در آگوست 2002 اروپای مرکزی شاهد ویرانکنندهترین سیلهای 200سال اخیر بوده است. روزنامهها، رادیو و تلویزیونها در مورد خطرهایی که شهرهای تاریخی جمهوری چک، آلمان و مجارستان را تهدید میکردند، هشدار دادند. بارانهای شدید و سیلهای ناشیاز آن باعث تخلیه و مهاجرت هزاران نفر از شهرها و شهرستانها و مرگ بسیاری از افراد شد. براساس تخمین شرکتهای بیمه، کل آسیب اقتصادی ناشیاز سیل در آلمان، اتریش و جمهوری چک به 14.7میلیارد دلار رسید. این سیلها به بخشهای فرهنگی و تاریخی و ارزشمند اروپا رسید و بسیاری از آنها را تحتتأثیر قرار داد.
شهرهای تاریخی و فرهنگی «سسکی کروملوف» (Cesky Krumlov) و پراگ آسیب دیدند. در آن زمان برای رسانهها هیچ شکی باقی نماند که بزرگترین نگرانی جامعه حفاظت از میراثفرهنگی است. خبرگزاری بیبیسی اعلام کرده بود که مردم بیش از نگرانی برای اموال خود نگران ساختمانهای تاریخی و بناهای فرهنگی شهر هستند، چراکه بسیاری از خبرها و گزارشها حاکیاز آسیبهای جدی اقتصادی به سیستم توریسم چک و آلمان بودند. این موضوع، میتوانست منجربه بستهشدن مکانهای تاریخی- توریستی شود که به نوبه خود، ضربه بزرگی به اقتصاد این شهرها وارد میساخت. شهر درسدن که در بمباران سال 1945 توسط متفقین نابود شده بود، حالا در آگوست 2002، یک بار دیگر زیر فشار سیلی قرار گرفته بود که موجب پرشدن حجم رودخانه البه به پنج برابر معمولش شده بود و آب آن به طرف بسیاری از مناطق شهر طغیان کرده بود. با وجود تلاش هزاران داوطلب، نیروهای نظامی و امدادگران برای قرار دادن کیسههای شن در کنار ساحل رودخانه و جلوگیری از پیشروی و طغیان بیشتر آب اما همچنان پیشروی آب رودخانه به طرف مناطق قدیمی و تاریخی شهر ادامه داشت. در این میان، کاخ سلطنتی شهر نیز از سیل درامان نماند و بسیاری از میدانهای تاریخی کاملا زیر آب فرو رفتند. یکی از سریعترین عملیات نجات برای حفظ و جابهجایی آثار هنری و اشیای قیمتی موزهها آغاز شد. در این میان نیروهای دولتی، آتشنشانها، پلیس و داوطلبان بیش از 20هزار اثر هنری را از گالریهای درسدن جابهجا کردند و اشیا موزهها را به طبقات بالاتر که مصون از سیل بودند، بردند. یکی از بهترین صحنههای نجات آثار فرهنگی- تاریخی، در 13 آگوست اتفاق افتاد. در آن شب بیش از 4هزار نقاشی قدیمی در گالری قصر باروک تنها در هفت ساعت جابهجا شدند. آنها نقاشیهای بزرگ را که امکان جابهجاییشان وجود نداشت، با طناب از سقف آویزان کردند.
قطعا چندین ماه زمان نیاز است (اگر چندینسال طول نکشد) تا آسیبهای واردشده به شهر، موزهها و بناهای تاریخی ترمیم شوند. یکی از معماران در شهر درسدن گفته بود: «هیچکس نمیداند که خطر اصلی دقیقا درحال حاضر است و آن خطری است که ساختمانها و بناهای قدیمی شهر را تهدید میکند. هر لحظه ممکن است آسیب بیشتری به این بناها وارد شود و آنها فروبریزند. جدای از این موضوع، باید ماههای زیادی را منتظر بمانیم و از پول هزاران توریست برای بازدید از این ساختمانهای تاریخی محروم شویم. اینها همان ساختمانها و بناهای قدیمیای هستند که بعد از بمباران در طی جنگ جهانی دوم، به زیبایی و به بهترین شکل ممکن، ترمیم و بازسازی شدهاند».
