محمد صادق ملک کار در حوزه نمایش را از مدرسه آغاز میکند. پس از آن در سال 72 دورهای را در مدرسه هنر و ادبیات صداوسیما میگذراند که سابقه آن برمیگردد به سال سوم راهنمایی. اینها البته فعالیتهای این بازیگر به شکل غیررسمی است اما خودش فعالیت جدیتر را از سال 75 میداند؛ زمانی که کار در آثار دانشجویی را شروع کرد. در هر حال او آثار نمایشی فراوانی در کارنامه خود دارد که از نمایشهای دانشآموزی، خیابانی و دانشجویی شروع میشود و پس از آن به شکل حرفهای و در قالب تئاتر حرفهای ادامه مییابد. وقتی از او درباره علاقهمندیهایش دراینباره پرسیدیم، گفت: «تئاتر تجربی همیشه برایم اولویت داشت. هر ژانری که فضایی برای تجربهکردن داشته باشد مرا به سمت خود میکشد. نمایش آقای کوشکی هم به همین شکل بود. این قابلیتهای تجربی در ایدهپردازی، رفتار با متن و ایدههای کارگردانی دیده میشد. بازیگران، طراحان و کلا عوامل نمایش هم نگاه تجربی داشتند و همه میخواستند کار تازهای انجام بدهند. البته خود من ممکن است بخشی از این ایدهها را در نمایشهای دیگر دیده باشم اما مهم این بود که این نمایش به لحاظ تجربی، اعتبار دارد.»
وقتی از او خواستیم در توضیح این اعتبار و دلایل استقبال مخاطبان از این نمایش بگوید، بیان کرد: «دلایل زیادی دارد؛ نخست موقعیت جذاب تماشاخانه مستقل تهران است، دومین دلیل به نگاه کمدی روان یا کمدی ساده به متن شکسپیر برمیگردد، سومی هم همکاری و هماهنگی گروه است، یعنی مجموعه طراحان، بازیگران، کارگردان و سایر عوامل. ما بهسرعت همدیگر را درک کردیم و به نفع هم کنار آمدیم. به لحاظ اخلاقی و رفتاری هم گروه بیحاشیهای هستیم، البته کمی به خاطر مصدومیتهای پیشآمده بدشانس بودیم.» ملک درواقع اشاره داشت به ماجرای مصدومیت آزاده صمدی در نقش «هیپولیتا» و «روشنگ گرامی» در نقش «هرمیا». ملک با این همه در ادامه گفت: «اما با تمام اینها کاری آبرومند درحال اتفاق است. نگاهی صادق و ساده به یکی از شاهکارهای شکسپیر و یکی از بهترین کمدیهای این نویسنده. همه هم در این کار گروهی سهم بسزایی دارند؛ از کارگردان گرفته تا دراماتورژ، بازیگران، مجموعه طراحی لباس، طراح گریم، عوامل پشت صحنه و عوامل تولید. همه به اندازهای که باید انرژی گذاشتهاند و تنها بدشانسی ما همانطور که گفتم بداقبالیهای فیزیکال و مصدومیتها بوده. در مجموع کاری است که بعدها اگر برگردم و به آن نگاه کنم، بابت بازی در آن خوشحال خواهم بود.» ملک در کارنامه خود حدود 30 اجرای عمومی دارد و تاکنون قریب به 10بار نامزد جوایز نمایشی کشور در جشن بازیگر و جشنواره تئاتر فجر شده است. او در این مدت یک بار در جشن بازیگر و دو بار هم در جشنواره تئاتر فجر موفق به دریافت جایزه نیز شده است. از آثار شاخصی هم که در آن ایفای نقش داشته میتوان به «نفرتیتی»، «مخزن»، «تکسلولیها»، «هِی مرد گنده گریه نکن!» (به کارگردانی جلال تهرانی)، «ملاقات بانوی سالخورده (به کارگردانیهادی حجازیفر)، «ازدواج آقای میسیسیپی» (به کارگردانی احسان فلاحتپیشه)، «بوقلمون» (به کارگردانی خیرالله تقیانی) و بازی در آثار حسین پاکدل اشاره کرد. صادق ملک که این روزها در نمایش «رؤیای یک شب نیمه تابستان» در