| علی رنگچیان| عضو هیأت علمی دانشکده هنر دانشگاه سمنان|
زمانهایی که از خیابان شیرمرد عبور میکنم و عابرانی از کنارم میگذرند که اغلب نیز به زبان ارمنی صحبت میکنند، احساس خوبی دارم. بهخصوص هنگامی که صدای بلند شاطر ترکزبانی را که با همکارش درحال گفتوگوست، هنگام عبور از مقابل نانوایی میشنوم و هنوز طنین آهنگ ارمنی درگوشم میپیچد که مکالمه کردزبانان میوهفروشی بزرگ انتهای خیابان با نوای آهنگینش به گوشم میخورد.
ایران به خاطر وجود و تنوع زیاد زبان و لهجههای بومی در نقاط مختلف کشور، جزو کشورهای آسیبپذیر جهان از نظر زبانی به شمار میآید. در ایران 6 زبان اصلی براساس تعداد گویشگران وجود دارد که عبارتند از فارسي، ترکي، کردي، بلوچي، ارمني و عربي. اما رقم دقیقتر تعداد زبانها و گویشها در ایران درحدود 200 زبان و لهجه است که برخی از آنان گویشگری درحدود 20نفر دارند و به شدت درخطر از بین رفتن هستند.
حال از بین رفتن یک زبان چه خطری دارد؟ اتفاقا برخی معتقدند یکپارچگی زبانی میتواند به نزدیکی اقوام و ملل منجر شود و به افزایش فهم متقابل انسانها از یکدیگر بینجامد، اما آنچه در این میان مغفول میماند، دانشی است که در بستر یک زبان شکل گرفته و با از بین رفتن آن برای همیشه محو خواهد شد.
ادبیات و فولکلور و دانش منطقهای و بومی، همه در گستره زبان جاری است و با از بین رفتن یک زبان بسیاری از این اطلاعات نابود خواهد شد. ملتها وقتی تکثر و تنوع زبانی دارند، این تنوع، تمام تجربههای همه افراد در زندگی را متکثر، خلاق و دوستداشتنیتر میکند و اجازه نمیدهد تعصب و خشکاندیشی و جزمیت در احساس و نگرش آنها حاکم شود.
تنوع زبان، تنوع درشیوههای زندگی اجتماعی را موجب میشود. این تنوع شیوههای زیست جمعی، زندگی در آن جامعه را جالبتر و جذابتر میکند، زیرا مانع از یکنواختی و ملال در زندگی روزمره میشود. در محیطهای چندزبانی، پویایی و خلاقیت بیشتر است. چند زبانی راه زیستن جمعی پویاست.
زبان نهتنها برای زندگی روزمره و ارتباط بین فردی بلکه برای کل سرنوشت هرجامعه و جمعی اهمیت اساسی دارد. زبان تنها ابزار «تولید پیام» نیست، بلکه مهمتر از آن زبان «تولید قدرت» میکند. همه ملتها و اقوام براساس «زبان تاریخی» و قومیشان باید قدرت داشته باشند.
* بخشی از این مطلب از سایت فرهنگشناسی دکتر نعمتالله افاضلی برگرفته شده است.