محمدمهدی پورمحمدی
در شش قسمت قبلی از سری یادداشتهای «کوری...» درباره معضل زباله از دو منظر مردم – زبالهپراکنی - و مسئولان - ضعف در سیستمهای جمعآوری، تفکیک، بازیافت و فرآوری - پرداخته و دراینباره به موضوعات خلقیات ما ایرانیان، نادانی نسبت به چرخه طبیعت، النظافهمنالایمان و حبالوطن منالایمان اشاراتی مختصر صورت گرفت.
در یادداشت امروز به معرفی دو تشکل قدیمی، ریشهدار، فراگیر، قدرتمند و اثرگذار، ثبت نشده، اما بسیار نام و نشاندار به نامهای: «نهضت ضد زیبایی1 » و «انجمن حفظ و اشاعه بیذوقی2 » که در پیدایش و استمرار معضل زباله نقش اساسی دارند، خواهیم پرداخت. این دو تشکل آنقدر فراگیر و پر جمعیت هستند که ممکن است شما خواننده عزیز و گرامی نیز بدون آنکه بدانید، ناخودآگاه و ندانسته عضو یکی از این دو تشکل و یا هر دو آن باشید. عضو شدن در این تشکلها مانند احزاب و جمعیتهای سیاسی نیاز به ثبتنام، آزمون، گزینش، و طی دورههای مختلف ندارد. هرکس با هر عقیده سیاسی، طبقه اجتماعی، سطح سواد، شغل، پست، زبان، گویش، رنگ پوست، ملیت و قومیت، میتواند به سادگی و بدون طی هرگونه مراحل دست و پاگیردار اداری و تشریفاتی و افتادن در چاله چولههای بوروکراتیک به عضویت پذیرفته شود. این دو تشکل به اعضای خود کارت عضویت نمیدهند؛ زیرا اولاً تعداد اعضای آنها در سراسر جهان بسیار زیاد است، ثانیاً پرشماری از افراد، عضو هر دو تشکل هستند، و صدور کارت برای چنین جمعیت انبوهی به هیچوجه منالوجوه مقرون به صرفه نیست. ثالثاً اعضای این دو تشکل نه با کارت عضویت، بلکه با اعمال و رفتار، خود را به دیگران معرفی میکنند و اصولاً نیازی به هیچ نوع کارت عضویتی، اعم از عکسدار، بیعکس، هوشمند و غیرهوشمند ندارند.
برای عضویت در این دو تشکل نیازی به ثبتنام نیست. به مجرد اینکه فردی عملی انجام دهد که زیبایی و سلامت محیط را خدشهدار کند، بهطور اتوماتیک، به عضویت «نهضت ضد زیبایی» درمیآید و به محض آنکه شخصی قلباً، لساناً و قدماً از وقوع آن عمل جلوگیری نکند و خصوصاً اگر آن را ترویج نماید، بهطور خودکار به عضویت «انجمن حفظ و اشاعه بیذوقی» پذیرفته میشود. لوگوی نهضت ضد زیبایی ترکیبی از؛ قیچی، چکمه، و تیرکمان گنجشکزنی است. اعضای نهضت از قیچی برای چیدن گل، از چکمه برای له کردن گل، بهعنوان سمبل زیباییهای بصری، و از تیرکمان برای زدن بلبل، بهعنوان سمبل زیباییهای شنیداری، استفاده میکنند. از آنجا که عمده فعالیت اعضای انجمن حفظ و اشاعه بیذوقی، بیتفاوتی نسبت به اعمال اعضای نهضت زیبایی و یا ترویج اعمال آن نهضت است، اعضای شورای مرکزی تاکنون نتوانستهاند برای لوگوی آن، نمادهای مناسبی بیابند. وجه مشترک مهم اعضای دو تشکل نام برده، تنها در عدم درک عناصر و عوامل زیبایی و در صورت درک، ضدیت علنی و عملی با تمامی نشانههای زیباییهای طبیعی و زیباییهای آفریده شده توسط انسانها و مظاهر هنری است.
