مهدی افروزمنش
هرکجای دنیا که باشند، رودخانهها یک مزیتاند، یک عنصر زیباییشناختی، یک محرک توسعهاقتصادی و جاذبه شهری. رودخانه با خودش شور میآورد، پرنده، ماهی، فضایی برای تنفس، قدمزدن و زراعت اما در رشت. در رشت رودخانه یک آسیب است، یک عیب، وصله ناجور، دمل چرکی که خیلیها میخواهند که نباشد. از ابتدا اینطور نبود، اینطور شد.
یک روزهایی در همین رودخانهها ماهیگیری سرگرمی رشتیها و میهمانانشان بود، توریستها حتی از خارج میآمدند. کنار رودخانههای گوهر رود و زرجوب مینشستند و یکی ماهی میگرفت، دیگری صدای پرندهها را گوش میکرد و کسی هم از آب و هوا لذت میبرد. کشاورزها هم بودند. زمینهایشان را با آب خدادادی آبیاری میکردند. اما اینروزها خبری از آنروزها نیست. بوی تعفن رودخانه از کیلومترها مجال نزدیکی نمیدهد چه رسد که بر کنارش بنشینی و گذر عمر ببینی.
فرق نمیکند کجای شهر باشی، پارک شهر پارک کشاورز، پل رازی، گلسار، پل زرجوب، منظریه یا پیربازار، از هر جای شهر بوی گند رودخانهها میآید. بوی فاضلاب. نقطهنقطه شهر رشت پر است از لولههای فاضلاب خانگی و صنعتی که آب کفآلود و تیره را میریزند به رودخانهها. داخل و خارج شهر هم ندارد که اتفاقا هرچه به مرکز شهر نزدیکتر میشود رودخانه کثیفتر است، درست چندصدمتر آنطرفتر از ساختمان شهرداری یا نزدیکیهای دفتر محیطزیست.
شهری که زمانی بهخاطر بارانهایش معروف بود، امروز نیازمند باران است تا از بوی گند خلاصی پیدا کند و برای همین است که به قول آقا داود «دیگه بارون برای شهر قشنگی نداره فقط یه راهه که بتونیم نفس بکشیم».
میگویند در تیر و مرداد که هوا گرمتر است، بعضی نقاط شهر از بوی تعفن غیرقابل تردد است و این اثرات پمپاژ روزانه بيش از 68هزار و 830مترمكعب فاضلاب خانگي، صنعتي و بيمارستاني است که وارد رودخانه میشود. 68هزار و 830 مترمکعب. انواع آلودگی. و این جدا از زبالههاست که گوشه و کنار رودخانهها تخلیه میشود، از ضایعات تراشکاریهای پیربازار تا زبالههای فروشندههای سیار کنار پارک شهر و میوهفروش پل زرجوب.
و این تنها قصه رشت نیست که قصه پرغصه تمام گیلان است، تمام 40 رودخانهای که دست به دست هم میخواستند شهر را آباد کنند، قصه مرداب انزلی است و قصه تنها شهری که رودخانه در آن نه یک مزیت که عیب است، یک آسیب، وصله ناجور.
چنانچه دکتر انصاری، کارشناس آب میگوید: «امروزه کمتر رودخانهای در استان گیلان پیدا میشود که بر اثر نشت فاضلابصنعتی یا خانگی آلوده نباشد».
او میگوید، البته بخشی از این امر ناشی از بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی در سطح استان است که خطر نفوذ انواع پسابها و در نتیجه آلوده شدن منابع آب و خاک را دوچندان میکند اما بیشتر آن به خاطر بیمبالاتی مسئولان و شهروندان و بیتوجهی آنها به آب است.
انصاری که ساکن رشت هم هست کاملا درست میگوید و تنها گردشی کوتاه در شهر و اطرافش نشان میدهد که چطور رهاشدن زبالهها در جنگل و دامنههای کوهستانی و دفع غیربهداشتی آنها بسیاری از چشماندازهای مسحور کننده این استان را نازیبا و مشمئزکننده کرده است. آنقدر که مهدی، همکار عکاسم تنها بعد از نیمساعت تلاش برای به تصویر کشیدن آلودگی رودخانههای اطراف محلههای گرانقیمت شهر رشت، یعنی گلسار و پارک شهر به «نمیتوانم» میافتد و نیاز شدیدی به هوای تازه پیدا میکند. تصور کنید کنار رودخانه پر دار و درختی چون زرجوب یا گوهر رود نیاز به هوای تازه پیدا کنید!
