طعم قهوه ریو برای ورزش ایران میتوانست شیرینتر از این باشد. میتوانست کام ورزش ایران و مردم دل بسته به آن را شادتر کند اما هم نگذاشتند، هم نخواستیم. میشد قهوه شیرینی در ریو بنوشیم و تا 4سال زیر دهان مزهمزهاش کنیم اما قهوه تلخی به دستمان دادند و راهیمان کردند. رویاهای خوشرنگی که دیده بودیم، تعبیر نشد و کاممان تلخ ماند. از خواب پریدیم و دیدیم که میشد به جای 3 طلا دست کم 6 طلا از سرزمین قهوه برداشت کنیم اما نشد. البته ورزش ایران نشان داد پتانسیل بهتر بودن را دارد. شاید اگر اتحاد و همدلی بیشتری را چاشنی کار کنیم و دست از قهر و آشتیهای بچهگانه و متهم کردن این و آن برداریم، میتوانیم در 2020 توکیو رنگ طلاییتری به رویاهایمان بزنیم. ناکامی تلخ کشتی فرنگی و تکواندو در کنار موفقیت وزنهبرداری و کشتی آزاد ریویی معمولی را برایمان رقم زد اما این نوید را داد که میتوانیم در آینده از این هم بهتر باشیم.
بهداد سلیمی؛ اشک همه درآمد
بهداد سلیمی، قویترین مرد جهان به همراه کیانوش رستمی و سهراب مرادی مدعیان مدال در وزنهبرداری بودند. آسیبدیدگی بهداد سلیمی در پاییزسال گذشته میرفت که رویای طلای دوم المپیک را برای او نقش برآب کند اما بهداد با رشادت توانست سهمیه المپیک را بگیرد. با این حال وقتی روی تخته میرفت تاهالتر را بلند کند دلها میلرزید. بهداد در یک ضرب مثل همیشه عالی بود و رکورد زد اما دوضرب چه میشد؟ در دو ضرب هم بهداد با وجود درد و مصدومیت بهتر از آنچه فکر میکردیم کار کرد و دوبار وزنهها را بالا برد. افسوس که هیأت ژوری جلادانه مدال نقره پهلوان ایرانی را از گردنش در آوردند و او را از حق مسلمش محروم کردند. دیدن اشکهای قویترین مرد جهان برای هیچ ایرانی قابل تحمل نبود. اشک همه با بهداد درآمد و او در دومین المپیک زندگیاش ناکامی تلخی را تجربه کرد. هرچند که مردم ایران مدال طلا به گردن بهداد انداختند و حتی سایت فدراسیون جهانی وزنهبرداری هم در حمایت از او هک شد.
فرزان عاشورزاده؛ این سونامی بود یا نسیم؟
فرزان عاشورزاده کهسال گذشته لقب سونامی را از فدراسیون جهانی تکواندو گرفت، آنقدر در المپیک بد بود که یادمان برود این همانی است که در دوسال اخیر هر جا رفته طلا گرفته. قهرمان 20 ساله تکواندو با دو طلای آسیایی و یک طلای جهانی از امیدهای اصلی تکواندو در المپیک بود. نمیشد به فرزان فکر کرد و طلای المپیک را تصور نکرد. او فقط دوثانیه نتوانست مقابل حریفش مقاومت کند و ناباورانهترین حذف کاروان ورزش ایران را رقم زد. تنها امیدی که میتوان به فرزان داشت این است که این ناکامی زمینش نزند و سونامی تکواندوی ایران دوباره مدالها را درو کند تا المپیک بعدی. حذف ساده مهدی خدا بخشی و سجاد مردانی همسال بد تکواندو را در المپیک تکمیل کرد تا تنها برنز کیمیا علیزاده دل خوشی این رشته شود.
محمد بنا؛ امان از لجاجتها
کشتی فرنگی قرار بود مثل المپیک لندن پرافتخارترین رشته ورزش ایران شود. در لندن حمید سوریان و امید نوروزی طلا گرفتند اما در ریو کشتی فرنگی آنقدر ضعیف کار کرد که اشک محمد بنا هم درآمد و او خودش را شرمنده مردم ایران دانست. عملکرد دور از انتظار حمید سوریان و امید نوروزی آنقدر ناامیدکننده بود که خیلیها تصمیمات بنا را زیر سوال بردند و او را متهم کردند که نتوانسته کشتیگیران را آنطور که باید آماده کند. بنا بیشتر از هم به دلیل اصرارش برای بردن سوریان متهم بود که نباید با توجه به وضع بدنی این قهرمان او را به ریو میبرد تا اینطور با خفت از مسابقات حذف شود. برنز کمرنگ سعید عبدولی و قاسم رضایی تنها دستاورد پرافتخارترین رشته کاروان ایران در المپیک 2012 بود که میتوانیم مقصر اصلی آن را محمد بنا و لجاجتهایش با فدراسیون کشتی بدانیم. با این حال اشکهای مرد پرافتخار کشتی در کنار بهداد سلیمی از منظرههای تلخ ریو بود.
احسان حدادی؛ خداحافظ آقای مغرور
فکر میکردیم تبدیل کردن نقره لندن به طلا یا دست کم تکرار همان در ریو آنقدر برای احسان حدادی جذاب باشد که انگیزه او را برای تمرین صدها برابر کند اما حدادی راه نادرستی را در پیش گرفت. او بنای لجبازی با فدراسیون را گذاشت و مدام از نبود امکانات حرف زد اما واقعیت این است که حدادی همانطور که خودش هم گفت امکانات خوبی داشت. فدراسیون دوومیدانی بودجه 400میلیون تومانی در اختیار حدادی قرار داد و او بعد از اینکه کل دنیا را دور زد تا مربی پیدا کند، آخر سر به همان مربی قدیمی خود اکتفا کرد. حدادی در المپیک پرتاب بسیار ضعیفی داشت تا نشان دهد وقتش رسیده از ورزش حرفهای خداحافظی کند. بقیه ورزشکاران دوومیدانی هم مثل حدادی ضعیف بودند و ناامید کننده.