شماره ۳۸۹ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۳ مهر
صفحه را ببند
در صحنه جنایت رخ داد
مرد قاتل برای نجات زندگی همسرش نذر کرد

گروه حوادث| سوءظن مرد میانسال به همسرش کافی بود تا سناریوی جنایتی هولناک اجرایی شود.
ساعت 5:30 عصر اول مهرماه بود. مردی که خودش را مهرداد معرفی می‌کرد، پلیس را در جریان جنایت هولناکی قرار داد. چند دقیقه بعد ماموران کلانتری 108 نواب، برای رازگشایی از ادعاهای مردی که گفته بود «همسرم را کشتم» همراه با بازپرس ویژه قتل به محل جنایت اعزام شدند.
در خانه که باز شد، مردی میانسال با چشمان اشک‌آلود مقابل ماموران ایستاد، انگشتش را به سمت دستشویی نشانه گرفت و گفت: همسرم را کشتم! آن طرف خانه جسد زن جوانی که روی زمین افتاده بود، دیده می‌شد. مردی که ادعا می‌کرد همسرش را به قتل رسانده بر بالین همسرش نشسته بود. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد زن ابتدا با یک کارد آشپزخانه زخمی و سپس خفه شده است.
پزشکان تیم جنایی مشغول معاینه جسد بودند که ناگهان ورق برگشت. زنی که تا آن لحظه تصور می‌شد مرده است با آشکار شدن علایم حیات در بدنش همه را شوکه کرد. با دستور قاضی جمشیدی بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران زن بلافاصله با آمبولانس به بیمارستان منتقل و همسر او بازداشت شد.
اما چند ساعت بعد به دلیل از بین رفتن علایم حیاتی زن میانسال روی تخت بیمارستان جان سپرد. مرگ زن کافی بود تا بار دیگر بازپرس جنایی تهران برای روشن شدن راز این جنایت تحقیقات خود را آغاز کند.
مهرداد که خودش با پلیس تماس گرفته بود درباره روز حادثه گفت: «از مدت‌ها پیش با سیمین اختلاف داشتم. اما به خاطر پسرمان نمی‌خواستم از هم طلاق بگیریم. بارها با او صحبت کردم و خواستم با مشکلاتی که بین ما وجود دارد کنار بیاید اما او اصلا حواسش به من و زندگی نبود. حس می‌کردم ارتباط پنهانی دارد. مدتی بود که کابوس‌های عجیب و غریب ذهنم را درگیر کرده بود. تا این‌که ظهر سه‌شنبه در خانه تنها شدیم.
مشغول خوردن ناهار بودیم که دوباره بحث بین ما شروع شد. حرف‌های من را گوش نمی‌داد تا این‌که کنترل خودم را از دست دادم و وقتی که او قصد داشت به داخل سرویس بهداشتی برود با کارد آشپزخانه یک ضربه به پهلویش زدم. روی زمین افتاد تا این‌که بعد از 6 دقیقه احساس کردم دیگر نفس نمی‌کشد و بلافاصله پلیس را در جریان جنایتم قرار دادم.»
قاضی جمشیدی بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران بعد از شنیدن اعترافات مهرداد از او خواست دفاعش را هم اعلام کند.
مهرداد برای دفاع از خود به بازپرس پرونده گفت: «پشیمانم. بعد از جنایت وقتی پلیس‌ها در خانه‌ام بودند پزشک تیم جنایی گفت که همسرم علایم حیاتی دارد و امکان این هست که هنوز نمرده باشد. آن موقع خیلی خوشحال شدم و برای زنده ماندنش نذر کردم. نمی‌خواستم کار ما به این‌جا بکشد.
من همسرم را دوست داشتم و نمی‌خواستم تصور کنم با مرد دیگری در ارتباط است. اما هر وقت این موضوع را پیش می‌کشیدم سیمین با حرف‌های عجیب و غریبش شک من را بیشتر می‌کرد. او نمی‌خواست کوتاه بیاید.» به دستور بازپرس جمشیدی تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده ادامه دارد.


تعداد بازدید :  163