شهروند| ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین آمار سوختگی را در خاورمیانه دارد. در کشورهای توسعهیافته سالانه کمتر از یکهزار نفر دچار سوختگی میشوند این درحالی است که در کشور ما هر سال بین 24 تا 28هزار نفر دچار سوختگیهایی میشوند که نیاز به بستری دارند و از این تعداد حدود 3هزار نفر جان خود را از دست میدهند. متخصصان میگویند یکی از دلایل بالا بودن آمار مرگومیر ناشی از سوختگی در ایران کمبود امکانات و بیمارستانهای موجود برای امدادرسانی و درمان این بیماران است و ضعف زیرساختها آمار مرگومیر ناشی از سوختگی را بالا میبرد. در ایران آمار سوختگی بالاست آنقدر که رئیس مرکز تحقیقات سوختگی میگوید: در هر سال حدود 3هزار نفر به دلیل پیامدهای ناشی از سوختگی جانشان را در ایران از دست میدهند. بنا بر آمار موجود از هر 2 بیمار دچار سوختگی 95درصد (پوست) در کشورهای توسعهیافته، یک نفر زنده میماند درحالیکه این شاخص در کشور ما بهگونهای است که در خوشبینانهترین حالت از هر 2 بیمار دچار سوختگی 60 درصد، یکی زنده میماند. این آمار 3 هزارتایی البته آمار مرگومیر است و میزان سوختگیهایی که نیاز به بستری و دریافت خدمات درمانی گاه تا آخر عمر دارند خیلی بیشتر از اینهاست. «محمد جواد فاطمی»، رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دراینباره به ایرنا گفته است: «میزان مرگومیر افراد دچار سوختگی در کشور ما خیلی بالاست. سالانه 24 تا 28هزار نفر دچار سوختگیهایی میشوند که نیاز به بستری دارند و تعداد سوختگیهای سرپایی بیشتر از این ارقام است. به خاطر استاندارد نبودن بیمارستانهای سوختگی، نداشتن بودجه کافی و کمبود نیروی انسانی، درمانهای سوختگی ناقص بوده و گاهی منجر به مرگومیر بیماران میشود.» سوختگی یکی از بیماریهایی است که درمان سریع و به موقع میتواند نقش تعیین کنندهای در کاهش عوارض آن داشته باشد اما بهرغم بالا بودن آمارها در ایران همچنان بیمارستانهای عادی از پذیریش این بیماران خودداری میکنند و درمان آنها صرفا در بیمارستانهای تخصصی سوختگی که شمار آنها به نسبت تعداد بیماران بسیار محدود است، پذیرش میشوند. به گفته فاطمی، با توجه به بالا بودن بیماران و نیاز آنها به دریافت خدمات و تکمیل دوره درمان تختهای بیمارستانهای سوختگی کشور پاسخگوی نیاز این بیماران نیست. او ادامه داد: «تختهای بیمارستانهای سوختگی کشور همیشه اشغال است بهطوریکه مجبوریم چند بیمار را در یک اتاق بستری کنیم و احتمال عفونت زیاد شده و درمانها ناقص میشود.» بالا بودن آمار سوختگی در ایران بیش از هر چیز به دلیل رعایت نشدن استانداردهاست و آمار بالاي وقوع سوختگيها در كشور انتقاد ناشي از اطلاعرساني كم و رعايت نكردن مسائل ايمني در محيط است. برای مثال ترموستاتهاي آبگرمكنها تا يكصد درجه هم افزايش مييابد اما در كشورهاي خارجي اين درجه بهطور اتوماتيك نميتواند از ۶۰درجه بيشتر شود و اين امر موجب ميشود سالانه عدهاي در كشور در حمامها دچار سوختگي شوند. همچنين در كشورهاي توسعهيافته داخل اتاقها، سنسورهاي دود و پتوهاي ضدحريق وجود دارد اما چگونه ميتوان فردي كه دچار سوختگي شده را بدون داشتن پتوي ضدحريق نجات داد.
به گفته «فاطمی» استاندارد نبودن وسایل گرمایشی و وسایل پخت و پز ازجمله عوامل بروز سوختگی است. فاطمی حرفهای دیگری هم میزند، او میگوید: «در کشورهای پیشرفته خطوط انتقال نیرو در زیرزمین است یا عایقکاری شده و در وسایل گرمایشی در خانهها از شعله استفاده نمیشود و برای پخت و پز نیز از برق استفاده میشود. در کشورهای پیشرفته میزان سوختگی بسیار کم است و موجب شده تا بیمارستانهای سوختگی به شکلی که ما داریم، نداشته باشند.» به گفته «فاطمی» سوختگیها در کشورهای پیشرفته بیشتر بر اثر تصادفها اتفاق میافتد و کمتر بر اثر آن است که خانه، مغازه یا مدرسه آتش بگیرد و مردم بسوزند. به گفته «محمدرضا مبین»، عضو مرکز تحقیقات سوختگی ایران در دنیا سالانه حدود 10 میلیونسال عمر مفید به علت سوختگی از بین میرود. در ایران نیز سوختگی با از بین بردن بیش از 200هزار سال عمر مفید در هر سال رتبه سیزدهم بار بیماری را دارد چرا که مصدوم سوختگی به دلیل معلولیتی که به دنبال سوختگی دچار میشود سالها قادر به کار کردن نیست. جدا از صدمات جسمی و مشکلاتی که بیماران در پی سوختگی با آن مواجه میشوند پیامدها و آسیبهای روحی هم بخشی مهم و اغلب کمتر مورد توجه بیماران سوختگی است. بهرغم تصور عموم، چيزي به نام جراحي صورت وجود ندارد؛ شايد بتوان از اصطلاح ترميم صورت استفاده كرد اما چهره سوخته شده تا آخر عمر باقي ميماند و بسیاری از افراد مخصوصا کسانیکه در اثر سوختگی آسیبهایی که به چهره آنها وارد میشود در ارتباط برقرار کردن با جامعه دچار مشکل میشوند و تا سالهای طولانی و گاهی تا آخر عمر انزوا پیشه میکنند و از جامعه گریزان میشوند.
هر چه هست افرادی که به دلیل هر یک از انواع سوختگیها دچار معلولیت میشوند بعضی تا سالهای طولانی و برخی تا آخر عمر نیازمند دریافت حمایتهایی هستند. تهیه هزینههای درمان و پیگیری بخشی از فرآیند درمان که نیازمند استفاده از خدمات و امکانات بخش خصوصی است برای بسیاری از این بیماران ممکن نیست.