گروه اقتصادی شهروند| تلاقی مفهوم توسعه گردشگری و همسانی آن با اقتصاد سبب شده تا پیش از نام گردشگری، عنوان «صنعت» آورده شود. صنعتی که چرخ آن در آینده در دست بخش خصوصی خواهد بود. رویکردی که منجر به اتفاقی مهم در اقتصاد کشور خواهد شد. صنعتی که در آن، دیگر کشورها با نگاهی اصولی توانستهاند چندین برابر درآمد نفت کشورمان به نفع مالی و صرفه اقتصادی برسند. در این رابطه با سیدعلیرضا کاظمی دولابی، کارشناس گردشگری به گفتوگو نشستیم. صحبتهای او در باب توسعه اقتصادی با توسل به صنعت گردشگری و همچنین ایدههای وی در زمینه گردشگری مقصد را در ادامه دنبال کنید.
یکی از مشکلات عمده ما در صنعت گردشگری ضعف زیرساختهاست، ایجاد امکانات در این زمینه چقدر به توسعه گردشگری کمک میکند؟
گردشگری و توریسم جزو سیاستهای بالادستی کشورهاست و از آنجا که برای سیاستهای بالادستی در هر کشوری، اسناد بالادستی نیز تهیه میشود،توجه به این نکته ضروری است که زیرساختهای لازم نیز وجود داشته باشد. آنچه در سالهای پس از انقلاب اسلامی، پاشنهآشیل توسعه گردشگری و توریسم بوده، بدونشک نبود زیرساختهایی است که مانع از فهم «گردشگری مقصد» شده است. مفهومی که امروزه کشورهایی که در همسایگی ما هستند، نظیر ترکیه و امارات و سایر کشورهای حاشیه خیلجفارس به آن دست پیدا کردهاند.
این بدین مفهوم است که گردشگری مقصد، منجر به توسعه اقتصادی خواهد شد؟
بدونشک همینطور است. سطح توسعهیافتگی جامعه مقصد گردشگری، در میزان تاثیرگذاری بر صنعت گردشگری و اقتصاد ملی موثر است. جامعه توسعهیافتهتر دارای زیرساختهای مناسب است. در چنین جامعهای تعامل میان صنعت گردشگری با دیگر صنایع به نظر میرسد که قدرتمند و منطقیتر باشد و از همینرو درجه توسعهیافتگی مقصد با حدود تاثیرگذاری اقتصادی صنعت گردشگری بر اقتصاد آن رابطهای مستقیم دارد. کاری که ما در قالب طرح اکوکمپ بومگردی دهکده دیلمان انجام میدهیم دقیقا همین اتفاق است.
در هر مقصد گردشگري كسبوكارهاي كوچكي ايجاد ميشوند كه عملكرد آنها مستقيماً بر صنعت گردشگری تأثير ميگذارد. در دنیای امروز یکی از مهمترین مسائل در حوزه گردشگری بحث «مدیریت مقصد سفر» است که در این حوزه کشور ما با چالشهای فراوانی روبهروست. ضمن اینکه فرصتهای زیادی را هم در دست داریم. از چهارسال گذشته طرح گردشگری روستایی دیلمان به صورت پایلوت و با هدف توسعه جوامع محلی اجرا شد. این طرح در روستای «تالش کول» منطقه گردشگری دیلمان در استان گیلان با هدف الگوسازی از مدیریت مقصد سفر اجرا شد و امسال هم به صورت رسمی افتتاح شد، ما به این نتیجه رسیدیم که وقتی خدمات مناسب و ویژه در سطح استانداردهای بینالمللی را به مخاطب ارایه کنیم، بدونشک نهتنها گردشگر داخلی پول خود را به کشورهای همسایه نمیبرد، بلکه در آینده نزدیک میتوانیم به جذب گردشگر خارجی هم بپردازیم. درواقع میتوان گفت، گردشگری مقصد، فرصتی برای توسعه صنعت توریسم در ایران است.
اما اجرای این طرحها از سوی بخش خصوصی نیازمند حمایت جدی دولت است. چرا که براساس نظر کارشناسان صنعت گردشگری، ایجاد زیرساختها یکی از مهمترین عوامل رونق صنعت گردشگری است.
صنعت گردشگری هنگامی میتواند در اقتصاد گردشگری مقصد تأثیر قابل توجهی برجای بگذارد که زمینه توسعه خود آن هم فراهم باشد. این زمینه در بعد اقتصادی تدارک زیرساختهای اقتصادی لازم است. روشن است که مهمترین عنصری که در تدارک زیرساختهای اقتصادی در یک سرزمین نقشآفرینی میکند، دولت است. به این ترتیب و با اشارهای که به نقش دولت شد تا هنگامی که دولت امکانات زیربنایی لازم را تدارک نبیند دلیلی برای توسعه گردشگری از سوی فعالان بخش خصوصی وجود ندارد. [همانگونه که پروژههای بزرگی در حوزه توریسم به دلیل عدمحمایتهای دولتی، مسکوت مانده است] امکانات حملونقل جادهای و ریلی، بنادر مناسب،فرودگاههای استاندارد که در محلهای مناسب ایجاد شده باشند، آموزش نیروی انسانی،آب آشامیدنی سالم و بهداشت بهطور عام، ارتباطات راه دور و امنیت از جمله این زیرساختها هستند. در نبود هریک از این متغیرها یا مجموعهای از آنها اصولا صنعت گردشگری پا نگرفته و رشد نخواهد کرد، چه رسد به آنکه بخواهد بر مفهومی چون اقتصاد گردشگری مقصد تاثیر بگذارد.
