شماره ۳۸۱ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۵ شهريور
صفحه را ببند
ایدز و نگاه سرزنش‌آمیز جامعه!

محمدرضا نیک‌نژاد آموزگار

«برای نام‌نویسی پسرم به دبستانی در غرب تهران رفتم. مدیر دبستان مانند کسی که گناهی نابخشودنی کرده است، مرا به اتاقی برد و مانند بازجویی کارکشته! پرسش‌هایش را آغاز كرد. علت مرگ همسر؟ گفتم سرطان. گفت از مرکز به ما گفته‌اند که همسرتان بر اثر بیماری ایدز فوت کرده است و شما و فرزندانتان نیز HIV مثبت هستید. سخنان مدیر بدجوری آزارم می‌داد و گلویم را می‌فشرد. هنوز هم به یاد آن روز که می‌افتم آشکارا رنگم می‌پرد و تنم می‌لرزد. نگاهش به کسی می‌مانست که یک جنایتکار مادرزاد را می‌نگرد و لحن سخنش کسی را به خاطر می‌آورد که پرده از رازی بزرگ و مگو برداشته است. گفتم من و پسر کوچکم دچار بیماری هستیم و پسر بزرگم که قرار است در دبستان شما درس بخواند، بیمار نیست. شوهرم در خارج از کشور بیمار شده بود و من را آلوده کرد و سپس پسر کوچکم نیز در دوران بارداریم درگیر ویروس شد. به هر روی پسرم از دبستان اخراج شد و تنها در زمان آزمون‌ها و آن هم با تدابیر امنیتی شدید به مدرسه می‌رفت.»
این بخشی از سخنان مادری مبتلا به ایدز است که پس از رفتن به دادگاه توانست فرزند دومش را در دبستان نام‌نویسی کند و البته پس از مدت کوتاهی بر اثر فشار پدر و مادرهای دیگر برای همیشه از آموزش عمومی باز ماند. در نشستی با چندین تن از همکاران کنشگر صنفی، این داستان را بازگو کردم. یکی از نام‌آشنا‌ترین آنها مرا مورد پرسش قرار داد که خودت حاضری فرزندت را در کنار چنین بچه‌ای بنشانی؟ هنگامی که با پاسخ مثبت من روبه‌رو شد، آن را نپذیرفت و با بهانه‌های گوناگون در رد پاسخم برآمد! شوربختانه چنین نگاهی هنوز هم پس از سال‌ها که شاهد پیشرفت در مهار ایدز و پیامدهای آن هستیم، همچنان ادامه دارد. اکنون می‌دانیم که مادر آلوده می‌تواند فرزند سالم به دنیا آورد، بیماران با مصرف یک قرص در روز می‌توانند عمر طبیعی و دراز داشته باشند، در ماه‌های نخست آلودگی با پیگیری‌های بهنگام می‌توان ویروس‌زدایی كرد، ویروس در هوای آزاد بسیار ناتوان است و در کمتر از چند دقیقه از بین می‌رود و... با این‌رو نگاه همراه با نگرانی و برچسب جامعه نسبت به بیماران، از سویی حق انسانی این بیماران را زیر پا می‌گذارد و از دیگر سو آنها را وادار به پنهان‌کاری کرده و جامعه را بیش از پیش با خطر آلودگی بیشتر روبه‌رو می‌سازد. سال‌هاست در رسانه‌های گوناگون بار‌ها گفته می‌شود که تنها راه آلودگی به ایدز، رفتارهای جنسی پر خطر، تزریق خون آلوده و از مادر باردار بیمار به کودک است، اما همچنان هراس عمومی از این بیماری، فراگیر و درحال گسترش است. تا هنگامی که نگاه جامعه نسبت به این بیماران، نگاهی همراه با گناه و سرزنش و برچسب است، نمی‌توان امیدی به ریشه‌کنی آن داشت و تنها راه دگرگونی این نگاه آموزش است. اما آیا دست‌اندرکاران آموزش جامعه – صداوسیما، آموزش و پرورش، آموزش عالی و رسانه‌های نوشتاری و مجازی - در این زمینه درست رفتار می‌کنند؟ شوربختانه پاسخ منفی است!

 


تعداد بازدید :  214