صبیه خلج| شهید «رضا رضازادهسقايی» در سال 1348 در یکی از محلههای مستضعفنشین تهران و در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. او دوران کودکی خود را در تهران سپری کرد، اما بعدها برای آغاز درس دوره ابتدایی به شهر قم سفر کرد. پس از طیکردن تحصیلات ابتدایی، دوره راهنمایی را در مدرسه امام موسی صدر به پایان رساند. او که فرزند ارشد خانواده بود، در فصل جوانی درس و مشق را رها و مشق دیگری انتخاب کرد؛ دفاع از حق و مبارزه علیه باطل. رضا در راه رسیدن به هدف خود، یعنی «خدمت در راه خدا» با پوشش امدادگر وارد جبهههای جنگ شد؛ وارد عاشقی؛ آنچنان که روزی پیکر پاکش به خون غلطید و رضا با ترکش خمپارههای رژیم بعث در جزیره مینو به مقام والای شهادت رسید. حسین رضازادهسقایی، پدر این شهید بزرگوار در گفتوگو با «شهروند» از انگیزه حضور رضا در جمعیت هلالاحمر میگوید؛ از اشتیاق خدمت در راه خدا؛ آنچه در ادامه میخوانیم، شرح کوتاهی از گفتههای این پدر شهید است.
برای شروع از شهید رضا رضازادهسقايی بیشتر برایمان بگویید.
رضا متولد سال 1348 بود. در زمان شهادت دانشآموز دوره دبيرستان و امدادگر جوان جبهههای مبارزه حق علیه باطل بود. عاشقانه مبارزه کرد تا در 12 مردادماه سال 65 در «جزيره مينو» عاشقی خود را به اثبات رساند و با شهادت به رسم عاشقان، دعوت پروردگارش را عاشقانه لبیک گفت.
نحوه آشنایی شهید رضازادهسقایی با جمعیت هلالاحمر چگونه بود؟
رضا پس از پایان دوره راهنمایی همچون سایر محصلین وارد مقطع دبیرستان شد. شور و اشتیاق خدمت در راه خدا، او را راهی جمعیت هلالاحمر کرد. رضا برای کمک و تسکین دردهای سایر انسانها با جمعیت هلالاحمر آشنا شد تا جایی که دورههای مختلف آموزشی و امدادگری را در جمعیت هلالاحمر سپری کرد و پیش از پایان دوران تحصیل دوره متوسطه عازم مناطق جنگی مبارزه حق علیه باطل شد.
از خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدتان بیشتر برایمان بگویید. اگر بخواهید به ویژگی برجسته این شهید بزرگوار اشاره کنید، کدام خصوصیت اخلاقی ایشان را برجستهتر میخوانید؟
جوانی دوستداشتنی و آرام بود. در این مدت کوتاه زندگی، همواره محصلی نمونه، هم از نظر درسی و هم از نظر اخلاقی بود. تمام مدیران و معلمان رضا این موضوع را تصدیق میکنند. رضا همیشه از طرف معلمان و مسئولان مدرسه مورد تشویق و تحسین قرار میگرفت. او حسن خلق عجیبی داشت، همیشه لبخند به لب داشت؛ به ارایه تکالیف مذهبی هم حساس بود، از كودكي به نماز میايستاد. ارادت خاصي به اوليای الهی و دوازده امام معصوم داشت. هر وقت میخواست صحبتی را آغاز کند یا مطلبی را درجمعی قرائت کند، نام ائمه اطهار و معصومین را زينتبخش صحبت و کلام خود میکرد. همانطور که گفتم خدمت به دیگران و ایثار و از خودگذشتگی برای دیگران از خصوصیات بارز رضا بود.