البته که این تنها قصه رودخانههای رشت نیست که رشت و رودخانههایش تنها مشتی از خروارند. بنابر یک بررسی کشوری که در بیش از 160 رودخانه مهم کشور انجام شد، میزان آلودگی 70رودخانه بسیار زیاد توصیف شد که رودخانه سفیدرود، زرجوب، و گوهر رود رشت نیز ازجمله این رودخانهها محسوب میشوند.
چندی پیش نیز شهرام محمود سلطانی، پژوهشگر موسسه تحقیقات برنج کشور نتایج پژوهش خود را منتشر کرد که براساس آن آلایندههای رودخانهها بیشتر شامل پاککنندهها (detergents)، مواد زائد حاصل از فرآیندهای تهیه مواد غذایی نظیر چربیها و روغنها، مواد نفتی نظیر بنزین، گازوییل، روغنموتور، نفت سفید و گریس، خرده آشغالهای حاصل از بوتهها و درختان، ترکیبات آلی فرار (volatile) نظیر حلالهای صنعتی و حلالهای کلره، انواع ترکیبات شیمیایی موجود در وسایل بهداشت شخصی (hygiene) و لوازم آرایش (cosmetic)، مواد اسیدی موجود در فاضلابهای صنعتی مثل «سولفور دیاکسید» حاصل از نیروگاههای برق، آمونیاک موجود در ضایعات پروسههای صنایع غذایی، کودهای شیمیایی حاوی نیترات و فسفات که در فاضلابهای کشاورزی وجود دارند و ذرات سیلتی خاک که از طریق روانآبها بهداخل آبها انتقال مییابند، بوده است.
اما در این فرآیند تنها آبها نیستند که آلوده میشوند. برنجها هم آلوده میشوند، چایها، هندوانهها و هر نوع محصولی که با آب رودخانهها عمل میآید.
در رودخانهها که دیگر ماهی نیست اما ماهیهای تالاب انزلی هم آلوده میشوند و کمکم کار به جایی میرسد که مردم شهر به هم توصیه میکنند محصولات فلان ناحیه را نخرید. فعلا حرفها درباره منطقه پیربازار است که اطراف شهر است و میگویند به قدری آبش آلوده است که نباید محصولاتش را خرید و این آنقدر جدی است که اگر در سطح شهر محصولات این منطقه را در میوهفروشی هم پیدا کنی قیمتش بسیار کمتر است. داستان برنج هم که جای خود دارد. بیشتر از 60درصد شالیزارها از آب رودخانه یا انشعابات آن تغذیه میشوند.
نتیجه تمام این بیمبالاتیها را در تحقیق فرامرز معطر، دکتری شیمیهستهای سازمان انرژی اتمی میتوان دید که به صراحت میگوید: «متاسفانه بهدلیل آلودگی بیش از حد رودخانه گوهررود این رودخانه که زمانی نهچندان دور محل زندگی آبزیان بهویژه ماهی سفید بوده، هماکنون هیچگونه آبزی قادر به زندگی در این رودخانه نیست و رودخانه عاری از هرگونه موجود زندهای است. بهدلیل اینکه رودخانه گوهر رود بعد از پیوستن به رودخانه زرجوب رشت و تشکیل رودخانه پیربازار درنهایت وارد بخش شرقی تالاب بینالمللی انزلی در جنوب دریا میشود، بررسی غلظت فلزات سنگین و مقایسه آنها با مقدار مجاز این عناصر در آبهای سطحی و محل زیست آبزیان نشان میدهد که مقدار میانگین عناصر سرب، روی و نیکل درمقایسه با استانداردهای ارایه شده از سوی سازمان حفاظت محیطزیست درمورد حداکثر مواد شیمیایی مجاز در آبهای پذیرنده، سطح بالاتری دارد. بهویژه سطح عنصر روی مقدار بسیار بالاتری نسبت به سطح استاندارد برای محل زندگی آبزیان دارد.»
