اصغر مهاجری جامعهشناس
موضوعات زیادی هست که ذهن انسانها را به خود مشغول میکند و آدمی هر روز درباره آن فکر میکند اما آنچه درحالحاضر ذهن مرا مشغول خود کرده، مربوط به دانشگاه و عملکرد دانشجویان است. اغلب دانشجویان، موضوعاتی را که باید پردازش کنند، در دقیقه نود انجام میدهند.
دانشجویان ما، در بحث آموزش که یک بعد آن مباحث اجتماعی است، بیشتر کارهایی را که انجام میدهند، کپی است. این بدین معناست که به هیچوجه این افراد وقت و زمان کافی برای بروز خلاقیتشان ندارند و از این موقعیت استفاده نمیکنند به این معنی که نهتنها از خودشان موضوعی ارایه نمیدهند بلکه از موضوعات افراد دیگر بهره میبرند. به همین دلیل تولید دانش در این سطح وجود ندارد و این موضوع برای من آزاردهنده است. زمانی هم که به آنها اشاره میکنید در جواب به شما میگویند که همه همینگونه رفتار میکنند. ولی زمانی که این موضع را بررسی میکنید خواهید دید چنین پدیدهای به فضای عمومی جامعه مربوط و به همین دلیل، قابل فهم است زیرا در جامعه هم تولیدی وجود ندارد بلکه افراد در این تلاش هستند که از کارهای دیگران استفاده کنند. البته درقالب شعار، تولید کردن ارزش دارد و در جامعه مورد احترام است اما زمانی که به حوزه عمل میرسد این شعار ظهور نمییابد. در بحث تولید تمام ارکان جامعه دخیل است اما متاسفانه این امر در کشور ما، مانند یک شوی تلویزیونی و ویترینی زیباست. اما زمانی که پشت این ویترین میرویم و میبینیم، متوجه میشویم که داخل آن کاملا تهی و خالی است.
این موضوع خیلی ناراحتکننده است و به خودی خود، به تمام بخشهای جامعه آسیب میزند اما این فقدان تولید، در بخش دانش اسفبار است و ضربهای که از این موضوع متحمل میشویم، اثراتی کاملا مخرب دارد. وقتی دانشجویان پایاننامه میدهند و بعد برای رسالههایشان در مقطع دکترا اقدام میکنند، میبینید بخش اعظم آن کپی است. حتی در برخی موارد، با پرداخت وجه، پایاننامهها ارایه میشود. مهم نیست شما درباره چه موضوعی پایاننامه میخواهید یا چند سالتان است؛ با پول میتوانید آن را تهیه کنید و اگر این مقالات بار علمی هم داشته باشد؛ به خود شما میرسد. زمانی که در جامعه ما پیشنهادهای عملی وجود ندارد، غیرقابل تصور هم نیست چنین اتفاقاتی انجام پذیرد! تاسفانگیز این است که ساختار، رفتار و معرفت شناختی ما است که از تولید دم بزنیم ولی در عمل با تقلب به این کار بپردازیم. بهعنوان مثال بازار میوه را ببینید، محصول تولید و خریداری میشود. شما با افزایش قیمت بسیار زیاد و چند برابری از مسیر کشاورز تا بازار، روبهرو میشوید. این نمونه آشکار تقلب هست. در زمینه علمی هم که مورد بحث ما است، اگر جوان فوقلیسانس کپی کند، این موضوع را متوجه میشود و درک میکنید که از این کار راضی هم هست! این فرد میتواند بهترین تولیدات را داشته باشد اما اینگونه نیست و وزارت علوم هم درگیر مسائل خودش است. به هر روی، فضای دانشگاههای ما نباید اینگونه باشد.