راضیه جوادی| سازمانهای غیردولتی واقعیت سیاسی جدیدی را در قلمرو جهانی آشکار میسازند. آنها برای ایجاد تحرک، بیان علایق و منافع مردم در سطوح مختلف تصمیمگیری بهوجود آمدهاند.
سازمانهای داوطلبانه، درحال فعالیت روی مسائلی همچون کمک به حذف علل ساختاری فقر، برای تشخیص حقوق سبز، جهت محافظت از محیط و دستیابی به الگوهای پایدار توسعه هستند.
همانطور که این موضوعات چندلایه و پیچیده است، سازمانهای داوطلبانه در پهنه جهانی بهطور روزافزون در مرزهای جغرافیایی و نهادی برای تقویت و بهبود تأثیر کارشان با یکدیگر همکاری میکنند. روابط بین سازمانهای داوطلبانه فرآیند ارتقای منافع عموم را بهوجود میآورد. روابط بین سازمانهای داوطلبانه و سازمانهای داوطلبانه و مردم که ذینفع هستند، با مجموعه مشخص مسئولیتهای سیاسی که مورد نیاز است و باید تشخیص داده شود و همه سازمانهای داوطلبانه را دربرگیرد، بهوسیله سازمانهای داوطلبانه مورد استقبال قرار گرفته است.
امروزه امیدهای زیادی وجود دارد که سازمانهای داوطلبانه بهعنوان گذرگاهی برای خلاقیت اقتصادی، مشارکت عمومی و پیشرفت اجتماعی یا حداقل بهعنوان جانشین شایستهای برای خدمات عمومی در سطح ملی ایفای نقش کنند.
موضوع کلیدی مرتبط با سازمانهای داوطلبانه و اهمیت بخش سازمانهای داوطلبانه، نقشی است که این سازمانها باید در توسعه پایدار ایفا کنند. برخی از مهمترین نقشهای سازمانهای داوطلبانه در فرآیند توسعه پایدار عبارتند از:
1- حامیان سازمانهای داوطلبانه، این سازمانها را جایگزینی مناسب برای دول کشورهای میزبان در ارایه خدمات و اولویتهایی همچون برنامهریزی خانوادهها، حمایت کودکان، توسعه شرکتهای کوچک، محیط زیست و غیره میدانند. تمرکز اصلی حامیان در تقویت بخش سازمانهای داوطلبانه، موجب گسترش و توانایی سازمانی در برنامهریزی، اجرا و ارزیابی برنامههای توسعه شده است.
2- سازمانهای داوطلبانه در سطح عام، نیروهای مهم برای دموکراتیزه ساختن و تقویت جامعه مدنی بهشمار میآیند. از آنجایی که بسیاری از سازمانهای داوطلب دارای ارزشها و ایدهآلهای مشترکی در میان اعضای خود هستند، لذا حامیان و تسریعکنندگان مهم تغییرات اجتماعی بهشمار میروند.
3- سازمانهای داوطلبانه میتوانند منبع نوآوری، تجربه کردن و آزمودن رویکردهای نوین در قبال مسائل توسعه باشند. سازمانهای داوطلبانه میتوانند نقشی بسیار مهم در توسعه داشته باشند که این کار از طریق بسیج منابع و انرژی مولد در خدمت اجتماعی و توسعه آنها صورت میگیرد. سازمانهایی همچون تعاونیها و انجمنهای تولیدی در توسعه پایدار (بخشهایی خاص همچون تولیدات کشاورزی) مشارکتی مستقیم دارند.
4- سازمانهای داوطلبانه نقشی مهم در ارایه بازخوردهای لازم در زمینه سیاستها و برنامهها دارند که این امر از طریق مشارکت تغییرات سیاسی و کمک به تدوین برنامههای توسعه محقق میشود.
بهطور خلاصه، سازمانهای داوطلبانه نقشی بسیار مهم در فرآیند توسعه از تحویل کالاها و خدمات گرفته تا نقش تسریعکنندگی، بسیج منابع، نوآوری، تحلیلگری و حمایتگری، ایفا میکنند. هر تلاشی برای تقویت سازمانهای داوطلبانه و سنجش ارزش آنها، نیازمند بررسی نقشهای چندگانه آنها در دستیابی به توسعه پایدار است.
