شهروند| رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران میگويد كه وزارت بهداشت به پيشنهاد نهادهاي غيردولتي قصد دارد تا مسأله استفتا از مراجع درباره عمل توبكتومي يا عقيمسازي زنان معتاد و كارتنخواب را آغاز كند.
فروش نوزادان از سوي مادران معتاد مسأله جديدي نيست؛ گرچه سالها اين رويه وجود داشته است، اما 9 ماه قبل رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران اين موضوع را به صورت رسانهای مطرح كرد در حالي كه مهمترين مسألهای كه در اينباره وجود دارد چگونگي پيشگيري از ادامه اين وضعيت است؛ آن هم با وجود 200 مادر معتاد كه به گفته «فاطمه دانشور»، عضو شورای شهر تهران تنها 10 نفر از آنها حاضر به ترك اعتياد خود شدهاند. استفاده از وسايل پيشگيري از بارداري نخستين راهحلي است كه از سالهاي گذشته در مراكز كاهش آسيب زنان آسيبديده دنبال میشود، اما نتيجهای نداشته است؛ تعدادی از کارشناسان آسیبهای اجتماعی و مسئولان بهزیستی میگویند که چون اين زنان عموما جايگاه ثابتي ندارند، نمیتوان آنها را بهراحتي كنترل كرد و وسايل پيشگيري از بارداري را در اختيار آنان قرار داد بنابراين راه دومي مطرح است كه تاكنون استقبال چنداني از آن نشده است؛ توبكتومي يا عقيمسازي زنان معتاد. «فاطمه دانشور» در اينباره به «شهروند» میگويد: «معتقدم در مورد عقيمسازي يا توبكتومي بايد استثنائاتي براي گروههايي از جامعه در نظر گرفت و اين گروهها بيمار جامعه هستند كه ممكن است رفتارهاي پرخطر داشته باشند يا به انواع بيماريهاي رواني پرخطر مبتلا باشند.» او ادامه میدهد: «بهعنوان مثال طي بررسي پرونده زنان و مادران آسيبديده زن كارتنخوابي با ضريب هوشي بسيار پاييني وجود داشت كه هم كندذهن و كر و لال بود. متأسفانه اين زن هر سال بچهدار میشد در حالي كه همسري نداشت و حتي خودش هم نميتوانست از خودش مراقبت كند. چرا زماني كه اين زن براي بارداري هفتم به بيمارستان برده میشود، ما نمیتوانيم با رضايت خود فرد عمل (TUL) تييوال را بر روي او انجام دهيم.» اما واقعا چگونه میتوان جامعه را براي استفاده از اين روشها آماده كرد؟ رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران در اينباره توضيح میدهد: «بايد كمي بيشتر در مورد اين مسأله فكر كنيم و گفتوگوهاي كارشناسي بيشتري بر روي آن انجام دهيم. قصد ما صحبت در مورد كل جامعه نيست؛ چون جامعه سالم را باید از اين مسأله مستثني كنيم. صحبت و بحثهاي ما درباره جامعه بيمار است. لازم است براساس استثنائات اجازه دهيم تا اين افراد بتوانند از خدمات پيشگيري از بارداري استفاده كنند؛ چون اين افراد جاي مشخصي در شهر ندارند، به همين دليل بكارگيري روشهاي ديگر پيشگيري از بارداري مانند قرص و موارد ديگر كمي سخت است. اغلب وضعيت مكاني زنان معتاد از اين شهر به آن شهر و از اين حاشيه به آن حاشيه شهر مدام در حال تغيير است و جاي ثابتي ندارند. هر زماني كه اين افراد را میبينيم، باردار هستند و اين مسأله جاي تأمل جدي براي مسئولان دارد.» دانشور ادامه میدهد: «اگر حتي در خوشبينانهترين حالت فرزندان اين زنان بزرگ شوند هم قطعا به جمعيت بزهكاران اضافه میشوند؛ در حالي كه ما به دنبال ايجاد يك جامعه سالم با كمترين آسيبها هستيم. براي اين كار به دنبال يك سري استفتائات از مراجع هستيم و در حال پيگيري اين مسأله هستيم تا وزارت بهداشت اين اقدام را انجام دهد.»
