در خبرها آمده در یکی از بوستانهای تهران، مرکز نمایش خزندگانی وجود دارد که کارکنانش حیوانات کوچکی مانند بلدرچین، خرگوش و موش زنده را مقابل مار و کروکودیل قرار میدهند و این حیوانات گوشتخوار هم این جانوران کوچک را میبلعند. تماشاگران نیز برای دیدن این حیوانات بلیت تهیه میکنند، البته مدیر این مجموعه معتقد است این کار – یعنی خورده شدن طعمهها توسط مارها - جزو چرخه طبیعت است و اشکالی بر آن وارد نیست اما باید از ایشان پرسید که گرفتن حیوانات و انداختن آنها در سلولهای شیشهای برای بازدید تماشاگران و کسب درآمد، چه شباهتی به زندگی در طبیعت دارد؟ حیوانات بیگناهی (خرگوش، بلدرچین و سایر طعمهها) که برای کسب درآمد صاحبان سرمایه، باید جانشان را از دست بدهند در طبیعت فرصتفرار، استتار و دفاع از خود را دارند؛ در صورتی که در این مرکز و پشت دیوارهای شیشهای، هیچکدام از آنها کوچکترین فرصتی برای زنده ماندن ندارند و این را میتوان از رفتار آن خرگوش یا بلدرچینی که به گفته بازدیدکنندگان، در گوشه قفس کز کرده و انتظار گرسنه شدن مار را میکشد، فهمید!
بعضی میگویند استفاده ابزاری از حیوانات برای گذران اوقاتفراغت مردم و البته کسب درآمد در همه جای دنیا شایع است! خب هست که هست! در دنیا خیلی چیزهای دیگر نیز شایع است! حتی اگر تمام مردم دنیا نیز یک عمل اشتباه یا غیراخلاقی را مرتکب شوند، بازهم توجیهی برای تکرار این رفتار از جانب دیگران نخواهد داشت.
اما نکته بسیار مهمتر، رفتار تماشاچیان است که موجب میشود صاحبان سرمایه به این نقطه از بیاخلاقی برسند و توجیهی برای ادامه سودآوری غیراخلاقی و غیرانسانی خود بیابند! اگر تماشاچیان و بازدیدکنندگان محترمی که با اطلاع از این وضعیت، بازهم برای دیدن صحنههای خوردهشدن «غیرطبیعی» طعمهها توسط مار و کروکودیل، بلیت تهیه میکنند و با ولع و لذت به تماشا مینشینند، وجود نداشتند، قطعا این صنعت غیرانسانی و غیراخلاقی علیه حیوانات برچیده میشد و با توجیهاتی از قبیل «چرخه طبیعی»، «شایع بودن در دنیا»، و... پا بر اخلاق و عقل و انسانیت نمیگذاشتند. اگر کسی هم بخواهد چنین صحنههایی را به چشم ببیند به اندازه کافی و خیلی بیشتر از آن، فیلم، مستند و ویدئو با این مضامین، ساخته شده و کاملا در دسترس عموم قرار دارد.