محمد مراد بیات جامعهشناس
انسانها دارای مجموعه رفتارهای مختلف هستند که هرکدام بهگونهای خود را معرفی میکنند. جمع رفتار انسانها مشخصکننده موضع آنها نسبت به زندگی است که در شرایط مختلف ابراز میشود. این موضوع بسیار حایز اهمیت است و ساختار شخصیتی افراد را نیز بازمینمایاند زیرا زمانی که شما بدانید هرکس چه رفتارهایی را دارد، میتوانید در مواجهه با او از خود رفتار متناسب را ابراز دارید و بهترین روش را برای مواجهه با آن فرد، ارایه دهید. انتقاد، یکی از موضوعاتی است که اغلب افراد نسبت به آن واکنشهای خاصی نشان میدهند. هر فردی انباشتهشده از یکسری رفتارهاست که ترکیبی از رفتارهای مثبت و منفی یا از نظر شخص ثالت، درست یا غلط است. «پذیرش» یکی از مهمترین بخشهای تشکیلدهنده نقد است؛ افرادی که معمولا از خود پذیرش نشان میدهند، در قبال آنها بهراحتی میتوانید نقد خودتان را بیان و آن را پردازش کنید. پذیرش بازکننده راه نقد است. زمانی که افراد بتوانند چنین ویژگیای را در خودشان تقویت و پذیرش نقد را به خوبی برای خود حل کنند؛ قطعا میتوانند با پذیرش نقد، در زمینههای مختلف، موفقیتهایی به دست آورند و اوقاتی که از آنها نقدی صورت میگیرد با مثبت قلمداد کردن آن، نسبت به موضوع واکنش تدافعی از خود نشان ندهند. اما برای شکلگیری این موضوع که افراد نسبت به نقد راحت و با طمأنینه بیشتری رفتار کنند، داشتن روحیه نقدپذیر که شرح آن و اولویت اصلیاش بیان شد، از الزامات است. روحیه نقدپذیری، مهمترین اصل در پذیرش یک نقد است. افرادی که در حین کار، نقد را میپذیرند و آن را قبول میکنند از نظر شخصیتی، انسانهایی با اعتماد به نفس هستند. این افراد اغلب افرادی هستند که میتوان آنها را افراد «توسعهیافته اخلاقی» دانست و با این نام از آنها یاد کرد. این افراد اغلب در هر جایگاهی که باشند، به دلیل اعتماد به نفس بالا، نقد را میپذیرند و نسبت به آن واکنش مثبتی از خود نشان میدهند و در بسیاری از مواقع نیز از عذرخواهی ابایی ندارند. نمونه چنین افرادی در سطح کشور ما دیده میشوند و حتی میان مدیران نیز چنین افرادی را سراغ دارم. اما اکنون استفاده مطلوبی از آنها نمیشود و در عین حال نیز مدیرانی داریم که نسبت به نقد واکنش منفی از خود نشان میدهند و نسبت به اشتباهاتی که صورت میدهند، هیچگونه مسئولیتی را نمیپذیرند و کسانی را که به آنها نقد کنند، بدون توجه به قابلیتهایشان، از دور خارج میکنند. نقد اثرات مثبت بسیاری درون خود دارد. اگر زمانی، نقد در یک جامعه نهادینه شود و جایگاه اصلی خود را پیدا کند، قطعا آن جامعه را از زوایای مختلف و در بخشهای متعدد ارتقا خواهد داد و باعث تجلی عملکرد فوقالعاده مثبت نیز میشود. جای تاسف است که این امر در جامعه ما جای خود را خالی میبیند. نقد، آزادیبیان را در یک جامعه اشاعه میدهد. افرادی که اغلب نقد را میفهمند و آن را میپذیرند و نسبت به آن گارد بسته ندارند، اغلب افرادی هستند که در سطحی دیگر، خودانتقادی نیز میکنند و به اینسو گام برمیدارند. اما در سوی دیگر ماجرا، فرهنگ نقادی نیز اهمیت دارد. زمانی که قصد نقد یک نفر را دارید، باید جایگاه و موضوعات پیرامون او را مورد بررسی قرار دهید و نسبت به آن از خود همراهی و دلسوزی داشته باشید حتی باید در زمینهای که نقد میکنید خودتان از عملکرد منفی در آن زمینه مبرا باشید، باید ابتدا به خود رجوع و ایرادات را برطرف کنید، بعد به نقد دیگران رو آورید؛ حدیث بسیار زیبایی در این زمینه وجود دارد که میگوید: قبل از اینکه به حساب شما رسیدگی شود، خودتان به حساب خودتان برسید. در زمینه موضوعاتی که به من ربط پیدا میکند نیز باید بگویم، من آخر هر هفته یا ماه، مینشینم و تمام اشتباهاتم را یادداشت میکنم تا در زمان مناسب به آن بپردازم به این دلیل که علاقه شدید به تعالی خودم دارم. دوست دارم اشتباهاتم را روز به روز تصحیح کنم. این موضوع بسیار حایز اهمیت است من هم مانند تمام افراد دیگر اشتباهاتی را در زندگی دارم و سعی میکنم نسبت به آنها نقدپذیر باشم.