نقش پادشاه ایفای نقش میکند درباره وضع نمایش در کشور گفت: «وضعیت تئاتر در کشور ما نوعی وضع گذار است و گذار پرشتابی هم هست. تئاتری که به صورت ناگهانی خصوصی و حمایتهای دولتی از آن قطع شده به شکلی آنی با پدیدهای به نام بخش خصوصی مواجه شده است. این جریان همراه بوده با اعطای مجوز به سالنهای کوچک و بزرگی که دارند فعالیت میکنند و البته نوعی بازار کاذب هم ایجاد کرده است. هرچند من معتقدم این بازار کاذب ماندگار نخواهد بود. ضمن اینکه سالنهای کوچک هم به سرعت جمع میشوند. البته امیدوارم مخاطب رشد کند و تماشای تئاتر بیش از اینها باشد اما وضع ناگهانی، بیقاعده و بیبرنامهای که از آن صحبت کردم، درحال وقوع است و کاریاش هم نمیشود کرد، چراکه ما در تئاتر کشور از نعمت سیاستگذاران مجرب، آیندهنگر، خبره و کارشناس این حوزه محرومیم. چنانچه در تئاتر میبینیم این تصمیم خصوصیشدن هم ناگهانی شکل گرفته و یک عده هم در قالب آمران این امر، کار را بدون کارشناسی جلو میبرند. بنابراین تصور من این است تازه ما چندسال آینده (دو سهسال آینده) شاید بتوانیم بگوییم تئاتر خصوصی یعنی چه. البته اتفاقهای خوبی هم درحال وقوع است؛ ازجمله همین تأسیس سالن مستقل تهران که اقبال خوبی دارد. از دلایل این اقبال هم میشود به مدیریت هوشمند و انتخاب آثار مناسب اشاره کرد. اما با تمام این احوالات، به خاطر همان مسائلی که گفتم حتی من به بقای سالن مستقل تهران هم امید ندارم، برای اینکه شرایط، شرایط پایداری نیست. بنابراین تصور من این است که ما یک تئاتر خصوصی بسیار تازه و نابالغ داریم که همراه شده با ورود تهیهکنندگان به این جریان. این گروه قبل از این اصلا نبودند و درحال تحمیل مسائلی به تئاتر هستند که قبل از این نمیدیدم؛ مثلا در همان ابتدا به گیشه فکر میکنند؛ چیزی که در بدنه تئاتر خیلی رسم نبوده و ما بابت آن آموزش ندیدهایم و به آن عادت نداریم. با این حال تهیهکنندهها و عوامل تولید هم با نگاه اقتصادی اضافه میشوند و اینها همه در سطح کیفی آثار تأثیر میگذارند. از سوی دیگر ما با شکل جدید تبلیغات تئاتر هم مواجه هستیم، چراکه مجموعه نگاه رسانهای به تئاتر هم درحال تغییر است.» صادق ملک در ادامه در توضیح تغییرات نگاه رسانهای به تئاتر گفت: «همه چیز به سمت نگاه اقتصادی درحال تغییر و ابعاد فرهنگی ماجرا کمرنگ شده است. البته این ماجرا موقتی است اما خب آسیبهایی را هم که گفتم به همراه دارد. حتی نگاه جماعت رسانهای و تعریف مشاور رسانه و روابطعمومی هم عوض شده. متاسفانه چند وقت پیش جایی با من تماس داشتند و خیلی علنی گفتند اگر میخواهی خبر تئاتر تو کار شود و با تو مصاحبه کنیم، باید پول چایی و شیرینی خبرنگار و عکاس برسد! از آن طرف عدهای هم تحتتأثیر این فضا قرار گرفتهاند و برای چنین تبلیغاتی حاضرند خرج کنند! خلاصه تمام اینها آسیبهای خودش را به همراه آورده. من تصور میکنم باید صبور باشیم و در چندسال آینده ببینیم چه اسمی روی این مدل تئاتر باید بگذاریم؛ تئاتری که ناگهان خصوصی شده است.»
بازی در نمایش «مجلس شبیه؛ در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین» به کارگردانی بهرام بیضایی نیز در کارنامه صادق ملک دیده میشود.