| محمدحسین رستمخانی || کارشناس جامعهشناسی|
درگیری میان والدین با یکدیگر و متقابلا با فرزندان از عوامل تاثیرگذار در شکلگیری نگرانی و اضطراب و عدمتمرکز برای درک مطالب درسی دانشآموزان است.
خانوادهها اغلب به دلیل گرایشات سنتی به آگاهیهای اجتماعی و فرهنگی احساس نیاز نمیکنند و اگرچه پناهبردن به سنتها در برخی موارد میتواند پسندیده باشد، اما سبب تغییرناپذیری و مقاومت در مقابل تحول اندیشه شده و در نتیجه جوانانی که به دنبال تغییر و تحول هستند با مقاومت والدین خود روبهرو میشوند.
از طرفی فرزندان این خانوادهها نیز در ارضای تمایلات متنوع و متحول خود فضایی مناسب نمییابند و به فضای بیرون از خانه پناه میبرند و این درحالی است که ارتباط خانوادهها با جریانات فکری موجود میتواند جوانان را به مفید بودن در عرصههای ادبی و هنری امیدوار سازد و به آنها انگیزه پشتکار روزافزون در تحصیل را بدهد.
فضای مطالعه در خانواده، ذهنی خلاق در فرزندان میپرورد و انس با کتاب و یادگیری و تحمل درس را آسان میکند. از سوی دیگر پدر و مادری که بیش از توانایی خود کار میکنند تا معیشت خانواده را تأمین کنند، روحیهای خسته و عصبی پیدا کرده و در برخورد با فرزندان خود رفتاری خشن و نامناسب دارند، در نتیجه بچههای در معرض خشونت ناشی از خستگی والدین، آرامش روانی خود را از دست میدهند.
در چنین شرایطی امکان موفقیت در تحصیل بسیار دشوار خواهد بود. والدین با توجه به اینکه میدانند فرزندان آنها مسئول خستگیشان نیستند و برای ادامهتحصیل به فضایی شاد و روابطی صمیمانه نیازمندند، باید در رفتار خود تجدیدنظر کنند، چراکه یکی از عوامل مهم
عدم موفقیت نوجوانان و جوانان در تحصیل، وجود درگیری میان والدین بوده که فرزندان را دچار نگرانی و اضطراب کرده و تمرکزشان را برای درک مطالب درسی با مشکل مواجه میسازد.
فضای حاکم بر محیط خانه نقشی اساسی و بنیادی در ایجاد رغبت برای ادامه تحصیل فرزندان ایفا میکند. مطابق بررسیهای به عمل آمده، یکی از عوامل موثر در عدم موفقیت تحصیلی دانشآموزان، ناامن بودن و نبود فضای مناسب، شاداب و آرامشبخش در محیط خانواده است، بنابراین والدین موظفند تا حد امکان از بروز اختلاف و ناراحتیهای خود در مقابل فرزندان، خودداری کرده و از ایجاد تنش با آنها در موارد غیرضروری جلوگیری کنند.