| لیلا شعبانی | جامعهشناس |
موضوع اصلی که درخصوص نشاندادن صحنههای خشن و آسیبها وجود دارد، الزام به رعایتکردن موضوع شرایط سنی برای مخاطبان است، زیرا در میان مصرفکنندگان رسانه از همه آسیبپذیرتر نوجوانان هستند. نوجوانان با توجه به ویژگی جانبخشی (Animism) تخیل قوی با ژرفایی بینظیر، تاثیری عمیق را تجربه میکنند. ممکن است با قهرمان داستان زندگی کنند، او را الگوی عمل قرار دهند، حتی در خواب او را ببینند. در تأثیر ژرفایی رسانهها بر کودک و نوجوانان بیش از همه تبعات برخورد با رسانه را تحمل میکنند. ترس، اضطراب، دلهره، نگرانی و... بیش از همه تحتتأثیر خشونت رسانهای (Media violence) قرار میگیرند. بهنظر فریدمن واتوبلینگ، تأثیر تصاویر خشن روی اطفال که حالت تهاجمی دارند و دارای احساس حقارت هستند، بهصورتی که قادر است جبرانکننده و تخلیهکننده آن حال و احساس باشد. بنابراین چنین کودکی با مشاهده فیلمهای خشن و رفتار پرخاشگرانه از قید آنها رهایی مییابد و احساس آرامش میکند. نظریه برجستگی جنایت در رسانهها برای نوجوانان و جوانان بسیار معروف است. اکثر اندیشمندان معتقدند، برای نوجوانان و جوانان خشونت رسانهای پدیدهای عادی و بیاهمیت نیست، بلکه برجستگی دارد؛ مخصوصا زمانی که زمینههای پیشین نیز موجود باشد.