رشتیها تیشه برداشته و به ریشه خود میزنند، اول رودخانهها و بعدتر ماهیها و کمی آنسوتر برنجهایی که میپزند و این تنها مسأله رشت نخواهد بود که رودخانهها در مسیر خود به مرداب میریزند و بعد به دریا.
اینطور است که سادهترین کار در رشت برای ما پیدا کردن محلهای آلودگی بود، کنار رودخانهها، پشت برجهای مسکونی چند صد میلیونی، کنار بیمارستانها، زیر پلها، کنار مرداب انزلی و در مجموع در کل شهر.
رودخانهها در تمام دنیا یک مزیتاند اما مهدی راستی میگوید که در رشت آنها یک معضل هستند. معضلی که همه از آن مینالند اما کسی برای آنها کاری نمیکند. ازجمله آقا داود که کشتیگیر بوده، که سن و سالی گذرانده که کنار پارک شهر چرخدستی زیبایی دارد که روی آن فلافل به گفته خود رشتی میفروشد و بعد سطل زبالههایش را از همان بالا در رودخانه خالی میکند و تنها اینطور توجیه میکند که «آشغالها را همانجایی ریختم که شهرداری هم میریزد.»
منابع عمده آلاینده رودخانه گوهررود
براساس مشاهدات
1- فاضلاب شهری
فاضلاب شهری حاصل از نیمهغربی رشت که عمدتا شامل فاضلابهای خانگی و درمانی است، بهصورت گسترده به گوهررود تخلیه شده، همچنین فاضلاب بافت روستایی منطقه نیز به رودخانه وارد میشود. در فاضلابها مقادیر متنابهی از موارد مورد استفاده در زندگی روزمره انسان، مانند هیدروکربورها، چربی و روغن و پاککنندههای مصنوعی موجود است. ترکیبات فاضلاب شهری شامل مقدار زیادی آب و مقدار اندکی مواد جامد است. مواد جامد موجود در فاضلاب شهری شامل مقداری از عناصر سنگین مختلف است.
2- پساب صنعتی
در مسیر رودخانه چند واحد صنعتی مستقر بوده که با تخلیه پساب حاصل از فرآیند تولید به رودخانه باعث تشدید آلودگی رودخانه میشود. بهویژه اینکه برخی از این کارخانجات با تخلیه مواد شیمیایی، صدمات جبرانناپذیری را به محیطزیست منطقه وارد میکنند. قابل ذکر است واحدهای صنعتی مستقر در منطقه یا فاقد سیستم تصفیه پساب صنعتی بوده یا در صورت دارا بودن سیستم تصفیه پساب، سیستم موجود عمدتا از کارآیی لازم جهت کاهش بار آلودگی و رساندن آلایندههای موجود به حد استاندارد سازمان حفاظت محیطزیست برخوردار نیست).
3- پساب کشاورزی
با توجه به وسعت اراضی کشاورزی زیرکشت در منطقه و استفاده از کودهای کشاورزی و همچنین سموم شیمیایی، قسمتی از کودهای مورد استفاده یا به درون زمین نفوذ کرده یا اینکه توسط پسابهای کشاورزی حاصل از آبیاری توسط آب رودخانه، کانالها یا به وسیله بارندگی به رودخانه راه مییابد. بقایای این مواد دارای مقادیر اثبات شده فلزی بوده بنابراین در افزایش عناصر فلزی در آبهای سطحی تاثیرگذار است.
4- زبالههای تخلیهشده به رودخانه
برخی از ساکنان حاشیه رودخانه، زبالههای خود را در حاشیه یا داخل رودخانه تخلیه کرده و باعث افزایش آلودگی میشوند. تخلیه زباله به حاشیه رودخانه و انباشت آن باعث به وجود آمدن شیرابه زباله که حاوی مواد بسیار سمی بوده، میشود. مواد سمی موجود در شیرابه پس از ورود به رودخانه و منابع آبی اثرات مخرب، زیانبار و جبرانناپذیری به محیط آبی وارد میکند.