شماره ۳۸۴ | ۱۳۹۳ شنبه ۲۹ شهريور
صفحه را ببند
اختلال روانی نیمی از جمعیت کشور

مصطفی تبریزی  روانشناس اجتماعی

برای بررسی بیماری و اختلالات روانی جامعه از دو اصطلاح و تعریف علمی می‌توانیم استفاده کنیم؛ سایکوتیک و نوروتیک؛ نوروتیک یا اختلال‌های روان نژند (اختلال خفیف و طبیعی) و سایکوتیک یا اختلال‌های روان‌پریش (اختلال شدید) است.  روان‌پریشی یا سایکوز به معنای وضع روانی غیرطبیعی و اصطلاحی است که در روانپزشکی برای حالتی روانی‌ به کار می‌رود که اغلب به صورت ساختار روانشناسی کاملا به هم ریخته شناخته شده است. به عبارتی بنیان روانی فرد سایکوز کاملا به هم ریخته است.
بیماران روان نژند، خصوصیاتی دارند که بسیار رایج و شناخته‌شده است.  اختلالات نوروتیک اشاره به بیماری‌هایی دارد که فرد خودش از وجود آن، رنج می‌برد اما برای جامعه بی‌خطر است. در بیماری اختلالات نوروتیک چارچوب روانی فرد به هم نریخته اما از مشکلات روانی رنج می‌برد که همین مسأله زندگی‌اش را مورد آسیب قرار می‌دهد.  
در جامعه ما افراد نوروتیک بسیار زیاد هستند؛ حتی می‌توان گفت نیمی از جمعیت ما به نوعی از اختلالات نوروتیک رنج می‌برند؛ درحالی‌که افراد سایکوز که از روان‌پریشی شدید رنج می‌برند، تعدادشان بیشتر از چند‌درصد نیست. با این حال برای این دسته از بیماران هم امکانات درمانی چندانی نداریم؛ چون این گروه اغلب نیاز به بستری شدن و تحت درمان مدت‌دار قرار گرفتن هستند، بیمارستان‌های روانی برای این جمعیت به اندازه کافی نداریم و تخت‌های بیمارستانی حتی برای ‌درصدی از آنها هم کافی نیست. در مورد علل بروز این بیماری‌ها باید گفت علل ژنتیک بیشتر در مورد بیماران سایکوتیک صدق می‌کند و روان‌پریشی بیشتر از اختلال‌های خفیف روانی، ریشه ژنتیک دارد. درحالی‌که عوامل محیطی و زیستی بر بروز علایم روان‌نژندی موثر هستند؛ تاریخچه شخصی زندگی بیمار و رویدادهای شخصی مربوط به دوران کودکی، نوجوانی و بزرگسالی و همچنین ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی محیط اطراف و جامعه در بروز این علایم نقش زیادی دارند. آگاهی افراد در مورد اختلال‌های روانی‌شان معمولا کم یا پنهان است.درواقع هر چه فرد به طرف سایکوز شدید و اختلال‌های روانی شدید نزدیک‌تر می‌شود، وقوف و آگاهی نسبت به بیماری‌اش کمتر می‌شود.  ولی افرادی که اختلال‌های خفیف‌تر دارند یا به عبارتی روان‌نژند هستند وقوف بیشتری نسبت به ناراحتی‌شان دارند. وقتی علت‌های بروز این اختلالات را بررسی می‌کنیم درمی‌یابیم درواقع راه‌های درمان هم در همین عوامل نهفته است؛ یعنی اصلاح تمام مواردی که در ایجاد بیماری روانی دخیل هستند. در این میان می‌توان به آموزش والدین برای تربیت بچه‌های سالم، تغییر سیاست‌های آموزش و پرورش و حرکت از آموزش صرف به سمت تربیت همه‌جانبه و متعادل کودک و تعلیم بهداشت روانی آنها اشاره کرد.  تغییر روند آموزشی از جلوگیری از اختلال‌های روانی در سنین بالاتر بسیار موثر است.
آموزش‌های فعلی همراه با فشار و استرس است که به روان بچه‌ها آسیب می‌زند.  تأسیس موسسه‌های متعدد آموزش بهداشت روانی و تغییر ساختار هرج و مرج اقتصادی و ایجاد امنیت و عدالت اقتصادی از مهم‌ترین راهکارهایی است که می‌تواند بیماری‌های روانی جامعه را نسبتا کاهش دهد.


تعداد بازدید :  204