمهای خانم بنیاعتماد و آقای عیاری موضعگیری بدی کرد، حتی شاهد بودیم که او در این سالها عادت کرده که با آقای فرهادی هم با نیش و کنایه حرف بزند.
من شخصا ممکن است در بعضی از این موارد با آقای حاتمیکیا موافق باشم، اما بحثم درحال حاضر نوع واکنش و رفتاری است که این روزها از او سر میزند و زیاد جالب نیست. من خودش را دوست دارم، قبلا چند ماهی با هم کار کردیم و من با روحیات او از نزدیک آشنا هستم. او بسیار آدم احساساتی و دلپاکی است اما به نظر میآید رفتارهای اخیرش از احساسات گذشته است.
اینطور رفتارها بهشدت میتواند به فضای سینمای ما آسیب بزند و باعث شود تا به جای اینکه به اصل سینما بپردازیم توجهات را بیشتر معطوف به حاشیهها و اختلافات میان افراد کنیم. در چندسال گذشته ثابت شده که عدهای بیرون از گود ایستادهاند که کمر به نابودی سینما بستند. چه با ورود خودشان بهعنوان تهیهکننده، کارگردان و سایر عوامل به سینما و آسیبرسانی از درون به سینما و چه با گزک گرفتن از اهالی سینما تا با این گزکها حاشیه درست کنند، ساخت فیلمها را تعطیل یا اکرانشان را متوقف کنند. به همین دلیل به نظرم حرفهای فیلمساز مهمی مثل حاتمیکیا خیلی میتواند به آنان برای رسیدن به هدفشان کمک کند و به آنچیزی که سینما در این 35سال گذشته به دست آورده لطمه بزند.
درست است که حرفهای اخیر آقای کیارستمی درباره جنگ و دفاع مقدس جالب نیست و جای دفاع ندارد، من هم اصلا با او موافق نیستم ولی این موضعگیری و دعوا را آقای حاتمیکیا شروع کرده و زیر سوال بردن دستاوردهای سینمایی عباس کیارستمی چندان منطقی به نظر نمیرسد. فیلم «خانه دوست کجاست» که در این جنجالها از آن نام برده شده فیلم بسیار مهمی است. این فیلم در دهه 60 بسیاری از نگاههایی را که در خارج از کشور نسبت به ایران وجود داشت تلطیف کرد و یک چهره انسانی از مردم ایران نشان داد. سینمای ایران با این فیلم دوباره اوج گرفت و «خانه دوست کجاست» یکی از قلههای سینمای ایران محسوب میشود.
به نظرم آقایان جنتی و ایوبی واکنش خوبی نسبت به اظهارات حاتمیکیا داشتند و کار خوبی کردند که به این حاشیهها دامن نزدند. چون به نظرم زمانی که حاتمیکیا از همه آنها خواسته تا در برابر کیارستمی موضعگیری کنند، عصبانی بوده و از روی عصبانیت این حرف را زده و ممکن است پشیمان هم شده باشد. این خواسته زیاد جالب نیست و آدم را بیشتر به یاد چغلی کردن میاندازد. بههرحال مسأله جنگ خط قرمزی برای همه مردم ماست، نه فقط مسئولان یا کسانی که در جنگ حضور داشتند و کمی سوء برداشت از آن میتواند دردسرهای جدی درست کند.
البته من با جوی که بعد از جشنواره فیلم فجر سال گذشته علیه ابراهیم حاتمیکیا درست شده، موافق نیستم. اینطور که میگویند همیشه همه چیز برای حاتمیکیا در این سینما مهیا نبوده است. یادم هست او سر فیلم «موج مرده» با مشکلات جدی مواجه شد و فیلم «به رنگ ارغوان»اش هم مدتی توقیف بود. بهنظرم چه حاتمیکیا را دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم او همیشه سعی کرده زاویه نگاه متفاوتی داشته باشد. هنوز هم عده زیادی سر فیلم «آژانس شیشهای» دچار اختلاف نظر هستند که این فیلم چه موضعی دارد، اما به نظرم این فیلم موضع شخص حاتمیکیا بود و همین موضوع برایم قابل احترام است. فکر میکنم این مستقل بودن و نگاه متفاوت داشتن هزینهبر است و الان هم او چوب همین مستقل بودنش را دارد از طرف طیف مخالفانش میخورد و من موافق نیستم همه چیز برایش همیشه مهیا بوده است. او هم کموبیش مثل بقیه دچار مشکلات و محدودیتهایی است، ولی اینکه چرا اخیرا این رویه و ادبیات را در مورد آقای فرهادی، کیارستمی، عیاری و خانم بنیاعتماد پیش گرفته برای من هم عجیب است.
امیدوارم حاتمیکیا از این رفتارها دست بکشد، از کیارستمی و فرهادی و بنیاعتماد و عیاری عذرخواهی کند و به جای جنجال به پا کردن و سنجیدن مدام جهت وزش باد به فکر ساختن فیلمهای بهتری باشد.