در پراگ جدای از آسیبدیدن بعضی از خانهها، موزهها و مناطق، بسیاری از آرشیوهای قدیمی که در نزدیکی رودخانه «مولداو» بودند، آسیب دیدند. موزه ملی یکی از این موارد بود: در یکی از بخشهای کتابخانه موزه ملی، کتابهایی که در طبقات پایینتر قرار داشتند، کاملا توسط سیل آسیب دیدند و حتی به طبقات پایینتر این موزه تاریخی نیز صدمه وارد شد. کتابخانه دانشگاه پراگ در زیر 10فوت آب قرار گرفته بود و 90درصد از مهمترین آثار مکتوب و آرشیوهای معماری روی آب شناور بودند، چراکه در سال 1940، بعضی از آرشیوها به طبقه همکف منتقل شده بودند. در هر حال با کمک بسیاری از داوطلبان، بسیاری از اسناد به ساختمانهایی جهت منجمدکردن برای بازیابی احتمالی آنها در صورت امکان منتقل شدند.
سیلهای سالیانه در شهر ونیز ایتالیا اگر کمتر از سیل در سال 2002 آسیب وارد میکنند اما با توجه به تناوب آنها، در مجموع، به همان اندازه آسیبزننده هستند. در قرن بیستم سطح دریاها 23سانتیمتر افزایش پیدا کرده، همچنین تعداد امواج بیش از یک متر نیز زیاد شده است. اغلب بخشهای ونیز، خصوصا میدان «مارک» مشکل شدید رطوبت دارند. این میدان اصلی، پایینتر از سایر بخشهای شهر قرار دارد و به همین جهت، سیل و طغیان آب، همواره به آن سمت حرکت میکند و در آنجا جمع میشود. آسیبهای اقتصادی که هر ساله به ونیز وارد میشود، چیزی در حدود 40میلیون دلار برآورد میشود.
این مثالهای واضح از آنچه در سالهای اخیر در مناطق شهری رخداده، تنها نمایانکننده خطری است که میتواند میراثفرهنگی و تاریخی انسانها را در هر جای جهان تهدید کند.
هیچگاه نباید آسیبپذیری میراثفرهنگی و تاریخی را نسبتبه فجایع طبیعی دستکم گرفت. مطالعات اخیر در اروپا نشانمیدهد که تنزل محیطزیست، ناتوانی برای کنترل نوسان حجم آب رودخانهها و سایر فجایع طبیعی مرتبط با آبوهوا در اکثر مناطق جهان رو به افزایش است و میتواند مکانهای ارزشمند تاریخی- فرهنگی را نابود کند.
باید از این موضوع اطمینان حاصل کرد که برنامههای مدیریت مکانهای تاریخی برای همه انواع بلایای طبیعی مناسب هستند؛ چراکه در بسیاری از موارد، حتی در کشورهای توسعهیافته، دیده میشود که موسسات خصوصی حافظ میراثفرهنگی و بناهای ارشمند تاریخی، برنامههای شخصی خود را دارند که غالبا تنها برای یک یا دو مورد خاصی از فجایع مناسب است، نه برای همه فجایع طبیعی. گاهی آنها طرحهای خود را برای مقابله با آتشسوزی و زمینلرزه تنظیم میکنند اما برای سیل و آسیبی که ممکن است از این طریق وارد شود، پیشبینی درستی ندارند. بنابراین، همه طرحهای مدیریتی بحران برای محافظت از بناهای تاریخی و میراثفرهنگی باید «محدوده»ای از فجایع طبیعی را دربربگیرد.
آگاهکردن مردم از اهمیت آثار باستانی و توریستی به لحاظ تاریخی و خصوصا اقتصادی، همچنین افزایش آگاهی عمومی مردم از خطراتی که میتواند این مکانها را تهدید کنند و به تبع آن به اقتصاد آن جامعه آسیب بزنند، امری ضروری است. این موضوع، از آن جهت اهمیت دارد که در شرایط عادی، مردم به حفظ و مراقبت از این میراث ممارست کنند و در زمان وقوع فاجعه طبیعی؛ داوطلبانه و از روی آگاهی برای بناهای ارزشمندشان
تلاش کنند.