| مهدی پازوکی | اقتصاددان |
برگشت تورم دو رقمی موضوعی است که این روزها در رسانههای مخالف دولت زیاد به آن پرداخته میشود. این موضوع در کنار سایر مسائلی که در حوزه اقتصاد مطرح میکنند، غالبا پایه و اساس کارشناسی ندارد و درواقع میشود گفت از سر به خطر افتادن منافع عدهای است که از ایجاد شفافیت اقتصادی در هراسند. در روزهای اخیر گروهی از تندروها استدلال میکنند که کاهش نرخ تورم مدیون رکود اقتصادی است و دولت در این رابطه کار خاصی انجام نداده است. بنابراین اگر فضای اقتصادی کشور از رکود خارج شود، نرخ تورم بار دیگر سیر صعودی به خود میگیرد؛ این استدلال به هیچ وجه صحیح نیست. عمدهترین دلیل کاهش نرخ تورم این بوده است که انتظارات تورمی مردم کاهش پیدا کرده است، چرا که دولت حسن روحانی به وسیله تعامل با 1+5 امید را به اقتصاد ایران برگردانده است. این در حالی است که پیشتر از این، اقتصاد کشور قفل شده و به تنگنا رسیده بود. بنابراین نه رکود اقتصادی بلکه کاهش انتظارات تورمی عمده دلیل کاهش نرخ تورم بوده است. نرخ ارز مثال خوبی برای توضیح این مطلب است. در زمان احمدینژاد نرخ دلار به 3هزار و 600 تومان رسید و تورم کشور 40درصدی شد. این در حالی است که دولت روحانی توانست با دلار 3هزار و 500 تومانی نرخ تورم تک رقمی را تجربه کند. علت این مسأله انتظارات تورمی مردم در دولت احمدینژاد بود که باعث میشد قیمتها افزایش پیدا کند و اگر این روند ادامه پیدا میکرد، نرخ دلار به بیشتر از 4هزار تومان میرسید.
با این حال هر گامی که دولت به سمت شفافسازی و بهبود اقتصادی برمیدارد، غالبا با هجمه و عصبانیت مخالفانش روبهرو میشود. تصمیم شجاعانه اجرای پیمان مالی FATF و قانون مبارزه با پولشویی یا مبارزه با قاچاق و پولهای بادآورده ازجمله این موارد است. روشن است که تندروها به کدام دلیل با پیوستن ایران به این پیمان مالی مخالفت میکنند. آنها منافع خودشان را در خطر میبینند چرا که این منافع از زمان رفع تحریم تاکنون بهتدریج در حال قطعشدن بوده است. آنها برای تحت فشار قراردادن دولت، از رسانههایی استفاده میکنند که در اختیار دارند اما به نظر من دولت نباید از تهاجم این افراد بترسد و منافع ملی را مدنظر قرار دهد. درست است که بیشتر امکانات رسانهای در اختیار مخالفان دولت است، ولی دولت باید در رسانههای خودی حاضر شود و به صورت شفاف با مردم صحبت کند و بداند تا زمانی که در راستای منافع ملی حرکت میکند، بعد از خداوند متعال از پشتیبانی مردم برخوردار است.
در حال حاضر نیز دولت باید در ادامه مسیر شفافسازی فضای اقتصادی کشور، رابطهاش با دنیا بهخصوص جهان غرب را گسترش دهد. درواقع تنها راهحل ایجاد رونق اقتصادی در کشور برقراری ارتباط با جهان غرب است تا سرمایه این کشورها در پی اعتمادسازی به ایران جذب شود و درهای بازار بینالمللی به روی ایران گشوده شود. ایران از بسیاری جهات ازجمله نیروی کار ارزان مقصد بسیاری خوبی برای جذب سرمایهگذاری خارجی است و علاوه بر این ارتباط با کشورهای پیشرفته میتواند باعث انتقال فناوری به ایران و کاهش هزینههای تولید شود. درواقع میتوان گفت ادامه این مسیر برای اقتصاد کشور به آیندهای روشن ختم میشود و اگر تندروها اجازه دهند، کشور بهتدریج به آرامش و ثبات میرسد. در حال حاضر بزرگترین خطری که این روزها کشور را تهدید میکند، بازگشت دوباره تندروها به قدرت است. یکی از انتقادات وارد بر روحانی نیز ابقاي مدیران احمدینژاد در ردههای میانی دولت است. مدیرانی که صلاحیت لازم برای حضور در دولت را ندارند. اقتصاد ایران پیش از سال 92 در سراشیبی سقوط قرار داشت، اما دولت روحانی جهت حرکت اقتصاد را تغییر داد. مردم خواهان تغییر هستند و اگر دولت بتواند به خواست تغییر مردم پاسخ مناسب بدهد، میتواند خطر بازگشت مجدد تندروها را
خنثی کند.