افسر افشارنادری جامعهشناس
امروز اعتیاد به موادمخدر یکی از معضلات اصلی جامعه جهانی است. این آمار در جهان ازجمله ایران رو به افزایش است. اعتیاد در میان انواع نابهنجاریهایی که درحال حاضر جامعه ایران را تهدید میکند، بیشترین آسیب را میرساند. در گذشته بیشترین علل گرایش زنان به اعتیاد، از طرف پدر، برادر و همسرانشان بود که به اجبار زنان را وادار میکردند به اعتیاد روی بیاورند که آن هم دلایل خود را داشت. ولی چیزی که امروز دیده میشود این است که دختران و زنان کمتر زیر بار اجبار و زور همسر یا پدرشان قرار میگیرند؛ درواقع میتوان گفت اعتیاد زنان امروز انتخابی است. البته ممکن است درصدی در نقاط مختلف متفاوت باشند و به اجبار به این راه کشیده شده باشند. اما تقریبا میتوان گفت به همان اندازه که اعتیاد مردان بر اثر کنترل کم یا کنترل زیاد اجتماعی رخ میدهد؛ یعنی عدم توجه یا توجه زیاد روی میدهد؛ اعتیاد زنان هم امروز بر همین دلایل استوار است.
همچنین قرار داشتن در یک محیط اجتماعی نامناسب که محیطی با شرایط آسیبزاست و این ناهنجاریها به وفور در آن رواج دارد، از دلایل روی آوردن به اعتیاد است. داشتن خانواده و جمعهای دوستانهای که زنان را به اعتیاد تشویق میکند، نیز در این موضوع بسیار موثر است. اعتیاد همانطور که میدانید سه ویژگی دارد. معتاد احساس نیاز شدید به ادامه مصرف مواد دارد و تلاش میکند از هر طریقی آن را تهیه کند، علاوه بر آن علاقهمند به افزایش مداوم مصرف مواد است و وابستگی روانی و جسمانی به آثار مواد دارد.
زنان شخصیتی دارند که زمینه استقبال از اعتیاد و مصرف مواد سنتی و صنعتی را دارند. بنابراین عوامل اجتماعی روی آوردن به اعتیاد در زنان و مردان درحال حاضر مثل گذشته تفاوتهای چندانی ندارد و تقریبا میتوان گفت بیش از 50درصد آن اختیاری است و همان عواملی که در مورد مردان است، در مورد زنان هم صدق میکند. به بیان دیگر امروز تابوی اعتیاد زنان در جامعه شکسته شده؛ خانواده و اجتماع رابطه دوسویه دارند، یعنی ممکن است هم زنان در خانواده به سوی اعتیاد سوق پیداکنند و هم در جامعه و به همین علت درواقع مشکلات و آسیبهای اجتماعی هم در خانواده و هم در اجتماع افزایش یافته است.
درباره پیامدهای اعتیاد زنان میتوان گفت این معضل میتواند پیامد فردی داشته باشد. زن معتاد ممکن است دچار مشکلات روحی و روانی و بیماریهای جسمی ازجمله جنسی شود. علاوهبر آن به افسردگی مبتلا شود و حتی خودکشی کند. از سوی دیگر زن معتاد نمیتواند به درستی نقش مادری خود را ایفا کند. در نتیجه خانواده فرومیپاشد و نسل معتاد پرورش داده میشود. اعتیاد آنان موجب کاهش فرصت ازدواج دختران معتاد میشود و چون زنان معتاد از خانواده طرد میشوند، نقش رسانهها در پیشگیری از افزایش اعتیاد زنان حایز اهمیت است؛ رسانهها در این زمینه نقش مهمی میتوانند ایفا کنند. آنان باید به پیشگیری و درمان توجه کنند. تقویت باورها و ارزشهای دینی و اخلاقی، ترویج شیوههای انتخاب همسر مناسب، جلوگیری از شرکت دختران در مهمانیهای شبانه و تشویق دوستی آنان با انسانهای صالح از دیگر راهکارهای پیشگیری از اعتیاد است.
البته در گذشته هم شاید به همین اندازه گرایش به دخانیات در میان زنان جامعه وجود داشته اما این گرایش و استعمال در خفا بوده است. یعنی زنان ایرانی خجالت میکشیدند در حوزههای عمومی سیگار بکشند؛ این مسأله یک تابو بود. این درحالی است که امروز حتی طوری شده که سیگار کشیدن عاملی برای تشخص و فخرفروشی برای زنان محسوب میشود. در خیابانها میبینیم که زنان پشت فرمان هستند، دستشان را از پنجره خودرو بیرون میآوردند تا همه سیگارشان را ببینند. این یعنی یک نوع تظاهر و فخرفروشی؛ این فرهنگ متاسفانه در میان قشری از دختران جوان ما رواج پیدا کرده است. دستهای از دختران میخواهند کارهایی که پسران انجام میدهند را تقلید کنند، برای اینکه نشان دهند ما هم میتوانیم کارهایی که شما آزادانه در جامعه انجام میدهید را انجام دهیم. به گمان آنها استعمال سیگار اعتیادآورنیست، این در حالی است که سیگار زمینهساز اعتیاد محسوب میشود. سیگار بهعنوان تنها ماده تخدیرکننده برای همه افراد جامعه قابل دسترسی است و متاسفانه قبح اجتماعی مصرف آن شکسته است. 95درصد از معتادان قبل از ابتلا به اعتیاد سیگار میکشیدند. براساس آمار 30درصد از افراد 10 تا 19ساله مصرف سیگار را تجربه کردهاند. حدود 4.3درصد زنان ایرانی سیگار میکشند. بیشتر آنان تحصیلکرده هستند. 5درصد از دختران دانشجو سیگاری هستند. درحالیکه امروز دلیل گرایش زن و مرد در جامعه به اعتیاد تقریبا مشابه است، اما تأثیری که یک زن معتاد بر خانواده، جامعه و نسل آینده خود میگذارد، به مراتب بدتر و جبرانناپذیرتر است. متاسفانه تأثیر اجتماعی آسیبها در زنان غیرقابل برگشت است؛ گرچه برای مردان هم شاید نسبتا جبرانناپذیر باشد اما چون زن وظیفه مادری و پرورش فرزندان را برعهده دارد، صدمات اجتماعی اعتیاد در بلندمدت بیشتر است. به همین دلیل در این شرایط که گرایش زنان به اعتیاد دو برابر شده، یک عزم جدی برای جلوگیری از آسیبهای بلندمدت اجتماعی نیاز است. نیاز است سازمانهای مرتبط با آسیبهای اجتماعی به کمک زنان معتاد بشتابند. سمنها نیز در این زمینه بسیار تأثیرگذار میتوانند باشند. لازم است گروههای محلهای شکل بگیرد و زنان در آنها حضور یابند و زنان معتاد را در محلات مختلف شناسایی و تلاش کنند با همدلی و مشارکت به حل مسائل زنان معتاد کمک کنند.