او درباره نوع نگاهي كه در ميان مسئولان و وزارتخانههاي مرتبط وجود دارد، توضيح میدهد: «البته هر نهادي كه براساس مشاهدات و تجربيات ميداني با جامعه هدف زنان معتاد آشنايي داشته باشد، حتما نظر مثبتي به استفاده از روش توبكتومي و يا عقيمسازي زنان خواهد داشت؛ چون طبق پژوهشها و يافتهها احتمال ترك اين افراد بسيار كم است بهطوريكه از ميان 200 زن معتادي كه در مركز ما مورد درمان قرار گرفتند، تنها 10 نفر آنان حاضر به ترك شدند؛ بنابراين بهتر است براي جلوگيري از افزايش آسيبها چنين روشهايي را مورد توجه قرار داد.»
دانشور میگويد: «نظر وزارت بهداشت هم در اينباره مثبت است. آنها اعتقاد دارند كه در شرايط اينچنيني میتوان راهكارهاي ديگري را نيز ارایه داد حتي نظر سازمان بهزيستي هم نسبت به اين قضيه منفي نيست؛ چون آنها هم جامعه هدف خود را میشناسند.»
رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران در توضيح بيشتر درباره روشهاي پيشگيري از بارداري زنان معتاد توضيح میدهد: «پزشكان بدون مرز وسايلي را براي پيشگيري از بارداري در اختيار اين افراد قرار میدهند؛ اما اين موارد درباره مادراني است كه با موسسات خيريه و حمايتگر در ارتباط هستند. البته اينكه ما بتوانيم اين افراد را از همان بيمارستان شناسايي كنيم تا بعد از ترخيص زايمان به حال خود رها نشوند، نياز به يك پروتكل دارد و اين پروتكل نيز بايد با كمك بهزيستي و سيستم قضائي كشور نوشته شود تا مداخله در وضعيت مادر ادامه يابد. در ادامه اگر تشخيص اين باشد كه مادر نمیخواهد اعتياد خود را ترك كند، مشكلات رواني دارد يا رفتارهاي پرخطر او ادامه خواهد داشت، بهتر است به داروهاي پيشگيري از بارداري متوسل شد و از به دنيا آمدن كودكي كه هيچ متولي براي نگهداري او وجود ندارد، جلوگيري كرد.»
او معتقد است كه اگر ما از سالهاي گذشته براي نگهداري، دريافت شناسنامه يا آينده آنان فكري كرده بوديم، اشكالي نداشت، میگفتيم تا هر قدر كه بخواهند بچه به دنيا بياورند؛ اما وقتي تاكنون هيچ فكر و برنامهای براي اين كودكان وجود نداشته است، پس به چه دليل بايد اجازه دهيم كودكاني متولد شوند كه فاقد هويت و اوراق شناسايي هستند؛ چون اين افراد به دليل نداشتن هويت حتي نمیتوانند از خدمات اجتماعي استفاده كنند بنابراين چارهای به جز بزهكار شدن ندارند.
هر مادر معتاد 4 تا 8 بچه دارد
در ميان 200 پرونده مربوط به مادران معتاد تنها 10 نفر از آنها حاضر به ترك اعتياد خود شدهاند. آنطور که رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران ميگويد، مابقي اين افراد اعتياد را بهعنوان سبك زندگي پذيرفتهاند. فاطمه دانشور در نشست خبري که دیروز برگزار شد، دراینباره گفت: «پس از بررسي 200 پرونده مربوط به مادر و کودک متوجه شديم كه این مادران اکثرا بارداریهای متعدد را با فاصله کم تجربه کردهاند و بین 4 تا 8 بچه دارند که مجموعا در این 200 پرونده با 600 کودک مواجه هستیم که از این مادران معتاد به دنیا آمدهاند. بررسیها نشان داد که بیشتر فرزندان مادران معتاد حاصل ازدواجهای ثبتنشده یا موقت هستند. این مسأله باید به گوش مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس برسد که بدانند اکثرا این کودکان سالهاست بدون شناسنامه و حتی بدون واکسیناسیون در این شهر زندگی میکنند، دارای سوءتغذیه هستند و مادرانشان برای پیشگیری از گریه، به آنها موادمخدر میدهند، به دلیل آنکه شناسنامه ندارند به مدرسه نرفته و بیسواد میمانند و به مشاغل سخت و پنهان همچون خردهفروشی موادمخدر روی میآورند.»
