| روحالله سپندارند | روزنامه نگار |
حسن روحانی با کلیدی در دست، وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری یازدهم شد. 24 خرداد که مردم او را انتخاب کردند، چشمها به قفلها بود و کلیدی که روحانی در دست داشت. حالا یکسال از عمر دولت یازدهم گذشته است. کلید روحانی در برخی قفلها چرخید و باز شد. خانه سینما یکی از آنها بود. اما در سالهای گذشته قفلهای زیادی بر درهای خانههای سیاسی و فرهنگی و صنفی زده شد که مردم انتظار گشایش آنها را دارند. خانه احزاب که زمان خاتمی شکل گرفته بود این روزها تعطیل است و بازگشایی آن موافقان و مخالفان خودش را دارد. دولت اصلاحات که روی کار آمد، فعالیتهای حزبی جان گرفته بود. پیش از آن فعالیت حزبی چندان با استقبال مواجه نمیشد، حتی در رقابتهای انتخاباتی هم برخی نامزدها با برچسب مستقل، از هرگونه فعالیت حزبی و جناحی اعلام برائت میکردند. بعد از دوم خرداد رویکردها تغییر کرد. کمیسیون ماده 10 احزاب هم در وزارت کشور به دنبال شناسنامهدار کردن تشکلها بود. وظیفه این کمیسیون که نمایندگان هر سه قوه در آن حضور دارند، بررسی درخواست تأسیس انجمنهای سیاسی و نهادهای صنفی و ارایه آن برای صدور مجوز تأسیس به وزارت کشور و پس از آن معرفی به قوه قضائیه برای ثبت در آن قوه به منظور فعالیت رسمی تشکل بود.
هر چند در دولتهای نهم و دهم کمیسیون ماده 10 احزاب از فعالیت برخی تشکلهای سیاسی نیز جلوگیری کرد و پرونده آنها را برای ابطال مجوز به قوه قضائیه فرستاد. حالا صحبت در مورد خانه احزاب است، اینکه اساسا آیا نیازی به خانه احزاب احساس میشود، یا اینکه احزاب هر کدام به خانه خودشان بروند و قید سقفی برای همه را بزنند. عدهای حتی معتقدند ساختار سیاسی ایران حزبی نیست و از همین رو رویابافی برای خانه احزاب هم به جایی نخواهد رسید.
حرف و حدیثها در مورد خانه احزاب بسیار است. چندی پیش احمد بخشایش نماینده ناظر مجلس در کمیسیون ماده 10 احزاب گفته بود: «خانه احزاب در کشورهای دیکتاتوری که همه یک حرف میزنند فعالیت دارد و در کشور نیازی به آن نیست.» با این حال احزاب اصلاحطلب به دنبال بازگشایی خانه احزاب هستند و در مقابل جریانهای اصولگرا با آن مخالفت میکنند. آذر منصوری فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی با ایرنا گفته است: در تعطیلی خانه احزاب اقلیتی که منتسب به دولت گذشته بودند با اعمال فشار بر دولت نهم و دهم و براساس رویکردی که خودش هم پذیرای چنین مسألهای نبود، شاهد آن بودیم که به شکل کاملا غیرقانونی باعث تعطیلی خانه احزاب شدند.
اصولگرایان دلیل منطقی ندارند
محمدجواد حقشناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در مورد مخالفت عدهای از اصولگرایان با بازگشایی خانه احزاب، به «شهروند» میگوید: آنها برای مخالفت، دلیل منطقی ندارند چون خانه احزاب تشکلی است که با همت تمام اعضا شکل گرفت و فرصتی را برای گفتوگو بین اعضا فراهم کرد. شاید خیلی از دلنگرانیهای امروز ناشی از همین عدم گفتوگو میان جریانها باشد.
حقشناس ادامه میدهد: آن زمان که مدیرکل سیاسی وزارت کشور بودم این ایده به ذهن من رسید که تشکلهای شناسنامهدار بهتر است که به فکر همکاری باشند. درواقع ایده اولیه این بود که امکانی به وجود آید تا به جای آنکه محلی برای رقابت باشد، احزاب در خیلی از حوزهها که امکان دارد با هم همکاری کنند. ما به فکر تأسیس باشگاهی برای احزاب بودیم حتی با شهرداری هم صحبتهایی شد و درنهایت به خانه احزاب رسیدیم. درواقع موسس خانه احزاب خود احزاب بودند. البته این فعال اصلاحطلب ابراز تاسف میکند که در دوره احمدینژاد مواضع خوبی شکل نگرفت و خانه احزاب به محلی برای رقابت احزاب تبدیل شد. او در مورد عملکرد دولت یازدهم در حوزه احزاب میگوید: انتظار این است که احزاب خودشان بنشینند و گفتوگو کنند. از دولت یازدهم هم انتظار میرود که در این زمینه تلاش کند و طبق اساسنامه خود خانه احزاب این مسأله را پیگیری کند.
اما روز گذشته سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنان مخالفت این جبهه با بازگشایی خانه احزاب را مطرح کرد و گفت: به جای خانه احزاب، باشگاه احزاب در جهت انجام امور صنفی احزاب تشکیل شود.
سیدکمال سجادی در گفتوگو با ایرنا درباره علت مخالفت تشکل متبوعش با بازگشایی خانه احزاب به شکل فعلی گفت: ادامه کار خانه احزاب سابق دیگر قانونی نیست و زمانش نیز گذشته است.
حقشناس در مورد این اظهارات میگوید: اینکه عدهای مسأله باشگاه را مطرح میکنند برای آن است که میخواهند مانع بازگشایی خانه احزاب شوند. ایده باشگاه همان ابتدا قبل از آنکه خانه احزاب شکل بگیرد، مطرح شده بود اما حالا باید از همین خانه احزاب حمایت کنیم. با این حال حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی هم روز گذشته به ایرنا گفته بود: خانه احزاب مانند خانه سینما و نویسندگان و غیره قرار بود تشکلی باشد که مشکلات صنفی احزاب را دنبال کند. شکلگیری این خانه در دولت اصلاحات انجام شد و چون کار صنفی است ابتدا مبنا این بود که همه احزاب عضو (بزرگ و کوچک) رأی برابر داشته باشند. اصلاحطلبها برای اینکه بر خانه احزاب حاکم شوند احزاب 5نفرهای را تشکیل دادند. در این شرایط حزبی که دارای 200 دفتر است با حزبی که حتی دفتری ندارد و همه این حزب در یک پوشه در کیف دبیرکل حمل میشود و طی سال یک بیانیه نمیدهد، برابر شد.
البته حقشناس میگوید این مسأله در بین تشکلهای اصولگرا هم دیده میشود و آنها هم تشکلهایی با اعضای پایین دارند.
این عضو موسس حزب اعتماد ملی در مورد مواضع حزب موتلفه تأکید میکند که مسأله موتلفه شخصی شده است. موتلفه اسلامی بهدلیل عدم توفیق در انتخابات خانه احزاب، توانست از نفوذش در کمیسیون ماده 10 احزاب استفاده کند و کار به اینجا رسید.
حقشناس معتقد است که خانه احزاب کمکی برای گفتوگو میان احزاب بود که خلأ آن امروز در کشور احساس میشود.