شماره ۳۸۶ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۳۱ شهريور
صفحه را ببند
عنوان یا تیراژ، مسأله این نیست!

|  منصور کوشان  |   نویسنده   |

دوستی می‌گفت سالانه ۷۰‌هزار عنوان کتاب در ایران منتشر می‌شود اما این کتاب‌ها هر کدام نهایتا ۱۰۰۰ جلد تیراژ دارند.  حالا بماند که بعضی کتاب‌ها هم حدود ۵۰۰ جلد تیراژ دارند.  حالا این سوال پیش می‌آید که آیا واقعا لازم است ما این تعداد عنوان کتاب اما با این تیراژ به شدت کم در چرخه صنعت نشر داشته باشیم؟ آن هم درحالی‌که در برخی کشورهای اروپایی شاید ۲۰‌هزار عنوان کتاب به چاپ برسد اما تیراژ هر کدام از آنها بالای ۵۰ تا ۱۰۰‌هزار جلد است.  ظاهرا سوال اصلی اینجاست که اصولا بهتر است عنوان را جدی‌تر بگیریم یا تیراژ را؟ البته این‌که بگوییم سالانه ۷۰‌هزار جلد کتاب در ایران منتشر می‌شود به این معنی نیست که این عناوین فقط کتاب‌های آزاد هستند.  درواقع بخشی از این آمار مربوط به کتاب‌های درسی دانش‌آموزان یا دانشجویان است و بخشی دیگر هم برمی‌گردد به کتاب‌هایی که در اصطلاح به آنها مِتاب یا کتاب‌نما گفته می‌شود زیرا در ایران بعضی وقت‌ها مطلبی که اهمیت کتاب شدن ندارد و می‌تواند به شکل جزوه یا نشریه دربیاید به صورت کتاب منتشر می‌شود. درست به همین خاطر اگر به عناوین کتاب‌های آزاد مراجعه کنیم متوجه می‌شویم اگرچه کشورهای درحال توسعه نزدیک به ۸۰‌درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهد اما کمتر از ۳۰‌درصد کتاب‌های آزاد دنیا را تولید می‌کنند و از آن طرف کشورهای پیشرفته یا توسعه‌یافته که نزدیک ۲۰‌درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند تقریبا ۷۰‌درصد کتاب‌های آزاد دنیا را تولید می‌کنند.  این نشان می‌دهد که فقط تعداد عناوین مهم نیست و «چه چیز» بودن آنها نیز اهمیت دارد. از سوی دیگر پایین بود تیراژ کتاب در ایران را نیز نباید بی‌اهمیت قلمداد کرد. به‌خصوص تیراژ کتاب‌های آزاد را هرچند که متاسفانه برآیند این بررسی نتیجه‌اش برملا شدن آمار کم‌افراد کتابخوان‌ است. در دیدی کلان‌تر، کم بودن کتابخوان‌ها مساوی است با نزول رشد فرهنگی جامعه و نزول رشد فرهنگی جامعه مساوی است با بروز انواع و اقسام مشکلات اجتماعی و فرهنگی در سطحی وسیع و غیرقابل کنترل.  کم بودن تعداد افراد کتابخوان دلایل متعددی دارد که یکی از آنها می‌تواند موضوع ممیزی باشد. این‌که برخی کتاب‌های مورد علاقه مردم از نویسندگان پرطرفدار چاپ نشود یا با تغییرات گسترده به بازار بیاید خواه ناخواه موجب یک جور دلزدگی از کتاب و کتاب خواندن می‌شود. البته نمی‌توان همه چیز را گردن ممیزی انداخت و مسائل اقتصادی را نیز باید در نظر گرفت. کتاب با توجه به افزایش قیمتی که مدت‌هاست آن را تجربه کرده دیگر در سبد فرهنگی بسیاری از مردم جایگاهی ندارد و این واقعیت تلخی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. در شرایط فعلی تنها باید امیدوار بود و دعا کرد سیر نزولی چاپ عناوین آزاد و فرهنگ کتابخوانی در ایران متوقف شده و جای خودش را به یک سیر افزایشی و صعودی بدهد. سیری که شایسته فرهنگ و پیشینه علمی، فرهنگی و تاریخی این مرز و بوم باشد.


تعداد بازدید :  212