| پائولو کوئلیو|
اشکهایی را که وادار به ریختنشان شدم
می بخشم
دردها و یأسها را میبخشم،
خیانتها و دروغ ها را میبخشم،
نفرت و تعقیب و آزار را میبخشم،
رویاهای بر باد رفته را میبخشم،
امیدهای سقط شده در زهدان را میبخشم،
عداوت و بدخواهی را میبخشم،
بیداد اجرا شده به نام عدل را میبخشم،
خشم و بی رحمی را میبخشم،
جهان و تمام شر در آن را میبخشم ...
قادر به عشق ورزیدن خواهم بود، فارغ از آنکه در پاسخ به من عشق ورزیده شود،
قادر به دادن، وقتی هیچ ندارم،
قادر به شادمانه کار کردن، حتی در میانه ی مشقات،
قادر به دراز کردن دستم، حتی در اوج تنهایی و تنهاماندگی،
قادر به خشک کردن اشک هایم، حتی هنگامی که هنوز میگریم،
قادر به باور داشتن، حتی هنگامی که هیچکس به من باور ندارد.