در طول سالها تجارب، نگرش جهان به فعالیتهای داوطلبانه تغییر کرده است و دیگر آن فعالیتها را جریانی یکطرفه نمیدانند. اکنون گروههای بسیاری در سراسر جهان میآموزند که مهارتهای گوناگون را برای بهبود اوضاع جوامع به اشتراک بگذارند. داوطلبان نهتنها در واحدهای خدماتی سازمانها، بلکه بهطور غیررسمی و خودانگیخته نیز کار میکنند. امروز عقیده غالب آن است که از طریق پژوهشهای ملی میتوان درک بهتری از دستاوردهای آنان به دست آورد و به دولتها، سازمان ملل متحد و دیگر نقشآفرینان خارجی نشان داد که چگونه میتوان فضای مثبتی فراهم آورد تا فعالیتهای داوطلبانه در سطح محلی و بومی پرورش یابد.
کارهای داوطلبانه
و آسیبهای اجتماعی
آسیبهای اجتماعی در دنیای امروز با پیچیده شدن نیاز به راهکارهای تازهای نیز دارند. شواهد مختلف مؤید آن است که یکی از این راه حلها، کارهای داوطلبانه است. افراد در قالب این گروهها علاوه بر یاری رساندن به نیازمندان (معتادان، بزهکاران و...)، خود یاد میگیرند که تلاش کنند تا به دیگران کمک کنند. این کنش علاوه بر اینکه میتواند برای جامعه سودآور باشد، به آنها هویتی جدید نیز میبخشد. دانشگاهیان برای توصیف پیوندها و ارتباطهایی که افراد از طریق کار داوطلبانه برقرار میسازند، مفهوم سرمایه اجتماعی را مطرح کردهاند. برخی تحقیقها نشان داده است، در جامعهای که از لحاظ کارهای داوطلبانه غنی است، معمولا بزهکاری، ترک تحصیل و درگیریهای نژادی کمتر و رشد اقتصادی افزونتر است. کارهای داوطلبانه در ایجاد گروههای اجتماعی قدرتمند و فعال نقش دارند، اما این نقش فقط در شرایط خاصی میتواند به بیشترین اثرگذاری برسد؛ بهخصوص کسانی که دچار انزوای اجتماعی هستند از فعالیتهای داوطلبانه سود میبرند. آن دسته از بازنشستگان و سالخوردگان که در فعالیتهای داوطلبانه شرکت میکنند، میتوانند به یکپارچگی اجتماعی یاری برسانند و با این باور عمومی منفی که آنان مددجویان منفعلی هستند، مقابله کنند. فعالیتهای داوطلبانه به جوانان فرصت رشد و ریسکپذیری میدهد و زمینهای ارزشمند برای ایفای نقش شهروندی در اختیارشان
قرار میدهد.
این فعالیتها میتواند به کهنسالان نیز در فرآیند سالخوردگی فعال کمک کند، حتی برخی تحقیقات نشان داده که فعالیتهای داوطلبانه برای تندرستی نیز مفید است. روند رو به رشد فعالیتهای داوطلبانه به سوی بهبود وضع گروههای محروم جامعه نیز کشیده شده است؛ گروههایی همچون معلولان، مهاجران، سالخوردگان و بهطورکلی کسانی که در حاشیه جامعه در کار بهبود وضع خویش هستند.
در برخی از موارد این فعالیتها راه را برای بازسازی نوعی شهروندی هموار میکند. خلاصه اینکه فعالیتهای داوطلبانه موقعیتی ایجاد میکند که در آن هم داوطلب و هم جامعه متقابلا از یکدیگر سود میبرند. فعالیتهای داوطلبانه موقعی بیشترین تأثیر را داراست که در چارچوب یک بخش دولتی سالم و با منابع کافی صورت گیرد.