او ادامه داد: «نهادهای حاکمیتی و... توجه چندانی به زنان معتاد و جنین و کودکان آنها ندارند. ما نمیتوانیم منتظر دولت و دستگاههای حاکمیتی برای کمک به این قشر خاص که نیازمند توجه ویژه هستند، بمانیم، چراکه آمار آنها رو به افزایش است. البته آماري كه ارایه شد تنها مربوط به آمار بیمارستانهایی در جنوب شهر تهران است. اگر بخواهیم گستره فعالیتمان را افزایش دهیم، قطعا جمعیت مادر و کودک معتاد افزایش مییابد.»
به گفته او: «بيشتر مادران معتاد با هر درجه بیخانمانی سرانجام برای زایمان به بیمارستان مراجعه میکنند، بنابراين رايزنيهايی كه از سوي اين عضو شورا با وزارت بهداشت انجام شده است در نهايت منجر به ابلاغيهای با اين مضمون از سوي وزير بهداشت شده است؛ کلیه نوزادان متولدشده از مادران مصرفکننده مواد افیونی در بیمارستانهای دولتی یا غیردولتی باید به مدت 3 تا 5 روز برای ارزیابی و درمان سندروم پرهیز نوزادی در بیمارستان بمانند. همچنین با توجه به وجود خطر سوءرفتار نسبت به کودکان توسط والدین مصرفکننده فعال مواد یا والدین واجد سابقه شناختهشده سوءرفتار نسبت به کودکان مانند فروش نوزاد، بهرهکشی از کودک برای تکدیگری یا اجبار کودک به کار به منظور اطمینان از سلامت نوزاد، موضوع را با قید فوریت به اورژانس اجتماعی ارجاع داده و با اورژانس اجتماعی ارتباط داشته باشند، اما متاسفانه میبینیم با اینکه ابلاغیه وزارت بهداشت مربوط به بهمنماه سال گذشته است، متاسفانه بسیاری از بیمارستانها از این موضوع اطلاع ندارند.» البته دانشور گفت: «با وجودي كه اين ابلاغيه بهمنماه صادر شده هنوز بسياري از بيمارستانها از آن اطلاعي ندارند. عدم وحدت رویه در بیمارستانها و برخورد سلیقهای دردسرساز شده است، بهگونهای که عدم هماهنگی بین بیمارستان و اورژانس بهزیستی دردسرساز شده، چرا که بیمارستان معتقد است باید کودک معتاد در اختیار اورژانس اجتماعی قرار بگیرد ولی بهزیستی معتقد است که باید مددکار بیمارستان اقدامات قضائی را انجام دهد.»
او ادامه داد: «متاسفانه بسیاری از بیمارستانها قسمت NICU برای نگهداری کودکان متولدشده از مادران معتاد ندارند و بدون سمزدایی نوزاد را تحویل والدین میدهند در حالي كه بسیاری از بیمارستانها از ابلاغیه وزیر بهداشت که با امضای علیاکبر سیاری، معاون بهداشت ابلاغ شده است، حتی خبر ندارند. از سوي ديگر کمپهای ترک اعتیاد مخصوص زنان، حاضر به پذیرش کودکان و نوزادان نیستند و این درحالی است که به تازگی یک «انجیاو» اقدام به پذیرش مادر و کودک معتاد کرده اما ظرفیت این کمپ محدود است و متاسفانه رایگان نیست و این درحالی است که کمپهای ما میتوانند با ایجاد یک مهدکودک مشکل را حل کنند. قصد داريم نمايندگيهاي خيريه و نهادهاي حمايتگر را در شهرهاي ديگري چون مشهد، كرمان، البرز و هرمزگان راهاندازي كنيم تا از طريق اين اطلاعات بتوانيم در اين شهرها نيز اقدامات حمايتي خود را انجام دهيم.»