| شهلا کرمی | پژوهشگر حوزه اعتیاد|
وقتی والدین در ارضای نیاز مهرورزی کودک ناتوان باشند، کودک نیز در طول زندگی، حالت وابستگی پیدا میکند.
بر این اساس، افرادی که برای جلب کمک و حمایت بیرونی، مصرف مواد مخدر را تجربه میکنند، به اعتیاد مبتلا میشوند. مصرف موادمخدر به دنبال یک عامل تقویتی، شرطی شدن یا الگوگیری انجام میشود. وقتی تنش، اضطراب و خشم افراد به دنبال یک مشکل یا پس از بحران افزایش مییابد، پس از مصرف مواد مخدر به یک آرامش و احساس راحتی کاذب میرسد و این احساس، عامل تقویت برای تداوم رفتار اعتیاد میشود.
کودکان و نوجوانان، مصرف موادمخدر را در خانواده و اطرافیان خود مشاهده میکنند و از آن الگو برمیدارند.
اعتیاد والدین میتواند پیامدهای روحی، روانی منفی برای کودکان به همراه داشته باشد. والدینی که مواد مخدر مصرف میکنند، رفتارهایی غیرقابل پیشبینی دارند. والدین معتاد، اغلب متوجه مشکلاتی که ایمنی کودکان را تهدید میکنند نمیشوند، کودکان ممکن است در مکانی باشند که به علت فقدان نظارت والدین در معرض خطرات فیزیکی قرار بگیرند یا قربانی خشونتورزی والدین شوند.
والدین معتاد میتوانند به وسیله رانندگی تحتتأثیر مخدر، بارداری همراه با اعتیاد به مواد مخدر و ... جان کودکان را تهدید کنند، آنان بیش از سایر همسالان خود با مشکلات تحصیلی و اخراج از مدرسه دستوپنجه نرم میکنند.
به علت وجود بحران و خشونت در خانه، این کودکان توانایی تمرکز کردن بر دروس را از دست میدهند و به افسردگی و اضطراب مبتلا میشوند.
اطلاعرسانی به والدین درباره عوارض زیانبار اعتیاد بر فرزندان مهم و جدی است. اعتیاد مانند ویروسی است که به مرور زمان بر وجود نسل آینده نفوذ میکند، آموزش مهارتهای زندگی برای پیشگیری و مقابله با این ویروس بسیار ضروری است و توجه دستاندرکاران امر را میطلبد.