صاحبان و گردانندگان یک موسسه تخلیه چاه، که دهها و صدها، و هزاران برچسب تبلیغاتی به در و دیوار خانههای مردم در سطح شهر میچسبانند، شاید بین یک دیوار تمیز و یک دیوار پر از برچسب تبلیغاتی، هیچ تمیزی قایل نیستند و فرق بین این دو را درک نمیکنند، اما درباره قلیلی از نامزدهای انتخاباتی، که با چسباندن عکسها و پوسترهای تبلیغاتی خود به در و دیوار مردم، همان عمل ضد زیبایی موسسات تخلیه چاه را انجام میدهند، گزاره عدم درک صادق نبوده و ضدیت با زیبایی در مورد آنها بیشتر صادق است. این مقدمه نسبتاً طولانی، برای آن بود تا در قسمت هفتم از سری یادداشتهای «کوری...» نقش بسیار برجسته، فعال، تأثیرگذار و منحصربهفرد اعضای این دو تشکل در پیدایش و استمرار معضل زباله، تبیین شود. بهطور معمول هر تشکلی، اعم از دولتی و مردمنهاد، برای ارایه کارنامه خود نیاز به تهیه گزارش در قالبهای؛ کتاب، بولتن و بروشور حاوی عکسها، جداول، نمودارها و اعداد و ارقام دارد، اما ارایه کارنامه این دو تشکل نیاز به هیچکدام از اینها ندارد. هر جای زیبایی که با ریختن زباله به گند کشیده شده، کارنامه روشن فعالیتهای خستگیناپذیر اعضای «نهضت ضد زیبایی» و عدم جمعآوری آنها و تفکیک نکردن، بازیافت نکردن و فرآوری نکردن آنها، کارنامه مشعشع اعضای عالیرتبه «انجمن حفظ و اشاعه بیذوقی» است. آوردهاند یکی از افرادی که در هر دو این تشکلها عضویت داشت، و در ضدیت با زیبایی و نیز اشاعه بیذوقی صاحب مدارج بالا و کمالات عالیه بود، در اردیبهشتماه، موسم گل و سرمستی بلبلان، برای دیدار دوست قدیمی خود، به شیراز، شهر گل و بلبل، سفر کرد. میزبان برای پذیرایی سنگتمام گذاشت و جای خواب میهمان عزیز را کنار درختانی که غرق شکوفههای بهار نارنج بود انداخت. هنگام صرف صبحانه، میزبان از وی پرسید: آیا دیشب خوب خوابیدید؟ میهمان پاسخ داد: اَه، بدترین شب عمرم را سپری کردم و تمام شب از بوی گند گل و عرعر بلبل خوابم نبرد. عدم تمایز بین بوی عطر و بوی گند؛ و عدم تشخیص بین چهچهه و عرعر، صفت بارز اینگونه اشخاص است.
کودک خردسالی که کاغذ آدامس و شکلات خود را در حیاط مدرسه و یا خیابان میاندازد، یک عضو نوپا و تازهکار «نهضت ضدزیبایی»، و پدری که فرزند خود را از این کار منع نمیکند، و ته سیگار خود را از اتومبیل به بیرون پرت میکند، عضو باسابقه و وفادار هر دو تشکل نامبرده است. گردشگری که در مسیر چند هزار کیلومتری خود جای جای مسیر رفت و برگشت خود، جاده و استراحتگاه، پارک جنگلی، رودخانه و دشت و صحرا، آب و خاک و تمامی طبیعت را تا جایی که توان دارد و دستش میرسد به انواع زبالهها میآلاید، هیچ درکی از زشتی و زیبایی ندارد، و نمیتواند در مخیله خود تصویری از جادهای که اطراف آن تا چشم کار میکند، زباله نیست، رودخانه، دریا، دریاچه و تالابی که سطح آن را انواع و اقسام بطریهای نوشابه، لیوانهای بستنی، پوست میوه و هزاران نوع آت و آشغال دیگر و عمق آن را زبالههای متعفن و پوسیده نپوشانده و هر مظهر دیگری از طبیعت را که دست گناهکار بشر آن را نیالوده و به گند نکشیده تصور کند و فرق بین آن دو را درک نموده و بهتری و بدتری آنها را بفهمد. از آنجا که عدم زیباییشناسی و فقدان قدرت تشخیص زشتی از زیبایی شروط لازم و کافی برای عضویت در «نهضت ضد زیبایی» است، میتوانیم آن گردشگر زبالهگستر را عضو فطری آن نهضت بدانیم و از آنجا که بیعملی و انفعال در قبال اعمال اعضای آن نهضت شرط لازم و کافی برای عضویت در «انجمن حفظ و اشاعه بیذوقی» است، مسئولانی که هر کار فرعی، روبنایی، نمایشی، ظاهر فریب، پرطمطراق و گزارش پرکن را به جمعآوری، تفکیک، بازیافت و فرآوری زبالهها و پاک کردن طبیعت و محیطزیست از آلودگیها و کثافات، ترجیح میدهند، و با اعضای نهضت ضد زیبایی برخورد قانونی نمیکنند، اعضای طبیعی آن انجمن محسوب میشوند.
سوال پایانی و مهم و سرنوشتساز و شاید هدف اصلی از نگارش این قسمت از سری یادداشتهای «کوری...» این است که: راستی شما خواننده محترم، عضو کدام نهضت و انجمن هستید؟ خواهش میکنم اگر به عضویت خود افتخار نمیکنید، آن را انکار نکنید. اگر من و شما عضو آن «نهضت» و این «انجمن» نبودیم که... بماند!
پینوشت:
1. نام بینالمللی نهضت ضد زیبایی Anti Aesthetic Movement (A.A.M.) است
2. نام بینالمللی انجمن حفظ و اشاعه بیذوقی Preservation & Prepagation Society for Ugliness (P.P.SU.) است.