کارهای داوطلبانه و دولت
با رایج شدن کارهای داوطلبانه، دیگر چندان تعجبآور نیست که دولتهای سراسر جهان، برای سودمندیهای اقتصادی و اجتماعی، فعالیتهای داوطلبانه برنامهریزی میکنند. فقط در بریتانیا، فعالیتهای داوطلبان حدود ۶۴میلیارد دلار به اقتصاد این کشور کمک کرده است و در کانادا ارزش اقتصادی اینگونه فعالیتها به رقم باورنکردنی 16میلیارد دلار بالغ شده است. براساس یک مطالعه تطبیقی که بهتازگی میان ۲۲ کشور جهان انجام شده، مدت زمانی که داوطلبان صرف فعالیتهای داوطلبانه میکنند، معادل کار۱۰/۵میلیون شاغل تماموقت است. البته توجه به این نکته ضروری است که سودآور شدن فعالیتهای داوطلبانه مستلزم برنامهریزی، سرمایهگذاری، سازماندهی و آموزش است. براساس مطالعهای که بهتازگی در اروپا صورت گرفته، تخمین زده شده است که هر یک دلار سرمایهگذاری در کارهای داوطلبانه، هشت دلار سود برمیگرداند.
فعالیتهای داوطلبانه، نه جایگزین خدمات دولتی، بلکه مکمل اساسی آن است. دولتها در ترویج فعالیتهای داوطلبانه که از عناصر بنیادی در جامعهای سالم و دموکراتیک است، ذینفع هستند. همچنین دولت میتواند با ایجاد امکانات قانونی، مالی، آموزشی و سازمانی برای داوطلبان، به از میان برداشتن سدها کمک کند. دولت در مقام کارفرمای عمده میتواند کارکنان و کارمندان را به ایفای نقشی فعال در گروههای اجتماعی و داوطلبانه تشویق کند.
در جهان هر روز بیش از گذشته تأثیرات مثبت و فعالانه داوطلبان شناخته شده و دولتها از فواید آن بر روحیه کارکنان، گروهسازی و سایر وجوه از تأثیرات غیرمستقیم ولی مهم آن، بیشتر آگاه شده و کارکنان خود را به مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه
تشویق میکنند.
اگر چه دولتها در حمایت از سیاستهای زمینهساز فعالیتهای داوطلبانه نقش دارند، اما باید به محدودیتهای آن نیز توجه داشته باشند. جنبش گروههای داوطلب، بحق اولویت خاصی برای استقلال خود قایل است و با
هرگونه تلاش حکومتی برای اعمال کنترل بر دستور کار گروههای داوطلب به شدت
مخالفت میکند.
کارهای داوطلبانه و سازمانهای غیردولتی در جامعه ما
بررسیها و آمار نشان میدهد که سازمانهایی که بر این اساس در کشور ما شکل گرفتند، رشد بسیار بالا و انفجاری داشتند و سپس به مرور افت کردند و از تبشان کاسته شد. دلایل آن نیز تا حدی روشن بود. آنها چون هر خدمات وارداتی در ابتدا کنجکاویها را برانگیختند و سپس با واقعیت پیشروی خود مواجه شدند؛ بدون کمکهای حمایتی، حتی اگر انگیزهها را برمیانگیختند، توانایی تأمین حداقل هزینههای ضروری را برای ادامه فعالیت نداشتند. با این همه، سازمانهایی که باقی ماندند، نشان دادند که در این راه جدیترند و استحقاق هر نوع کمک غیردولتی برای فعالیتهای عامالمنفعه را دارند.
آنها شامل سازمانهای مدافع حقق زنان، جوانان و کودکان، سازمانهایی که برای حفظ محیط زیست فعالیت میکردند، سازمانهای علمی و تکنولوژی و فرهنگی، سازمانهای مدافع حقوق انسانی، بهخصوص حقوق اقلیتها و خلاصه سازمانهایی که برای سلامت فعالیت میکردند، میشدند. به روشنی میبینیم که جای سازمانهای غیردولتی بازنشستگان و سالخوردگان خالی است. بخشهای اخیر مشخصاً به حوزه فعالیتهای مددکاری اجتماعی مربوط میشوند که میبایست مورد توجه و حمایت قرار گیرند. چنان که سمینار بازسازی اجتماعی جامعه ایرانی نیز بدان پرداخته است، بسیاری از سازمانهای مدنی و غیردولتی باید ساماندهی و دوباره سازماندهی شوند تا بر موانعی که در راه شان وجود دارد، غلبه کنند.