شماره ۳۸۸ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲ مهر
صفحه را ببند
ما باور مي‌كنيم؛ شما چطور؟
| مصطفی عابدی | روزنامه‌نگار|

مسئولان وزارت نيرو براي اثبات و به باور‌رساندن مردم تهران درباره كمبود آب پايتخت، دست به اقدام تبليغي جالبي زدند و معاون اول رئيس‌جمهوری را به بازديد از سدهاي تأمين‌كننده آب تهران بردند.  اين اقدام از لحاظ تبليغي جالب بود.  آقاي معاون اول نیز در اين بازديد مي‌گويند كه مردم باور كنند مشكل داريم و پاييز خوبي را سپري نخواهيم كرد.  درباره این اقدام دیرهنگام و اظهارات روشن چه می‌توان گفت؟ اگر دنبال برنامه‌ريزي باشيم، آب ازجمله مواردي است كه آمار و اطلاعات آن به نسبت شفاف و روشن و حتي دقيق است.  آمار لحظه‌ای ارتفاع آب سدها، ميزان بارش‌هاي ساليانه، ميزان مصرف روزانه و حتي لحظه‌اي شهروندان، درجه حرارت هوا و ميزان بارش‌هاي احتمالي، تماماً در دسترس است و از ابتداي‌ سال و تابستان، به سادگي مي‌شد پيش‌بيني كرد كه وضعيت آب در نقاط مختلف كشور ازجمله تهران چگونه خواهد شد.  بنابراين دولت مي‌توانست از ابتداي ‌سال و تابستان، با اطمينان لازم به اين باور برسد كه وضع آب در پاييز تهران چگونه خواهد بود. مستقل از اين كه مردم به اين باور برسند يا نرسند.  طبيعي است كه در این میان یکی از وظايف دولت، انتقال اين باور به مردم نيز بود.  ولي فرض كنيم آنطور كه گفته‌اند، در پاييز با كمبود جدي آب مواجه شويم.  مسئول آن چه كسي خواهد بود؟ روشن است كه آب و هوا را نمي‌توانيم مسئول خطاب كنيم، زيرا وظيفه دولت بود كه براساس آمارهاي روشن و قطعي خود و نيز تجربه گذشته، تمهيدات لازم را براي كاهش مصرف در طول تابستان در نظر مي‌گرفت. ولي دولت چه كار كرد؟ جز تهديداتي كه هيچكدام عملي نمي‌شد، و اتفاقاً به همين دليل نتيجه عكس داشت؟ آيا وظيفه دولت فقط توصيه و نصيحت كردن و دعوت مردم به كاهش مصرف است؟ اگر گروهي از مردم پاسخ مثبت به اين دعوت بدهند و گروهي ديگر هيچ وقعي به آن نگذارند، تفاوت اين دو گروه چه خواهد بود؟ آيا در حد چند‌هزار تومان كمتر شدن هزينه مصرف آب؟
روشن است كه نصيحت كردن و به طریق اولی انجام تهديدهاي توخالي وظيفه دولت نيست. دولت بايد با قطعيت اعلام مي‌كرد كه با روند موجود در مصرف، با آمدن پاييز با كمبود آب مواجه خواهيم شد، پس بايد در مصرف صرفه‌جويي كرد. كلمه «بايد» ضروري است و با بسنده کردن به گزاره‌های اخلاقی و تبليغاتی نمي‌توان کاهش مصرف را محقق كرد. هرچند اين نوع اقدامات خوب و لازم است، ولي كافي نيست. دولت بايد خيلي سريع (چون قضيه آب شوخي‌بردار نيست) دستورالعمل‌هاي روشني را از جهت جريمه، قطع آب و حتي مجازات‌هاي بيشتر در دستور كار خود قرار مي‌داد و اگر نيازمند تدوين قانون بود، با قيد فوريت اقدام مي‌كرد. دولت بايد با ارايه خدمات مشاوره‌اي به مجتمع‌هاي مسكوني كه مصرف فراوان دارند، در جهت كاهش مصرف به صورت اورژانسي اقدام مي‌كرد.  نه آن كه در پايان تابستان، معاون اول را براي بازديد از سدهاي خالي به پشت سدهاي خشك ببرد تا مصداق نوشداروی پس از مرگ سهراب نشود.
وقتي كه یک دولت عهده‌دار امور شده است، ديگر نيازي نيست كه هر روز از مردم بخواهد كه باور كنند آب كم است و خطر بي‌آبي در كنار گوششان است. بعد هم كه اين خطر پيش آمد، بگويد ما كه قبلاً گفته بوديم. دولت نماينده مردم در اين گونه امور است، بنابراين هر تصميمي كه براي پيشگيري از وقوع قطعي آب لازم بود، بايد گرفته مي‌شد.  خوشبختانه مطبوعات و رسانه‌ها در فصل تابستان به اندازه كافي درباره كم‌آبي در ايران هشدار دادند و زمينه ذهني هرگونه اقدامي فراهم بود و مردم نيز از آن حمايت مي‌كردند. ولي اقدام چشمگير قانوني و رسمی در اين زمينه ديده نشد و فقط به هشدارهاي كلي و فاقد ضمانت اجرايي بسنده كردند. اين رفتار را نمي‌توان به چيزي جز باور نداشتن متوليان به كمبود آب تعبير كرد، زيرا اگر باوري در اين زمينه وجود داشت، حتماً اقدام مناسب آن هم انجام مي‌شد.


تعداد بازدید :  341