با این وجود اگر زیرساختهای توسعه جوامع محلی و گردشگری مقصد فراهم شود،آیا شاهد افزایش درآمدزایی جامعه و هزینه کردن پول در جوامع هدف خواهیم بود؟
میزان پولی که گردشگران در جامعه مقصد هزینه میکنند بر درجه تأثیرپذیری گردشگری در اقتصاد گردشگری مقصد موثر است. نکته مهم در اینجا تأکید بر دو ویژگی مهم مقصد از نظر هزینههای گردشگران است. ویژگی نخست کاملا روشن است و به سادگی قابل ملاحظه است، هرچه مجموع مبالغی که گردشگران در یک مقصد هزینه میکنند، بیشتر باشد، بهتبع صنعت گردشگری تاثیرات جدیتر و قابلتوجهتری بر اقتصاد گردشگری بر جای میگذارد. اما ویژگی دوم آن است که ببینیم هر گردشگر تا چه اندازه پول در سرزمین مقصد هزینه میکند و درواقع موضوع شدت هزینههای گردشگران به توانایی مقصد گردشگری در واداشتن گردشگران به پول خرج کردن وابسته است. اقتصادهای پیشرفتهای که میزبان گردشگران هستند آنقدر امکانات و زمینههای گذران فراغت، تفریح و سرگرمی را برای گردشگران فراهم میکنند و چنان تنوعی در محصولات عرضه شده خود ایجاد میکنند که گردشگران بیاختیار به هزینه کردن پرداخته و از خرج کردن پول احساس رضایت میکنند. اما در ایران ما چقدر از پولهایی که برای هزینههای سفر و گردشگری صرف میکنیم راضی هستیم؟
به این ترتیب موضوع هزینه کردن از سوی گردشگران به خودی خود به موضوع تنوع و گستره امکانات و جاذبههای گردشگری که از سوی مقصد برای میهمانان تدارک دیده شده است، مرتبط میشود. پس باید گفت حدود و امکانات و تنوع جذابیتها گردشگران را به هزینه کردن ترغیب میکند و هر چه این تنوع گستردهتر باشد، هر گردشگر وجوه بیشتری در مقصد هزینه میکند. این موضوع حجم فعالیتهای اقتصادی مرتبط با صنعت گردشگری را در اقتصاد سرزمین مقصد گستردهتر ساخته و درواقع بر اهمیت اقتصادی و بر درجه تاثیرگذاری اقتصادی این صنعت در اقتصاد مقصد تاثیر مستقیم بر جای میگذارد.
حالا که شما بحث را به سمت اقتصاد بردید خوب است که یک سوال اقتصادی بپرسم و از شما بخواهم مفهوم وابستگی جوامع به صنعت گردشگری را کمی باز کنید، اینکه آیا اساسا گردشگری میتواند جایگزین نفت باشد؟
گردشگری از اقتصاد جدا نیست. این دو با هم برادرند. موضوع وابستگی اقتصادی به یک صنعت یا بخش اقتصادی از مشکلات عمومی کشورهای در حال توسعه به حساب میآید. چنانچه نمونههای معروف آن همچون وابستگی اعضای اوپک به صادرات نفت، کوبا به شکر و تنباکو، اکوادور به موز و شیلی به مس همواره از عوامل تهدیدکننده این اقتصادها و نقطه ضربهپذیر آنها به حساب میآید. وابستگی تام اقتصاد یک مقصد به گردشگری نیز از این موضوع مستثنا نیست، همانطورکه میبینیم ترکیه بیش از 26میلیارد دلار از گردشگری درآمد دارد ولی همگام با توسعه آن به توسعه بازرگانی، صادرات غیرنفتی و تجارت پرسود لباس هم میپردازد. در دیگر سو کشورهایی چون مالدیو و قبرس هستند که گردشگری در اقتصاد آنها سهم بزرگی را به خود اختصاص میدهد و طبیعتا ضربه وارده به این قطعه بزرگ، کل اقتصاد آنها را تحتتأثیر قرار میدهد.
اما درخصوص اینکه آیا توریسم میتواند جایگزین نفت باشد، باید در نظر بگیریم که صنعت گردشگری چنانچه مرسوم است صنعتی فصلی قلمداد شده و اشتغال فصلی نقش مهمی در کل اشتغال این صنعت به حساب میآید. نمیتوان اقتصادی را به سلامت اداره کرد در حالی که طیف بسیار وسیعی از شاغلان آن فصلی باشند. چه بخواهیم و چه نخواهیم باید بپذیریم که ریشههای تقاضا برای توسعه توریسم و تاثیرگذاری آن در اقتصاد و به تبع آن سرمایهگذاری در صنعت گردشگری، در خارج از آن پا میگیرد. یعنی اقتصاد یک کشور در حوزه گردشگری و درجه توفیق فعالیتهای توریسم در آن تا حدود زیادی تابع روند فعالیتهای زیرساختی و اقتصاد زیرساخت است و آنچه میتواند بال دوم پرواز گردشگری به سوی سودآوری باشد توسعه زیرساخت است و بس.