جعفر پاکزاد| افراد خیر زندگیشان را صرف کارهای خیر و باز کردن گره از کار مردم میکنند. نگاهی به اطرافیانمان بیندازیم حتما افراد خیر زیادی را میبینیم که شادی و خنده را به خانوادهها بازگرداندهاند. بیشتر این خیرین در گمنامی به سر میبرند و گاهی بعضی از آنها خیلی اتفاقی سوژه خبرنگاران میشوند. زندگی افراد خیر پر از داستانها و ماجراهای شنیدنی است. داستان آدمهایی که یک روز پایشان را در زندگی کج گذاشتند و گرفتار شدند و با کمک خیرین فرصت تازهای برای جبران گذشته پیدا کردند. در این گزارش به سراغ یکی از خیرین رفتیم. کسی که سالها در بیخبری کار مردم را راه انداخته و شاهد ماجراهای زیادی بوده است. حاجمحمد شهرکی، خیر گلستانی تا به حال در پروندههای زیادی پادرمیانی کرده. او 15سال پیش، وقتی پایش را به بیمارستانی در شهرستان گنبد کاووس گذاشت، تصمیم گرفت خودش را وقف کمک به نیازمندان کند.
شهرکی میگوید: من دوست نداشتم کسی از کارهایی که انجام میدهم باخبر شود اما مصاحبه میکنم تا مردم و مسئولان بدانند کمکهای کوچک اما انساندوستانه، مشکلات مردم را حل میکند.
شروع اقدامات انساندوستانه
او از اتفاقی که 18سال پیش باعث شد پایش به کارهای خیر باز شود، میگوید: 15سال پیش به بیمارستان رفته بودم. وقتی در بخشهای مختلف مشکلات کوچک و بزرگ بیماران را دیدم، با خدا راز و نیاز کردم. از معبودم ثروت خواستم تا بتوانم قدمی برای رفع مشکلات مردم بردارم. تصمیم گرفتم مرهمی باشم برای گرفتاری همنوعانم. 6سال بدون اینکه کسی از کارهایم باخبر شود به هر طریقی به بیماران یا بیمارستانها و افراد زندانی کمک کردم تا اینکه یک روز وقتی در نماز جمعه شهر شرکت کردم، امام جمعه وقت گنبد کاووس در بین خطبههای نماز و در برابر همه مردم از کارهای من قدردانی کرد و از آن موقع به بعد فعالیتهای من به صورت آشکارا و علنی درآمد.
آزادی زندانیان
زندانیان غیرعمد و حتی بعضی از زندانیان اعدامی که ناخواسته دست به قتل زدهاند جزو افرادی هستند که حاج محمد به کمک دوستانش طعم آزادی را به آنها هدیه کردهاند. او درباره یکی از این پروندها میگوید: «با جمعی از هیأت امنای زندان مرکزی گنبد کاووس درحال بازدید از زندانیان بودیم. متوجه یکی از زندانیان شدم که در گوشهای از مسجد درحال قرآن خواندن است. نادر به خاطر قتل همسرش 6سال در زندان به سر میبرد و قرار بود حکم قصاصش اجرا شود. یک روز به ملاقات نادر رفتم و از او خواستم ماجرای قتلی را که انجام داده بود برایم بازگو کند.» نادر درباره حادثه گفت: «6سال پیش بود که با همسرم اختلاف پیدا کرده بودم. وقتی روز حادثه به خانه رفتم دوباره جروبحث کردیم. در یک لحظه از عصبانیت کنترلم را از دست دادم و چاقویی را که در دست داشتم به سمت همسرم پرتاب کردم. چاقو به او خورد و همسرم فریادزنان پا به فرار گذاشت. دوباره چاقو را از روی زمین برداشتم و به دنبال او رفتم. همسرم خود را به داخل حیاط رسانده بود و مدام فریاد میزد و کمک میخواست. با چاقو چند ضربه دیگر به او زدم. او درحالیکه تمام بدنش غرق در خون بود روی زمین افتاد و آنجا بود که متوجه شدم دست به چه کاری زدهام. پشیمان هستم و هرشب تمام صحنه حادثه را در خواب میبینم. امیدوارم خدا من را ببخشد.» حاجمحمد وقتی از ماجرای جنایت مرد میانسال و پشیمانی او از کاری که کرده بود باخبر شد تصمیم گرفت تا رضایت خانواده همسر نادر را بگیرد. کار سختی بود و هر بار که به خانه همسر نادر میرفت با جواب منفی روبهرو میشد. تا اینکه پس از مدتها تلاش او و دوستانش نتیجه داد و توانست رضایت اولیای دم را با پرداخت150میلیون بگیرد. حالا نادر از زندان آزاد شده و با فرزندش زندگی میکند. او میگوید: در این مدت 100محکوم را از چوبهدار و پشت میلههای زندان نجات دادهام.
عضو فعال هلال احمر
شهرکی عضو جمعیت هلالاحمر استان گلستان هم هست. فرهاد میقانی معاونت امور داوطلبان سازمان هلالاحمر استان گلستان با اشاره به آزاد کردن دو زندانی محکوم به اعدام، اشتغالزایی برای بیش از صد نفر، تهیه جهیزیه و همچنین خرید دستگاههای رادیولوژی برای بیمارستانهای خراسان رضوی، گنبد و گرگان افزود: محمد شهرکی یکی از داوطلبان نمونه هلال احمر است که از سال 88 عضو فعال امور داوطلبان شده و تحتعنوان یک داوطلب جمعیت هلالاحمر فعالیت میکند. شهرکی دراینباره میگوید: در این چند سالی که با جمعیت هلالاحمر آشنا شدم و فعالیتهای امدادگران هلالاحمر را دیدم انرژی بیشتری برای انجام کار خیر پیدا کردم. در زمان زلزله آذربایجان همبا امدادگران بودم. شهركي، همچنين عضو شوراي اسلامي گنبدكاووس است. او با جمعي از خيرين در مجمع سلامت و زنجيره اميد به بيماران نيازمند زير 18 سال هم كمك ميكند.