شماره ۹۲۷ | ۱۳۹۵ سه شنبه ۲ شهريور
صفحه را ببند
لطفا دریچه‌های پژوهش را بر طلاق نبندید

|  افسانه مهدوی | روزنامه‌نگار|
مرور آمار طلاق در ‌سال گذشته نشان می‌دهد که این معضل اجتماعی رشد بالایی در کشور داشته است.
از ‌سال 1385 تا 1390 طلاق 8.7‌درصد افزایش یافت. در سال 89 و 90 نیز آمار طلاق 13.6‌درصد افزایش داشته است؛ آماری که می‌تواند به شدت نگران‌کننده باشد.
آخرین‌باری که سازمان ثبت احوال به‌طور رسمی آمار طلاق در کشور را اعلام کرده است، به اسفندماه ‌سال گذشته بازمی‌گردد و در این مدت برخلاف رویه سابق که معمولا هر چندماه یک‌بار آمار جدید ارایه می‌شد، خبری از اعلام آمار و ارقام جدید نیست.
علی‌اکبر محزون، مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور معتقد است که تعداد طلاق‌های ثبت‌شده، به‌اندازه کافی بیان شده و ارایه آمار صرفا دردی را دوا نمی‌کند.
اما سوال اینجاست که ارایه آمار و اطلاعات درباره افزایش طلاق چه خطری برای ما دارد؟ آیا به‌جز این است که پژوهش کوششي است براي يافتن بهترين راه حل‌هاي ممکن در جهت حل مشکلات موجود در عرصه‌هاي مختلف زندگي؟ درواقع پژوهش فعاليتي منسجم براي رسيدن به شناختي روشن‌تر از مفاهيم پيرامون و راهي براي گسترش مرزهاي دانش و گشودن افق‌هاي تازه براي آيندگان است.
پژوهش به آموزش بهتر می‌انجامد، چرا که دانش نو و برنامه‌های آموزشی مکمل یکدیگرند. پژوهش موجب حل مسأله‌ها و تضادهای جامعه می‌شود. پژوهش به بشر این توانایی را می‌دهد که بهتر با دنیای پیرامون خود رابطه برقرار کند و به اهدافش دست یابد. پژوهش موجب پیشرفت جامعه می‌شود و پژوهشگر فردي است که با استفاده از روش‌هاي علمي و استفاده از آمار و ارقام درصدد رسيدن به شناختي تازه از مسائل و مفاهيم مختلف است.
انتشار آمار هشدار دادن به جامعه است؛ تأثیر منفی منتشر نشدن آمارها، ناشناخته ماندن ناهنجاری‌هاست. وقتی ناهنجاری‌ها ناشناخته بماند، دیگر کسی به فکر ریشه‌یابی مشکلات نمی‌افتد و احساس نمی‌کند باید راه ‌حلی بیابد. قطعا با آسیب‌شناسی و ریشه‌یابی مسائل اجتماعی همچون طلاق می‌توان از تشدید آنها جلوگیری کرد.
آیا بهتر نیست سازمان ثبت احوال به جای پاک کردن صورت مسأله و مخفیانه نگاه داشتن آمار طلاق نزد خود، تحلیلی در مورد دلایل بروز طلاق و راهکار جلوگیری از آن همراه با آمار به خانواده‌ها ارایه دهد؛ چون در بسیاری از مواقع با مشاوره خوب می‌توان از طلاق جلوگیری کرد، موضوعی که درحال حاضر کمرنگ است و مراکز مشاوره به مراکز اقتصادی و کسب درآمد تبدیل شده‌اند.
آیا بهتر نیست بهزیستی و سایر نهادهای مسئول قبل از این‌که خانوادها متلاشی شوند و بخواهند بعد از آن از زن به‌عنوان زن سرپرست خانوار حمایت کنند، امکاناتی برای مشاوره خوب و رایگان برای خانواده‌ها تأمین کنند تا از افزایش آمار طلاق جلوگیری شود.
با انتشار آمار، حتی موسسه‌های خیریه و سازمان‌های مردم‌نهاد نیز به عمق مشکل پی برده و می‌توانند نذورات فرهنگی همچون مشاوره‌های رایگان و کمک‌های فکری ارایه دهند، چون امروز یکی از بزرگترین مشکلات، بد فکر کردن و نداشتن مهارت‌های لازم برای زندگی زناشویی است و این‌که زوج‌های جوان درست فکر کردن را بلد نیستند؛ به همین دلیل آنها به دلیل مسائل بسیار جزیی بنای ناسازگاری را گذاشته و ساز جدایی کوک می‌کنند.


تعداد بازدید :  305